eitaa logo
دفاع مقدس
3.8هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
11هزار ویدیو
932 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
13.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 این ۲۸ روز 🎞 به مناسبت سالروز ترور شهیدان محمدعلی رجایی و محمد جواد باهنر (رئیس جمهور و نخست وزیر وقت) توسط سازمان مجاهدین ۸ شهریور -- ترور و شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر (شهیدان رجایی و باهنر)
دفاع مقدس
🔸 این ۲۸ روز 🎞 به مناسبت سالروز ترور شهیدان محمدعلی رجایی و محمد جواد باهنر (رئیس جمهور و نخست وزیر
💠 خاطره ای از شهید رجایی ▫️وقتی که نخست وزیر بود صبح روزی جهت دیدار و رساندن پیامی وارد همان خانه‌ی تاریخی(کلنگی ) وی شدم. از مشاهده‌ی صحنه‌ای قلبم به درد آمد. هوا کمی گرم بود. او خیلی ساده با یک زیر پیراهن که چند جای آن سوراخ بود و در گوشه‌ی حیاط خانه‌اش نشسته بود و داشت با دو سه دانه خرما و یک لیوان شیر صبحانه می‌خورد! بعد از سلام و احوالپرسی و تعارف به صبحانه گفتم: «ای عزیز! این چه وضعی است که شما دارید چرا به خود نمی‌رسید و این قدر زندگی را به خود سخت گرفته‌اید از شما توقع نداریم مانند نخست وزیران دوره ستم شاهی باشید لااقل یک زیر پیراهن درست و حسابی به تن کنید! مثل این که شما نخست وزیرید!» آهی کشید و نکته‌ای گفت که سوز دل و نفوذ کلام از دل بر آمده‌اش همواره در خاطرم جاودان مانده است. او گفت : جانم! از این حالم نگران نباش! نگران آن روزم باش که میز و مسئولیت مرا بگیرد و من گذشته خویش را فراموش کنم. خدا نکند روزی بر من بیاید که یادم برود چه وظیفه سنگینی در قبال خدا و خلق دارم. از شما می‌خواهم در حق من دعا کنید. ▫️من تحت تاثیر این سخن از دل بر آمده‌اش بی اختیار از جایم برخاستم و پیشانی‌اش را بوسه دادم. 🎤 راوی: پسر خواهر شهید رجایی ⚪️ نثار روح مطهر رئیس جمهور مکتبی شهید "محمدعلی رجایی" صلوات 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 سخن امام خمینی پس از شهادت محمدعلی رجایی، رئیس جمهور: 🎙 رجایی و دیگران اگر نیستند، خدا هست... ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔴 دوران جنگ تحمیلی و اوج بحران های دهه ۶۰ // ترورها، توطئه گروهک ها، بحران های سیاسی، شورش و ....🔥🔥 💠 تاریخ نشان داد این انقلاب، صاحب دارد و همو بود که کشور را در طی این چند دهه، علیرغم حوادث گوناگون، نجات داد🌿 🌴 نظام مقدس جمهوری اسلامی همچنان به حیات طیبه خود ادامه خواهد داد، تا اینکه این پرچم به دستان مبارک ولی عصر ارواحنا فداه برسد -- ان شاءالله 🤲 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅ قسام، شهادت مجری عملیات شهادت‌طلبانه تل آویو را تسلیت گفت ✅ گردان‌های قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی حماس، شهادت جعفر سعد منی، مجری عملیات شهادت‌طلبانه اخیر در تل آویو را تبریک و تسلیت گفت. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
98.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر شهیدان: 🌹سردار علی اصغر خنکدار، شهادت شب اول عملیات والفجر۸ 🌹جعفر خنکدار، شهادت کربلای۵ 🌹ومحمدباقر خنکدار ، اسارت ۴تیر۶۷وشهادت پس از اسارت، از کلاگر محله قائم شهر
آن روضه را که ما شنیدیم دیده است اینگونه صبر را زِ که تعلیم دیده است؟! «ننه مریم» مادری که وقتی خبردار شد پسرش برای پاکسازی شهر بر اثر انفجار مهمات شهید شده است. به محل حادثه رفت و وقتی با بدن قطعه قطعه شده‌ی پسرش در خرمشهر مواجه شد، یک پتو آورد و اعضای بدن شهیدش را جمع کرد و همراه با رزمندگان او را به خاک سپرد
هدایت شده از دفاع مقدس
18.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹یادش بخیر آن جبهه‌های نور، یاران 🌷این عقده‌ها تا کی کنم مستور، یاران 🎙حاج حسین سازور شهدا شرمنده ایم 🕌 ایام اربعین، یادی کنیم از رزمندگانی که با نثار خون خود، مسیر کربلا را باز کردند / دوران جنگ تحمیلی 🌴 یا اباعبدالله الحسین(ع)🚩🚩 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
با این که مدام به جبهه میرفت، خیلی اصرار داشت تا ازدواج کند. روزی یکی از اقوام به او گفت: «شما با این حضور دائمت در جبهه، معلوم نیست عمری طولانی داشته باشی ... آن وقت میخواهی داماد شوی؟» محمدرضا جواب داد: «شهیدی که متاهل باشد در لحظه‌ی شهادت، سرش بر دامان امیرالمومنین (ع) خواهد بود؛ در حالی که شهدای مجرد، فقط موفق به رویت آقا میشوند. میخواهم بعد از شهادت، سر بر دامان مولایم بگذارم.» تازه آن وقت بود که دلیل اصرارش را فهمیدم ... وقتى من در هنگام عزيمتش به جبهه گريه مى‏ كردم، مى‏ گفت: مادر، مگر در زيارت عاشورا نمى‏ خوانيد: كاش بودم و ياريت مى‏ كردم. امروز روز يارى امام خمينى، فرزند حضرت زهرا(س) است، چگونه مى‏ خواهى من دست از يارى او بردارم.» ✍به روایت مادربزرگوارشهید 📎معاون طرح‌وعملیات و قائم‌مقام تیپ‌جوادالائمه 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۲/۱/۱۸ مشهد ●شهادت : ۱۳۶۴/۱/۲ هورالعظیم ، عملیات بدر
من شهید شدم تا راه کـربلا باز شود و شما در فردایی شیرین در حرم امام حسین علیه‌السلام به یاد شهدا (باشید) و به یاد شهدا بگریید 🚩🌷🚩🌷🚩🌷🚩🌷🚩 شهید «محمدعلی فتاح‌زاده» بیست و هشتم بهمن سال ۱۳۴۲ در تبریز متولد شد. وی به‌عنوان پاسدار در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام در تاریخ بیست و ششم اردیبهشت سال ۱۳۶۴، بر اثر اصابت گلوله هنگام آموزش نظامی در «پادگان امام حسین» به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
دفاع مقدس
🎥 ۱ شهریور ۷۷ - سالگرد شهادت مردی است که پسر سرکرده منافقین (مسعود رجوی) را در عملیات پاکسازی یکی از
‌ خاطراتی کوچک از شهید بزرگ حاج سید اسدالله لاجوردی حمید داودآبادی بخش اول از همان سال ۶۰ که با نام حاج "سید اسدالله لاجوردی" و قاطعیت و شجاعتش در برابر عملیات وحشیانه تروریست های منافق آشنا شدم، دوست داشتم او را از نزدیک ببینم. همه از او می گفتند که چگونه سد راه جنایتکاران شده و برای منافقین نیز کابوسی شده که خواب راحت از چشم آنان گرفته بود. دست بر قضای روزگار، سال ۶۹ در قوه قضائیه استخدام و در "هیئت مرکزی گزینش" مشغول به کار شدم. بعد از مدتی به گزینش دادستانی مستقر در ساختمانی مقابل زندان اوین منتقل شدم. طی زمان کوتاهی که در آن جا مشغول بودم، گاهی برای انجام امور اداری به ساختمان اداری وسط زندان اوین رفت و آمد می کردم. در همان جا بود که چندین نوبت با چهره مومن و باصفای حاج اسدالله روبه رو شدم. بچه ها راست می گفتند که: "هیچکس نمی تونه در سلام کردن، بر حاج اسدالله پیشی بگیره ..." با بچه ها سر این موضوع قرار گذاشتیم و گفتم که من می توانم. من که او را می شناختم، ولی او اصلا مرا نمی شناخت و حتی نمی دانست در آن ساختمان چه کار دارم. یک ساعتی به اذان ظهر مانده بود که برای وضو گرفتن رفتم طرف دستشویی. ناگهان حاج اسدالله که صورتش از وضو خیس بود، وارد راهرو شد. تا آمدم به خودم بجنبم و سلام کنم، با لبخندی بسیار زیبا، نگاهی انداخت و گفت: - سلام عزیزم، چطوری ... خوبید شما؟ فقط این بار نبود. دفعات بعد هم همین طور شد. بچه ها راست می گفتند. اصلا نمی شد در سلام کردن بر حاج اسدالله پیشی گرفت. تازه، فقط سلام نبود. هر کس که بودی، کارمند، پاسدار، خانواده زندانی، و حتی خود زندانی، همین که مقابل دیدگان حاج اسدالله قرار می گرفتی، اولین کسی که سلام و احوال پرسی می کرد او بود. گفتم زندانی، یکی از نکات جالب حاج اسدالله این بود که با زندانی ها که بیشتر هم منافقین و چپی بودند، آن قدر راحت بود که گاهی با آنها والیبال یا فوتبال بازی می کرد. گاهی نیز به سلول آنها می رفت و غذایش را در جمع آنان می خورد. و البته این کار با مخالفت شدید بچه های حفاظت روبه رو می شد، ولی لاجوردی وقتی به کسی اطمینان می کرد، دیگر کسی نمی توانست به او بگوید این قدر راحت به میان زندانیان نرو، هر چه باشد تو رئیس کل زندانها یا دادستان و ... هستی! در اتاق خودش هم که بود، همان غذایی را می خورد که برای زندانیان می بردند. ادامه دارد ▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ حاج اسدالله لاجوردی در حال والیبال با زندانیان منافق در اوین! 👇👇