شهید احمد سیّاف زاده، فرمانده عملیات قرارگاه کربلا در دوران #دفاع_مقدس
و فرمانده دانشکده دوره فرماندهی وستاد سپاه(دافوس)
... که سرانجام بر اثر عوارض شیمیایی ناشی از زمان جنگ به همرزمان شهیدش پیوست.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
👆🎥 فیلم | حماسهسرایی حاج صادق آهنگران در وصف #سرداران_جنگ 😭😭
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
اینجا بیت شهداست☝️
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
🔹محمد جعفر اسدی از فرماندهان دوران دفاع مقدس درباره شهید حاج #احمد_سیاف_زاده چنین میگوید:
▫️از برادر عزیز و یادگار دوران دفاع مقدس، خاطرات و ویژگی های زیادی در ذهن دارم اما نجابت ایشان و لبخند صبورانه ی ایشان تصویری است فراموش نشدنی از برخورد با او. از نگاهش نجابتی هویدا بود که وقتی به کنه آن توجه می کردی، نجابت یک آدم وارسته در آن پیدا مشخص می شد. لبخند ملیحِ جاری و ساری بر لبانش آن هم در سختی های جنگ، صحبت از "نصر و من الله و فتح قریب" داشت. جنگ معرکه ی شناخت مرد از نامرد است، حاج احمد با آن عشقی که در وجود خود رشد داده بود و با بصیرتی که حاصل از "لبیک یا خمینی" در وجود خود پرورانیده بود، توانست عبد بودن خود را ثابت نماید.
رسول خدا(ص) فرمودند: ارزش شبهای پاسداری از مرز های اسلام بالاتر از شب های قدر است. حالا رزمندگان ما چند شب از این شب ها را گذرانده اند؟ شب هایی که امید به صبح شدنشان نبود.
آن شب های پر ستاره ی دهه شصت به خوبی تهجد و شب زنده داری حاج احمد را به خاطر می آورد.روزگاری که ماندن در قرارگاه و همصحبت شدن با فرماندهان تا پاسی از شب برای سرنوشت کشور عبادتی وصف ناپذیر و اجری فراوان همراه داشت
دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| روایت محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه از طرح ابتکاری شهید احمد سیّاف زاده در عملیات خیبر /// عبور رزمندگان در هور و در تاریکی شب
🌱🌱🌱🌱🌱
➖ خاطره نبی رودکی(فرمانده لشکر ۱۹ فجر)از عملیات خیبر که درجزایر مجنون صورت رفت👇
🔹 قبل از عملیات خیبر جلسه ای با برادر محسن رضائی و فرمانده هان لشکرها وتیپها وقرارگاهها داشتیم.تصمیم گرفته شد همه اعضا جلسه چندروزی را با لنج به جزیره کیش برویم.هنوز نمیدانستیم فلسفه این سفر چیست از سواحل تا جزیره کیش چندساعت در لنج بودیم.در بین جمع شهید همت،شهید احمد کاظمی، شهید باکری،شهید خرازی و بنظرم شهید علی هاشمی هم بود
بجزیره کیش رسیدیم.سپس به یکی از کاخ های مربوط بخاندان منحوس پهلوی رفتیم. ابتدای ورودی بمحوطه،تابلوئی نصب شده بود که نوشته بود:فاعتبروا یا اولی الالباب.سه چهار روزی مسافرت طول کشید با دستور جلسات متعدد و خاطرات بیاد ماندنی از آن جمع ملکوتی
بعداً متوجه شدیم برادر رضایی با این سفرمیخواست فرماندهان به هورالعظیم و هورالهویزه و آب و موج و لنج و قایق و شنا و..آشنائی بیشتر و آمادگی بهتری را کسب کنند وبعدکه آمدیم درمنطقه جفیر و شط علی و هورالعظیم و طلائیه،..و ماموریت عملیات خیبر،متوجه علت سفر بجزیره کیش وساعتها حرکت با لنج شدیم
🔺برای انجام عملیات درجزایر مجنون به تمام لشکرها وتیپ های سپاه تعداد زیادی قایق واگذار شد.یکی ازطراحان عبور از آبراه های هور،شهید احمد سیاف زاده،معاون عملیات ق کربلا بود که با ارائه طرح نصب روشنائی در داخل نِی های کنار آبراه ها علاوه بر تعیین مسیر قایق ها برای پرواز هلیکوپترها یا بالگردها درشب طرح وتدبیر این شهید موثر افتاد
عاشقـان
وقت ِ وضو شد
میل دریـا می کنیم
آسمــــــان را
در کفِ سجاده پیدا میکنیم ...
#نماز_اول_وقت
قسم
به وعدهی شیرینِ
« من یمت یرنی »
که ایستاده بمیریم
به احترام علی (ع)
#نحن_ابناء_الحیدر
در گلو
بغض غریبیست
نمیدانم چیست
دل بریدن ز تو بابا
به خدا آسـان نیست ...
#وداع_با_پدر_آسمانی
#روحانیشهید_سیداسدالله_موسوی
شهادت : عملیات بدر/ جزایر مجنون
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #نبرد_حق_و_باطل
📽 برشی از مستند #روایت_فتح
🎙بهمراه گفتاری زیبا از #شهید_آوینی :
🌴 هزارها سال از هبوط آدم بر سیارهی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنهی خاك جریان دارد ، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است.
تاریخ انبیاء سراسر صحنهی نبرد حق و باطل است و تاریخ شاهنشاهان نیز سراسر عرصهی جنگهای بزرگتری است كه بر سر قدرت در میگیرد ، و هستند كسانی كه فی ما بین این دو نبرد تفاوتی نمیبینند..!؟ ما را با آنان كاری نیست چرا كه مردگانند ، « و ما انت بمسمع من فی القبور »
روی سخن ما با آنان است كه هنوز عرصهی وجودشان را یكسره تسلیم ظلمت كفر نكردهاند و بذر فطرتشان در انتظار باران است : آیا در این جهان خاك همواره باید یزیدها حكومت كنند و هر كه سخن از حق بگوید باید با او آن كنند كه با سیدالشهداء (ع) كردند ، و یا نه ، باید كاری كرد تا بساط ظلم بر چیده شود و حاكمیت و قدرت به اهلش ، به فرزانگان و عدالتپیشگان سپرده شود...
🌷 ۲۲ مهر ۱۳۶۱ - شهادت مصطفی کاظمزاده -- سومار - عملیات مسلم ابن عقیل
✍️یک خط وصیت:
شهید...
عزاداری نمیخواهد
پیرو میخواهد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
بخشی از کتاب دیدم که جانم میرود نوشته حمید داودآبادی:
صبح روز پنج شنبه ۲۲مهر۶۱
✍️... به دهانهی سنگر که رسید، خندهکنان صبح بخیری گفت و دولا دولا وارد سنگر شد. دستهایش را از شوق به هم میمالید و با خوشحالی میگفت: من امروز میرم تهران!
گفتم:خب کی میخوای تشریف ببری؟
گفت: «من امروز شهید میشم»
🌷 فکر کردم این هم از همان شوخیهای جبههای است که برای همدیگر ناز میکردیم و میگفتیم: «احساس میکنم میخوام شهید بشم!»، در حالیکه سعی کردم بخندم،گفتم: «از این شوخیهای بیمزه نکن»
ولی نه، شوخی نمیکرد چرا که اگر میخواست شوخی کند، با قهقهه و خندهی همیشگی همراه بود.در چهرهاش جدیّت عیان بود
🌷گفت:«حمید دیگه از شوخی گذشته، میخوام باهات خداحافظی کنم.حالا هرچی میگم،خوب گوش کن
من امروز بعدازظهر شهید میشم، چه بخوای و چه نخوای! دست من و تو هم نیست،هر چی خدا بخواد،همونه»
👆درکنار هم درجبهه سومار- نفر وسط مصطفی کاظم زاده
#شهید_مصطفی_کاظم_زاده
▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
برای دوست عزیزم
مصطفی کاظم زاده
که داغدارش هستم و دلتنگش
این روزهای سخت
دلم هوای تورا کرده
۴۲سال پیش
همین روزها بود
که آماده اعزام شدیم
تا با هم برویم
تو بشوی رفیق نیمه راه
و من بدون تو بازگردم
ولی چون بهت قول دادم
تا نفس دارم
بیادت می سوزم و می سازم
چون انتخاب خودمان بود
هم تو
هم من
تو رفتن
من ماندن
اگر میخواهید بجمع دوستان مصطفی بپیوندید
کتاب:«دیدم که جانم میرود» را بخوانید
حمید داودآبادی
👇👇
4_5767391177238121206.mp3
4.62M
#بشنوید
🔰 دیدم که جانم میرود!
🎤 روایت حمید داوودآبادی از شهیدی که به امام زمان(عج) لبخند زد ...
🌷 ۲۲ مهر ۱۳۶۱ - شهادت مصطفی کاظمزاده -- سومار - عملیات مسلم ابن عقیل
دوران جنگ تحمیلی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
بخشی از کتاب دیدم که جانم میرود نوشته حمید داودآبادی:
صبح روز پنج شنبه ۲۲مهر۶۱
✍️... به دهانهی سنگر که رسید، خندهکنان صبح بخیری گفت و دولا دولا وارد سنگر شد. دستهایش را از شوق به هم میمالید و با خوشحالی میگفت: من امروز میرم تهران!
گفتم:خب کی میخوای تشریف ببری؟
گفت: «من امروز شهید میشم»
🌷 فکر کردم این هم از همان شوخیهای جبههای است که برای همدیگر ناز میکردیم و میگفتیم: «احساس میکنم میخوام شهید بشم!»، در حالیکه سعی کردم بخندم،گفتم: «از این شوخیهای بیمزه نکن»
ولی نه، شوخی نمیکرد چرا که اگر میخواست شوخی کند، با قهقهه و خندهی همیشگی همراه بود.در چهرهاش جدیّت عیان بود
🌷گفت:«حمید دیگه از شوخی گذشته، میخوام باهات خداحافظی کنم.حالا هرچی میگم،خوب گوش کن
من امروز بعدازظهر شهید میشم، چه بخوای و چه نخوای! دست من و تو هم نیست،هر چی خدا بخواد،همونه»
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
D1737773T15980950(Web).Mp3
1.79M
📢 امروز را با یادی از رزمنده بسیجی، مصطفی کاظم زاده آغاز می کنیم
۲۲ مهر، سالروز شهادت
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حمید داودآبادی، نویسنده کتاب «دیدم که جانم می رود» از دوست شهیدش، مصطفی کاظمی زاده ..... و ماجراهای جبهه و اولین اعزامش می گوید
دوران جنگ تحمیلی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2
دلنوشته_ای_در_فراق_شهید_مصطفی_کاظم.pdf
475.6K
⏳۲۲ مهر۱۳۶۱-شهادت مصطفی کاظمزاده- #سومار -عملیات مسلم ابن عقیل
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹
📃 نسخه PDF | دلنوشتهای در فراق شهید مصطفی کاظمزاده
🖌به قلم: حمید داودآبادی دوست وهمرزم شهید
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2