فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ رهبر انقلاب: شب نیمهی شعبان شب مبارکی است، شب دعا است، شب مناجات است، گفته شده است که از موارد لیلةالقدر است. ۱۳۹۶/۲/۲۰
سفره شام در حسینیه الوارثین #تخریب_لشگر_10..
شهدا کنار سفره..
غذای سفره امام زمان(ع) لوبیا پلو ویا قیمه لاپلو...
یک ظرف که دوتا قاشق داخلش قرار داره و ظرف ماست دو نفره...
سور و سات سفره همینه و بس..
سفره امام زمان باید به همین سادگی باشه..
این سفره ای بود که شهدا کنارش می نشستن...
#شب_میلاد_امام_زمان(ع)
حسینیه الوارثین اردیبهشت سال 65
📷 افراد حاضر در عکس— از سمت راست
شهید چهاردلی
سلیمان آقایی
صفری
سید ریحانی
شهید اربابیان
شهید صدیق
اسماعیل گوهری
قاسم مقیسه
حمید لطیفی
علیرضا شکاری
سیدنادر حسینی
🔸پشت سر
جعفرطهماسبی
علیرضا تقی پور
شهید مقدم
کانال #دفاع_مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷حاج قاسم سلیمانی:
▫️شايد اين حرف را از منِ بیسواد، كمتر قبول كنند؛ اما من معتقد هستم- آن چيزی كه ديدم، صحنههايی كه ديديم و شماها خيلیهایتان ديديد- امام زمان (عج) كه ظهور بكنند، حكومتی که ايجاد ميكنند، قلّهی آن حکومت، آن دورهای خواهد بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد...
📚مهرماه۱۳۹۵
.................☆﷽☆ـ...............
💠 دست از دامن امام زمان "عج" برنداریم
🌷شهید نیری، ارتباط خاصی با امام زمان (عج) داشت.
یک بار یکی از خوابهایش را داشت تعریف میکرد:
«چند نفر پشت ماشینی سوار شده بودیم. ماشین در جادهای بسیار خراب و با سرعت زیاد حرکت میکرد و حفاظی هم نداشت که بچهها آن را محکم بچسبند. سر هر پیچی که میرسیدیم یکی دو نفر از پشت ماشین زمین میافتادند.
یک باره به اطراف خودم نگاه کردم. جز من کسی پشت ماشین نمانده بود. سر پیچ بعدی ماشین آن قدر تند رفت که من هم دستم کنده شد. نزدیک بود از پشت ماشین پرت شوم. در آن لحظه فریاد زدم: «یا صاحب الزمان!». در همین حال یک نفر دستم را گرفت و اجازه نداد به زمین بیفتم. من به سلامت توانستم آن گردنهها را طی کنم.
در همین لحظه از خواب پریدم و فهمیدم باید در سختترین شرایط هم دست از دامن امام زمان (عج) برنداریم وگرنه تندباد حوادث همهی ما را نابود خواهد کرد.
منبع: کتاب عارفانه (خاطرات شهید احمدعلی نیری).
●شهید احمدعلی نیری(●ولادت: ۱۳۴۵، تهران ☆ ○شهادت: ۱۳۶۴، فاو، عملیاتِ والفجر۸ ☆ ■مزار: گلزار مطهر شهدای بهشت زهرای تهران
🌷نثار روح مطهر عارف شهید "احمدعلی نیری" صلوات
۲۵ بهمن ۱۳۶۴ --سالروز شهادت طلبه شهید، علی سیفی
💦رزمنده غواصی که شفایش را از امام رضا(ع) گرفت🕌
▫️⚪️▫️⚪️▫️▫️⚪️▫️
دکترها به او گفته بودند بعلت مجروحیت پایش،باید آنرا قطع کند.او نگران بود و مردد تا اینکه درعالم رویا امام زمان به او فرمود: بیا مشهد
شهید علی سیفی از آندسته روحانیون رزمی تبلیغی دفاع مقدس است که درس مکتب جهاد را از حوزه بمیدانهای رزم کشاند.او از بس طلبهها و روحانیون را به حضور درجبهه تشویق میکرد که حوزه خالی از طلبه میشد؛بهمین خاطر مجبورشد که محل تحصیلش را بارها تغییر دهد.
اما عاملی که باعث شهرت این روحانی غواص شهید شد،بیارتباط با امام رضا(ع) نیست. ماجرایی که به قبل از معمم شدن او مرتبط است
اردیبهشت۶۱ درحالی که۱۵سال بیشتر نداشت،عازم جبهه شد.در آخر این ماه در عملیات بیت المقدس در آستانه آزادسازی خرمشهر دچار مجروحیت شدید پا شد.این مجروحیت خیلی او را آزرده ساخته بود و پزشکان علاجش را تنها در قطع شدن میدیدند
در عالم رویا،امام زمان خطاب به او فرمود: بیا مشهد! در آن شرایط سخت جسمی راهی مشهدالرضا شد و شفایش را از امام رضا گرفت.مردم هم وقتی فهمیدند شفا یافته به نیت تبرک لباسهایش را تکه تکه کردند
بعد از این معجزه رضوی،او حضور همزمان در سنگر حوزه و جبهه را برگزید و اواخر تابستان۶۱ بحوزه علمیه چیذر رفت وسال بعد هم برای ادامه تحصیل به قم رفت.
در اینمدت هم از مراحل سلوک وعرفان غافل نماند،بگونهای که استاد حسین انصاریان او را سوار بر قطار عرفان و دیگران را پیاده معرفی کرد. بارها قبل از انجام هر عملیاتی اسامی رزمندههای شهید، مجروحان و آنهایی که سالم میماندند را بیان میکرد
_صوت_شهید_علی_سیفی_ماجرای_شفا_و_دیدار_خود_شهید_با_امامزمان.mp3
46.85M
📢 صوت | ماجرای شفا گرفتن شهید علی سیفی در مشهد و دیدار با امامزمان عج
از زبان شهید
(شهید سیفی ماجرا را به زبان آذری تعریف می کند🎤)
(خلاصهای ازفایل صوتی در کتاب #بیامشهدمتن آورده شده ....)
🔹#انتشاربرایاولینبار 🌼
کانال دفاع مقدس
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌷 شهید علی سیفی — طلبه و غواص خط شکن ....
🌴 فدایی حضرت زهراس بود. از آنها که وجودشان با محبت مادرسادات گره خورده.
برای رزمنده ها مداحی می کرد و از مادر سادت میگفت.
🌱 او شفایافته امام رضاع بود. مرتب گردان خودش را عوض میکرد تا کسی به روحیات و صفاتش پی نبرد.
🌿 از کراماتش همین بس که قبل از هر عملیات، به دوستانش دقیق میگفت که چه کسانی شهید و چه کسانی...
🌷شهادت خودش را نیز دقیق پیش بینی کرده بود.
🕊🕊 او در عملیات والفجر هشت پر کشید
💠 خوابش را دیدند. گفتند در برزخ کجایی و چه میکنی⁉️
گفت: نمیدانم، هرجا حضرت زهرا (س) باشد همانجا هستم.
📚 برگرفته از کتاب بیا مشهد...
ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
▫️کلام شهید👇
خدایا بر دردم بیفزا. دردی که برایم راهنما باشد. چراغ راهم باشد. انیسم باشد در تنهایی ام.
دردی که بیهودگی را برایم نشانگر باشد. دردی که مرا به کوه ها بکشاند.
دردی که از خویشی کثرت ها و ظلمتها بریده و بر وحدت روشنایی قدم نهم...
✍️ برگرفته از دستنوشته های طلبه شهید علی سیفی
شهیدی که بارها به ملاقات امام عصرعج رسید و از سوی امام، برای آیت الله اشرفی اصفهانی پیغام می آورد.
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
🌷 شهید علی سیفی — طلبه و غواص خط شکن .... 🌴 فدایی حضرت زهراس بود. از آنها که وجودشان با محبت مادرس
💠 ارادت به حضرت رقیه(س)
🌷طلبه و #مداح_شهید_علی_سیفی
#شهادت_عملیات_والفجر_8
شاید از جهت ظاهر زیاد دروس حوزوی را نخوانده بود اما درسیر و سلوک سرآمد بود.
وقتی برای #بچه_های_تخریب موعظه میکرد مثل اینکه خودش بارها عمل کرده و نتیجه آن رادیده است.
او اصرار داشت لذت انس با خدا را همه بچشند و در مدت چند ماهی که در#تخریب_لشگر_سیدالشهداء بود همه راشیفته خود کرده بود...
صدای دلنشین و توام با اخلاص علی موجب شد سایر گردانهای لشگر هم برای عزاداری در #مقر_تخریب حضور پیدا کنند...
روزهای بیاد ماندنی بعد از#عملیات_خیبر و غصه بچه ها از جاماندن جسم همسنگرانشان در#جزیره_مجنون با صدای ملکوتی علی التیام پیدا میکرد او وقتی #روضه میخواند خودش را در #صحرای_کربلا میدید و بارها شده بود که درحین مداحی بیحال میشد و نفسهایش به شماره می افتاد...
#اوج_ارادت_علی_در_مداحی_اش_روضه_حضرت_رقیه_س بود و خیلی با احساس، رفتن خار در پای این بیبی رابیان میکرد
بابا جان
آندم که من از ناقه افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
رقیه جان .... عزیز بابا
آندم که تو از ناقه افتادی و غش کردی
من بر سر نی بودم مشغول دعا بودم
▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
#خاطره
🌴 نماز شهید علی سیفی
او نماز را با حضور قلب میخواند انگار توی این دنیا نبود...
نمازهایش خیلی طولانی میشد...
یک روز #بچه_های_تخریب به علی اعتراض کردند و گفتند : نماز رو تندتر بخوان.
شهید سیفی در جواب حکایتی از #شهید_محراب_مدنی اظهار داشت که درصف اول نمازجمعه تبریز پشت سر شهید مدنی نماز میخواندیم، این شهید هم نمازهایش توام با طمأنینه و اشک بود. شخصی در صف اول نماز بود و شهید مدنی درحال اقامه نماز بود که شنید میگوید آقا نماز را تند بخوان. یکدفعه دیدم شهید مدنی تمام قامت برگشت و در حالیکه قطرات اشک صورتش را پرکرده و از محاسنش سرازیر بود فرمود: قارداش جان میدونی میخواهی با کی حرف بزنی؟
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄