eitaa logo
دفاع مقدس
4.8هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
15.7هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جهاد بیرونی و جهاد درونی در کلام سردار شهید مهدی زین الدین دوران جنگ تحمیلی 🌷 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس
7.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 علیکم بالجِهاد الأكْبَر برترين جهاد آن است كه انسان با نفس نهفته در ميان دو پهلوى خود بجنگد... 🎥 فیلم | سخنان شهید مهدی زین الدین درباره خودسازی و مبارزه با نفس 👆👆
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم‌ دیده نشده | صحبت زیبا و دلنشین شهید زین الدین 🕊🕊 ۲۷ آبان ۶۳ - سالروز شهادت فرمانده لشکر علی ابن ابیطالب(ع)، مهدی زین الدین ┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
۲۹ آبان ۱۳۵۹ -سالروز شهادت طلبه بسیجی، محمدباقر الله وردی 🌷شهید الله وردی همزمان با شروع جنگ تحمیلی، به سوی جبهه ها شتافت و در روز عاشورای ۵۹ با زبان روزه بر اثر اصابت ترکش به سر به در جبهه بشهادت رسید🕊🕊 ا▫️▪️▫️▪️▫️ 🌺 این شهید عزیز در سال ۱۳۳۹ در خانواده ای مذهبی در بابل بدنيا آمد.بعد از اتمام دوره راهنمايي، بواسطه علاقه‌اي كه به دروس اسلامي داشت تصميم گرفت در سال ۵۳ وارد حوزه علميه یابل گردد. سپس عازم شهر خون و قيام، «قم» گرديد و در حوزه إمام صادق(ع) در كنار دروس طلبگی به مبارزات سياسي هم مي‌پرداخت.وی مبارزه را از سال‌هاي ۵۶ و۵۷ با شركت در راهپيمايي‌ها و پخش اعلاميه‌هاي حضرت إمام شروع كرد. در همان زمان‌ها بود كه زخم كين را در وجود خود لمس كرد و جراحت‌هاي زيادي در راهپيمايي‌ها برداشت تا آنجا كه دوماه تحت درمان بود. بعد از انقلاب جزء بسيجيان فعّال بود. با آغاز جنگ روانه جنوب شد. زمانیکه بسیاری افراد با انواع بهانه ها از رفتن به جنگ طفره می رفتند، او ماندن در شهر و دیار خود را ننگ میدانست،لذا سراسیمه به جبهه شفافت و مردانه سینه خود را در برابر دشمن دشمن متجاوز سپر قرارداد ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌷خاطرات کوتاه از شهید محمدباقر الله وردی 🌷🌹همرزم شهید: شب عاشورا بود . ساعت 2 نصف شب را نشان می داد . محمد باقر آرام از خواب بیدار شد تا وضو بگیرد برگشت و مشغول نماز شد . یکی از بچه ها به شوخی گفت الان وقت نماز نیست و او بعد از اتمام نماز جواب داد فردا من شهید می شوم آمد دوباره خوابید . صبح که برای نماز بیدار شد نیت روزه کرد فرمانده به او گفت ما فردا زیاد راه می رویم تو خسته می شوی گفت عیبی ندارد ساعت 5 صبح 12 نفری برای شناسایی مکانی که یک فروند هواپیما در حین ماموریت سوختش تمام شده بود و فرود آمد رفتیم وماموریت با موفقیت انجام شد حدود 1 ساعت بعد از ظهر سوار ماشین شدیم تا برگردیم . محمد با زبان روزه لب به سخن گشود و گفت هر کسی الان شهید شود به جمع شهدای کربلا می پیوندد هنوز جمله اش به پایان نرسید که خمپاره ای سفیر کشان در کنارش فرود آمد و منفجر شد و بعد از فروکش کردن گرد و غبار همه پیکر بی جان و به خون خفته محمدباقر را دیدیم که به شهدای کربلا پیوست . (راوی: همرزم شهید) ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ 🌷برادر محمدباقر،محمدرضا الله وردی نیز دو سال بعد در منطقه رقابیه در حال خنثی سازی مین و پاکسازی منطقه بر اثر انفجار مین بشهادت میرسد ▫️▪️▫️▪️▫️ا شهید بسیار مهربان و خوب بود هیچگاه توقع مالی از من نداشت به همان چیزی که در اختیارش بود بسیار قانع بود شهید دوستان بسیار خوبی داشت که در خط خدا و ائمه بودند . همیشه با هم درتمام مراسمات مذهبی شرکت می کردند . شهید بسیار روحیه بالایی داشتند اگر افراد محروم وضعیف جامعه را می دید هم ناراحت می شدند و هم به آن ها کمک می کردندو احترام می گذاشتند راوی:پدرشهید
💠 خاطره ای از کرامت شهید محمدباقر الله وردی 🌴بعد از شهادتِ محمّد باقر، من و پسرم محمّد رضا با هم می رفتیم به جبهه. من بودم موسیان و محمّد رضا هم رقابیه. ماه دوّمِ (اردیبهشت) سال ۱۳۶۰ بود. شب جمعه ای توی سنگر خوابیده بودم که خواب دیدم محمّد باقر اومد پیشم و بعدِ از احوال پرسی ازش پرسیدم که چی شد اومدی اینجا؟ محمّد باقر گفت : آقاجان، فاطمه مریض شده و شما و محمّد رضا هم هیچکدومتون پیشش نیستین و مادر دست تنهاست. به من گفته که بهتون بگم لاأقلّ یکی از شما دو نفر برگردین پیشش. گفتم : پسرم ما هنوزسه ماه هم از جبهه اومدنمون نگذشته، در ضمن بچّه هم خودش خوب میشه. شهیدگفت : اگه نری مادر ناراحت میشه و من حامل پیغام بودم. از خواب بیدار شدم واعتنایی به آن نکردم. 🌴 شب شنبه دوباره به خوابم اومد و گفت : آقاجان چرا نرفتی؟ گفتم : بذار سه ماه تموم بشه بعدش میرم. گفت : نه، حتماً برو که مادر منتظر شماست و به من گفت که به شما خبر بدم. بیدار که شدم گفتم حتماً یه خبرایی هست و به همسنگریم (مرحوم) محسن آقاجانی معروف به مشت آقا گفتم : من می خوام برم بابل. مشت آقا گفت : چی شده؟ ما هر وقت سه ماه تموم می شد و می گفتیم بریم بابل می گفتی نه، حالا هنوز سه ماه نشده می خوای بر گردی؟ گفتم : چیزخاصّی نیست. گفت : نه، یه چیزی شده و تا به من نگی چه خبره نمیام. گفتم : بیا بریم تو راه بهت میگم. 🌴 تو مسیر برگشت به مشت آقا گفتم که قضیّه از چه قراره و خوابم رو براش تعریف کردم. رسیدیم به شهر بابل و رفتم خونه. همسرم گفت : چی شد زود برگشتی؟ گفتم : خبری شده؟ فاطمه حالش بده؟ گفت : تو از کجا می دونی؟ گفتم : محمّد باقر اومد به خوابم،چی به محمّد باقر گفتی؟ گفت : غروب پنجشنبه رفتم سر مزارش و گفتم : تو که شهید شدی و پدرت و برادرت هم که با هم رفتن جبهه، من تک و تنها با یه بچّه مریض چه کار کنم؟ یه جوری پدرت رو خبر دار کن و إلّا فردای قیامت شکایتت رو پیش حضرت زهرا می کنم. و به یقین شهدا زنده و ناظر به اعمال ما هستند. (رتوی: پدر شهید) ا▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️ روح پدر شهیدان محمدباقر و محمدرضا الله وردی شاد و با اولیای الهی محشور باد🤲 ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان 📷 👆 |طلبه شهید، محمدرضا الله وردی، در حال انتقال به اورژانس صحرایی 💠 او تخریبچی لشگر 25 کربلا بود که در تاریخ 17 بهمن 1361 در عملیات والفجر مقدماتی در جبهه رقابیه و در حال خنثی سازی مین و پاکسازی منطقه بوده بر اثر انفجار مین مجروح شده و ساعتی پس از انتقال به پشت جبهه، به علت شدت جراحات در سن ۱۷ - ۱۶ سالگی به فیض شهادت نایل می آید🕊 برادرِ او (طلبه شهید محمدباقر الله وردی ) نیز دو سال پیش از آن (29 آبان 1359) در روز عاشورا و در پایان دومین ماه جنگ، بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر، آسمانی شد.🕊او نیز هنگام شهادت حدوداً ۲۰ساله بود ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas کانال دفاع مقدس
📷 👆 | والدین شهیدان محمدباقر و محمدرضا الله وردی همراه عکس دو فرزندشان در حال وداع با پیکر جگرگوشه‌ خود، محمدرضا💕 .... او در بهمن ماه ۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی بر اثر انفجار مین در سن ۱۷ - ۱۶ سالگی بشهادت رسیده است🕊🕊 🌷 تصویر چپ، شهید محمدباقر را نشان می دهد که بر اثر ترکش، نیمی از جمجمه او جدا شده😭😭 ... او برادر بزرگتر بود که در آبان ماه ۵۹ بر اثر اصابت ترکش شهید شد🕊🕊 ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 📄 دست نوشته شهید محمدباقر خطاب به پدر بزرگوارش: ✍️ پدر عزيز! جنگ ما، جنگ بين حق و باطل است و اين دو در همیشه تاریخ در نبرد با یکدیگر بوده و خواهند بود و اين ماييم که باید با حضور خود در جبهه به یاری حق شتافته و قدرت باطل را تا آخرين قطره خون خود از بین برده و نابود سازيم . . . . و اکنون نيز آماده برای سفر پرفيض و سعادت هستيم🌈 ---------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
۲۹ آبان -- سالروز شهادت جعفر نجفی آشتیانی 💕 "دیده بان عشق" "✍️اگر گلوله هایمان تمام شد و شمشیرهایمان شکست، مشت هایمام که سالم است، سینه هامان که ستبر است، قلب هایمان که پر خون است، آنقدر خون می دهیم تا خصم کافر در خون ما غرق شود" سالروز شهادت فرمانده دلاور واحد دیده بانی توپخانه لشکر ۲۷ مبتکر و خلاق و مصمّم از شهدای اهل قلم 🌷شهید جعفر نجفی آشتیانی شهادت: ۲۹ آبان ۱۳۶۲ ارتفاعات کانی مانگا، عملیات والفجر۴ ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
۲۹ آبان -- سالروز شهادت جعفر نجفی آشتیانی 💕 "دیده بان عشق" "✍️اگر گلوله هایمان تمام شد و شمشیرهایم
🌷 شهادت جعفر نجفی آشتیانی🕊🕊 ۱۳۶۲/۸/۲۸ روزهای آخر عملیات والفجر ۴ دشمن مایوس از پس گرفتن مناطق وسیعی که از دست داده بود خط پدافندیش را تشکیل می داد. جعفر به اتفاق حاج عباس ورامینی رئیس ستاد لشکر ۲۷ به ارتفاعات کانی مانگا رفتند تا وضعیت تردد و حرکات دشمن را از دیدگاه بررسی و کنترل کنند. ساعت یازده شب یک گلوله خمپاره به دیدگاه اصابت نمود، حاج عباس را شهید کرد و جعفر را مجروح و بی هوش. او را بردند بیمارستان صحرایی. سحرگاه روز بعد همان ساعات راز و نیاز هر شب او با پرودگارش، به سوی جایگاه ابدی شتافت و روح پر جوش و خروشش آرامش ابدی یافت ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ فرازی از وصیت نامه شهید نجفی آشتیانی 👇 ✍️ای برادران سفارش من در فراگیری و درک علم و حکمت و اعجاز قرآن است و سخن علی (ع) و امامان (ع) و اکنون که هر لحظه مرگ را احساس می‌کنم، فقط و فقط درد و رنجم از عدم عبودیت خالص است، از نیاموختن‌هاست، از عبرت نگرفتن‌هاست، از تنبلی و سستی کردن‌ها و وقت گذرانی کردن‌های خودم است که شما را نسبت به آن هشدار می‌دهم. هرچه بتوانی خود را از این دنیا بالا بکشی و اوج بگیری و راه رشد و کمال پیشه کنی، زندگی و زیستی زیباتر، بزرگتر و شیرین‌تر خواهی داشت و هم مردنی عظیم‌تر و شیرین‌تر. توصیه و سفارش من سخن خداوند سبحان است که در اسلام، انسان موجودی امانت‌دار خدا و برگیرنده‌ امانتی است که خدا بر زمین و کوه‌ها عرضه کرد و نپذیرفتند، امانت را انسان قبول کرد، یعنی مسئولیت را پذیرفت، که امانت همان مسئولیت است و انسان به خاطر انسان نیست.." ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
💠 سالگرد عملیات نصر ۸ ۲۹ آبان ۶۶ --سالروز انجام عملیات نصر ۸ است که با هدف تصرف ارتفاع «گرده رش» و در نتیجه تسلط بر بخشی از رودخانه «قلعه چولان»و تسهیل عبور نیروها در منطقه عملیاتی شمال سلیمانیه طراحی و اجرا شد درشب دوم،لشکر ویژه شهدا روی ادامه یال گرده‌رش،با یک گردان از لشکر ۵۷ عبور کرده و آنرا تصرف کرد عراقی‌ها پس از عقب‌نشینی از گرده‌رش، از روز سوم عملیات با تیپ‌های ۳۱، ۷۷ و ۸۳ از دو محور بمواضع نیروهای خودی در میان قله‌های ۲ و ۳ و همچنین به قله ۲ حمله کردند،اما رزمندگان ایرانی آنها را عقب زدند از روز سوم آذر ۶۶ نیز نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق روی ارتفاع «ویولان» عملیات خود را آغاز کردند.در پی این اقدام،دشمن توجه خود را به آن محور معطوف کرد و موفق شد پس از چندروز درگیری اتحادیه را وادار به عقب‌نشینی کند. در مجموع عملیات نصر۸ پس از یک هفته با موفقیت کامل پایان یافت رزمندگان درعملیات نصر ۸، به طور۱۰۰ درصد به هدف‌های خود دست یافتند.در واقع،با تصرف ارتفاع گرده‌رش، یک سرپل مناسب و جاپای مطمئن در آنسوی رودخانه قلعه چولان، برای اقدامات بعدی بدست آمد در این عملیات،دشمن متحمل تلفات نیروی انسانی و تجهیزات زیادی شد و ۲۰۰ تن از آنها نیز به اسارت نیروهای خودی درآمدند همچنین، تیپ‌های ۳۹، ۷۴، ۷۷ و ۸۳ و برخی یگان‌های دیگر دشمن آسیب دیدند. علاوه بر این، مقداری از سلاح، مهمات و تجهیزات دشمن نیز منهدم و یا به غنیمت گرفته شد مناطق آزاد شده: شهر ماووت و ارتفاعات ۱۴۲۶، ۱۴۲۸، ۱۳۹۱، پاسگاه مرزی عراق بر روی ارتفاعات گرده رش، روستاهای «گمالان زور»، «گمالان خوارد»، «برگر بالا»، «برگر پایین»
دفاع مقدس
💠 سالگرد عملیات نصر ۸ ۲۹ آبان ۶۶ --سالروز انجام عملیات نصر ۸ است که با هدف تصرف ارتفاع «گرده رش» و
📒دفترچه راوی ✅ ماجرای عنوان پدی که با موافقت رحیم صفوی و شوشتری به نام شهید صادقی‌‌نژاد نام گرفت👆👆 🗓تاریخ سند: 1366/8/۳۰ 📌 عملیات نصر 8 📍قرارگاه نجف اشرف ▫️▫️▫️▫️▫️▫️🚩🚩🚩 🌿عملیات نصر۸ در تداوم سلسله عملیاتی که در جبهه شمال غرب انجام شد، ضرورت اجرای عملیات به منظور فراهم سازی عملیات بزرگ و گسترده در این جبهه بیش از پیش احساس می شد. در دو عملیات کربلای ۱۰ و نصر ۴، منطقه شرق رودخانه قلعه چولمان تا سورکوه تصرف شده بود. گسترش عملیات به سمت غرب و کوتاه کردن فاصله مواضع قوای منظم خودی که در آن سوی مرز مستقر بودند و نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و کردهای معارض عراقی که در عمق خاک عراق استقرار داشتند مستلزم عبور از رودخانه قلعه چولمان بود و عبور از این رودخانه منوط به تصرف ارتفاع گرده رش بود. لذا عملیات نصر ۸ برای تصرف این ارتفاع با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران در تاریخ ۲۹ آبان ۶۶ و با رمز مبارک محمدبن عبدالله (ص) درساعت ۱:۲۵ دقیقه بامداد روز جمعه و با اهداف گسترش وضع خودی در غرب ماووت آغاز شد. موقعیت منطقه منطقه عملیاتی در شمال سلیمانیه واقع و توسط ارتفاعات بلند گرده رش،گوجار، قمیش، دولبشک، الاغلو، ویولان، گرده شیلان و دشت هرمدان و تپه های جنگاوی احاطه شده است. در این میان، ارتفاع گرده رش از اهمیت بیشتری نسبت به سایر ارتفاعات برخوردار است؛ چرا که برای ورود به منطقه غرب رودخانه قلعه چولان و انجام عملیات های بعدی می بایست این ارتفاع تصرف می شد. از جمله ویژگی های این منطقه می توان از کوهستانی بودن، محدودیت عقبه، نبود جاده – به طور خاص در مورد ارتفاع گرده رش – و سرما نام برد.