eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
1هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
در فروردین ماه ۶۵ ، شب ولادت جانباز کربلا اباالفضل العباس(ع) نیروهای تخریب لشگر ده از زیر قرآن رد شد
♥️آن شب میان عاشقان شوری دگر بود 🌺از اتفاقی تازه قلب شب خبر بود ♥️مرغان عاشق زین قفس پرواز کردند 🌺پرواز را تا بیکران آغاز کردند ♥️از دخمه تاریک دنیا پر گرفتند 🌺راه دیار دوست را از سر گرفتند ♥️رفتند تا اوج فلک، تا چشمه نور 🌺رفتند تا سینای عشق و وادی طور ♥️رفتند آنجایی که کوی آشناییست 🌺آنجا که ماوای شهیدان خداییست ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🕊🕊 وقتی هفت مرغ عاشق در وسط میدان مین پر کشیدند🕊🕊 —به روایتِ: شهید چاردولی 👇 ✍️ شب ولادت قمر بنی هاشم(ع) بود… ما در خط پدافندی فاو بودیم و بچه‌های تخریب رفته بودند برای مین‌گذاری خط دشمن که یکدفعه صدای انفجار شدیدی بلند شد! با خود گفتم: “حتما طبق معمول، موشکی از طرف دشمن شلیک شده” اما نه! نتوانستم خودم را گول بزنم! دلشوره؛ همۀ وجودم را گرفت… خودم را به فرمانده خط رساندم و گفتم: «نگران بچه‌های تخریبم. صدا از میدان مین آمد. می‌روم ببینم چه خبر است…» راه افتادم… خودم را به میدان مین رساندم. صدایی نمی‌آمد. یک یک بچه‌ها را صدا زدم ولی جوابی نشنیدم. یک لحظه دلم به کربلا رفت… یاد حضرت زینب(س) افتادم که به گودال قتلگاه رفته بود و صدا می‌زد “برادر کجایی؟” از یک طرف هم نگران بودم گرفتار گشتی‌های دشمن شوم. بدنم یخ کرده و لرز همۀ وجودم را فراگرفته بود. وارد میدان مین شدم و در مسیری که بچه‌ها مین کاشته بودند شروع کردم به دویدن. هوا هنوز روشن نشده بود و بوی باروت ناشی از انفجار به مشام می رسید همین طور که می‌دویدم، داخل یک چاله افتادم. همان وقت، دشمن منور زد. در زیر نور منور، بدن متلاشی شده‌ای را دیدم. جلوتر رفتم و نگاه کردم، بدن برادر زند بود. شروع کردم به گشتن… چند قدم جلوتر پیکر مسیبی و مجید رضایی را دیدم. انتهای نوار مین، بدنی افتاده بود که از کمر به پایین را نداشت و کاملا با گل آغشته شده بود. به سمتش رفتم و با زحمت به پشت برگرداندمش. صورتش کاملا متلاشی شده بود. باز به جستجو ادامه دادم… از هفت نفر بچه‌های تخریب، چهار تن را پیدا کرده بودم ولی از سه نفر اثری نبود: میرزازاده، احدی و ملازمی مسیری را که رفته بودم، برگشتم. کنار بدن شهید زند رسیدم و داخل چاله انفجار شدم. دو تا پای قطع شده و مقداری گوشت و پوست که در اطراف محل انفجار پراکنده شده بود، خبر از انفجاری مهیب و متلاشی شدن بدن بچه ها می‌داد. کاری از دستم بر نمی‌آمد. با احتیاط از میدان مین خارج شدم و خودم را به پشت خاکریز خط مقدم رساندم. خبر شهادت بچه های تخریب را دادم و با کمک دوستان، ابدان مطهر بچه‌ها را به عقب انتقال دادیم. 🌈شهیدان رحمان میرزازاده، منصور احدی، توحید ملازمی، صاحب علی نباتی و مجید رضایی در قطعه ۵۳ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) آرمیدند. شهید غلامرضا زند به گلزار شهدای سعید آباد شهریار رفت و طلبه شهید حسین مسیبی مهمان گلزار شهدای مراغه شد. ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌷شهید آوینی : 🌈 زندگی زیباست ، اما شهادت از آن زیباتر است. سلامت تن زیباست ، اما پرنده عشق ، تن را قفسی می بیند که در باغ نهاده باشند. و مگر نه آنکه گردن ها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق آسان تر بریده شوند؟ و مگر نه آنکه از پسر آدم ، عهدی ازلی ستانده اند که حسين را از سر خویش بیش تر دوست داشته باشد؟ و مگر نه آنکه خانه تن را فرسودگی می پیماید تا خانه روح ، آباد شود؟ و مگر نه اينكه این عاشق بی قرار را بر این سفینه سرگردانت آسمانی ، که کره زمین باشد ، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده اند؟ و مگر از درون این خاک نردبانی به آسمان نباشد ، جز کرم هایی فربه و تن پرور بر می آید؟ پس اگر مقصد را نه اینجا، در زیر این سقف های دلتنگ و در پس این پنجره های کوچک که به کوچه هایی بن بست باز می شود نمی توان جست ، بهتر آنکه پرنده روح دل در قفس نبندد. پس اگر مقصد پرواز است ، قفس ویران بهتر. پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند ، از ویرانی لانه اش نمی هراسد... ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
زمزمه‌ی لبان من این طلب است از کند.. کاش شوم من عاقبت یک نفـر از سـپاهِ تـو . . . 📎 فرمانده لشکر محمد رسول الله (ص)❤️ 🌷سردار شهید محمدابراهیم همت 🌈 عید مبعث مبارک🌸🍃 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
زمزمه‌ی لبان من این طلب است از #خدا کند.. کاش شوم من عاقبت یک ن
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
15.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌈 جشن و سرور در جبهه 👏 به مناسبت اعیاد مذهبی🌴 🎥 | جشن میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها 🌴 دوران دفاع مقدس 💠 مقر تاکتیکی لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (علیه‌السلام)- گردان سیدالشهدا(ع) ⏳ زمستان 1365 - قبل از عملیات کربلای چهار ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌴 کاش ما هم ... 💕 مهمانِ باصفایتان بودیم 💠 مردان بی ادعا ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳ دوران جنگ تحمیلی 💠 در دهه 60 و در زمان جنگ، به مناسبت اعیاد و یا در اوقات فراغت، نیروها بین خود، برنامه‌های تفریح و سرگرمی اجرا می‌کردند.😊💐🌈 ┄──┄──┄──ا 🎥 👆| تئاتر دیدنی رزمنده‌ها در جبهه ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
😊 شوخ طبعی | زمان جنگ 💠 آی شربته...😐 ▫️ از تمرینات قبل از عملیات برگشته بودیم و از تشنگی له له می‌زدیم. دم مقر گردان چشممان افتاد به دیگ بزرگی که جلوی حسینه گذاشته شده بود و یکی از بچه‌ها با آب و تاب داشت ملاقه را به دیگ می‌زد و می‌گفت: آی شربته! آی شربته!... 🔹 بچه‌ها به طرفش هجوم آوردند، وقتی بهِش نزدیک شدیم دیدیم دارد می‌گوید: آی شهر بَده!... آی شهر بَده!!! ⚪️ معلوم شد آن قابلمه بزرگ فقط آب دارد و هر کس که خورده بود ته لیوانش را به سمتش می‌ریخت. یکی هم شوخی و جدی ملاقه را از دستش گرفت و دنبالش کرد...😂 ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌓 شبانه 😊 شوخ طبعی فرمانده گردانمون شهید حاج علی باقری نیم ساعت در مورد سکوت در شب حرف زد : برادرا هیچ صدائی نباید از شما شنیده بشه ! سکوت ،سکوت،سکوت کوچکترین صدا می تونه سرنوشت یک عملیات رو عوض کنه. باید سکوت رو تمرین کنیم گردان در یک ستون به حرکت در آمد و ما همه مواظب بودیم صدای پاهایمان هم شنیده نشود که در سکوت و تاریکی مرگبار شب ناگهان فریادی از عمق وجود همه ما را میخکوب کرد آقای اسحاقیان بود مرد ساده دلی که خیلی دوست داشتنی بود: در تاریکی قبر علی بفریادت برسه بلند صلوات بفرست همه بچه مانده بودند صلوات بفرستند ؟ بخندند؟ بعضی ها اجابت کرده و بلند صلوات فرستادند و بعضی ها هم آرام اما حاج علی عصبانی فریاد کشید بابا سکوت سکوت سکوت و باز سکوت بود که بر ستون حاکم شد و در تاریکی به پیش می رفت که، این بار با صدائی به مراتب بلندتر فریاد کشید: لال از دنیا نری بلند صلوات بفرست . وباز ما مانده بودیم چه کنیم ... حاج علی باقری دو باره عصبانی تر ... هنوز حرفهای حاج علی تمام نشده بود که فریاد اسحاقیان بلند شد: سلامتی فرماندهان اسلام سوم صلوات رو بلندتر ... خود حاج علی هم از خنده نتونست دیگه حرف بزنه. ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
جهان با خنده هایت صورت زیباتری دارد ... بخند این خنده های مـــاه کلی مشتری دارد ... 🌷 علمدار لشگر مقدس امام حسین (ع)، شهید حسین خرازی ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas