eitaa logo
دفاع مقدس
3.9هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
11.3هزار ویدیو
937 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 | محرم_در_جبهه | 🔻 رزمنده‌ها در ايام ماه محـرم و صفر بعد از نمازِ جماعتِ صبح، ظهر وعصر مراسم روضه‌خوانی برگزار و قبل‌از نماز مغرب وعشا بصورت دسته عزاداری برای برپايی نماز به سوی حسينيه هاحركـت می‌ كردند. هر گردان به طور جداگانه حسينيه‌ ای سرپا می‌كرد و رزمنده‌ها به برپايی عزاداری می‌پرداختند. 📍به‌اين ترتيب كه گردان‌ها بطور مخصوص برای خودشان چادر می‌زدند و از گردان‌های ديگر دعوت می‌شد تا در مراسم عزای سيد و سالار شهيدان شركت كنند. 🌿گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🏴 رنگ و بوی ماتم عزای امام‌حسین (ع) در جبهه‌ها 💠 ماه محرم در جبهه رنگ و بوی خاص خود را داشت و هر یگان در مقر خود مراسم ویژه‌ای برگزار می‌کردند. 🔹همزمان با گرفتن رنگ و بوی عزا در کل کشور روز‌های محرم در دوران دفاع مقدس و در جبهه‌های جنگ غرق در ماتم و عزاداری اباعبدالله می‌شد. محرم اوج دلدادگی رزمنده‌ها به خدا بود. با اینکه ذکر "یا حسین" از لب، و فکر کربلا از ذهن رزمنده‌ها جدا نمی‌شد، اما محرم بهانه‌ای بود برای یادآوری بیشتر قیام عاشورا. رزمنده‌ها در حسینیه‌ها و گاه در سنگر‌ها و مقر‌ها از هر فرصتی برای برپا داشتن عزاداری استفاده می‌کردند. 🚩فضای مقر‌ها رنگ عزا به خود می‌گرفت. نیرو‌های تبلیغات تمام سعی خود را برای فضاسازی‌های محرمی با نوشتن پلاکارد‌ها و پرچم‌های مشکی به کار می‌گرفتند. شعار‌ها و نوا‌های دسته جمعی صبحگاه متناسب با حال و هوای محرم گفته می‌شد، برای بسیاری از رزمنده‌ها محرم‌های جبهه منحصر به فردترین محرم‌ها در تمام عمرشان محسوب می‌شود. 🌷آرزو‌ها برای شهادت در این ماه رنگ و بویی دیگر می‌گرفت، و گویی مشتاقان شهادت در این ایام مشتاقانه‌تر آغوش خود را برای شهادت باز می‌کردند. هرکسی دوست داشت تا شهادت در این ماه نصیبش شود، آرزویی که برای برخی به وقوع می‌پیوست و آنان را همراه با اصحاب امام حسین (ع) بر سر یک سفره می‌نشاند. 🌴 هر یک از لشکر‌ها و یگان‌های رزمی در محل مقر‌های خود برنامه‌های ویژه‌ای در این ماه برگزار می‌کردند. 🌿گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🎞 در فیلم پیش رو که زمان ضبط آن به طور دقیق مشخص نیست، عزاداری رزمندگان در جبهه‌ها، در سه بخش به تصویر کشیده شده است. اولین بخش، مربوط به عزاداری نیرو‌های لشکر علی‌ابن‌ابی‌طالب در شب عاشورا است. بخش دوم، عزاداری رزمندگان تیپ قمر‌بنی‌هاشم در روز عاشورا است و سومین بخش مربوط به برگزاری مراسم شام غریبان در حضور خلبانان هوانیروز مستقر در جبهه‌های جنوب است.📽👇👇
دفاع مقدس
🏴 رنگ و بوی ماتم عزای امام‌حسین (ع) در جبهه‌ها 💠 ماه محرم در جبهه رنگ و بوی خاص خود را داشت و هر ی
12.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 عزاداری نیرو‌های لشکر علی‌ابن‌ابی‌طالب در شب عاشورا 🌴 عزاداری رزمندگان تیپ قمر‌بنی‌هاشم در روز عاشورا 🌿 برگزاری مراسم شام غریبان در حضور خلبانان هوانیروز مستقر در جبهه‌های جنوب 🔵دوران دفاع مقدس 🌿گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🪴 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🍀 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
💠 روایت یک رزمنده از بهترین ماه محرم عمرش در پادگان دوکوهه 🌴 ماه محرم در جبهه‌های دفاع مقدس حال و هوای متفاوتی برای رزمندگان داشت. آنان که آرزوی حضور در عاشورای سال ۶۱ هجری قمری را داشتند آوردگاه دفاع مقدس را کربلای امروز و جبهه‌های جنگ را زمین کربلای زمانه خود پنداشتند و از این رو در معرکه نبرد با تاسی به شهدای دشت کربلا خود نیر حماسه‌های بی بدیلی از شجاعت، ایمان، جنگاوری، باور، اقتدار و ... را خلق کردند. سعید طاحونه رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس خاطره‌ای از محرم در جبهه‌ها روایت کرده است:👇 «دوستانى که محرم سال ۱۳۶۳ در پادگان دوکوهه حضور داشتند حتما یادشان هست که آن سال محرم پادگان دوکوهه چه حال و هوایی داشت. صبحگاه‌ها با نوحه خوانى همراه بود و هر گردانی نوحه یا سرودی مخصوص خودش داشت و با خواندن آن نوحه و سرود همراه با سینه زنى از جلوى ساختمان به سمت میدان صبحگاه گردان حرکت می‌کردند. در آن ساعت صبح قبل از طلوع آفتاب، گردان‌های عمار، حمزه، انصار، مالک اشتر، ابوذر، مقداد، حبیب و دیگر گردان‌ها در هواى گرگ و میش صبحگاهى هر کدام با ذکر نوحه مخصوص خود حرکت می‌کردند. ️از هر گوشه پادگان صداى نوحه می‌آمد و فضایی خاص ایجاد می‌کرد تا به زمین صبحگاه برسند. صبحگاه هم مراسم خاص خودش را داشت و دعاى صباح با صداى دلنشین شهید گلستانى هم حال و هوای خاصی ایجاد می‌کرد. بعد از مراسم صبحگاه، دویدن و ورزش صبحگاهى گردان‌ها و واحد‌ها هم با خواندن نوحه‌ها و سرود‌های حماسی همراه بود‌. غرو‌ب گردان‌ها به صورت دسته سینه زنى از جلوى ساختمان‌ها راه می‌افتادند به سمت حسینیه شهید همت، در آنجا هم حال و هوایى معنوی خاصی بود، اسپند دود می‌کردند، گلاب می‌پاشیدند و دسته جات یکى یکى وارد حسینیه می‌شدند. بعد از نماز مغرب و عشا مراسم اصلى شروع می‌شد، اول سخنرانى شنیدنی و تاثیرگذار حاج آقا پروازى بود و بعد شروع نوحه خوانى و سینه زنى با مداحى هاى بسیار زیباى برادران على گلى، آقا میر و دیگر مداحان. در چهار شب پایانى دهه اول، شام لشکر به صورت یکجا در حسینیه و بعد از مراسم توزیع می‌شد و هرشب یک گردان مسئولیت پذیرایى را بعهده داشت. ️به اعتقاد اکثر دوستانى که در محرم سال ۱۳۶۳ در دوکوهه حضور داشتند، آن محرم یکى از بهترین و زیباترین محرم‌هایى بود که در تمامى عمرمان خدا توفیق داد و در آن شرکت کردیم. خیلی از آن عزیزان رزمنده‌ای که در آن محرم عزاداری کردند بعد‌ها در عملیات بدر و عملیاتهاى بعدى به دیدار اربابشان آقا اباعبدالله الحسین (ع) شتافتند.» 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
"از باب استعاره نیست اگر عاشورا را قلب تاریخ گفته اند. زمان هرسال در محرم تجدید می شود و حیات انسان هر بار در سیدالشهدا. نه این حیات دنیایی، که جانوران نیز از آن برخوردارند. حیاتی که در خور انسان است،حیات طیبه،حیاتی آن سان که امام داشت، زیستی آن سان که امام زیست." شهید سید مرتضی آوینی عزاداری رزمندگان لشگر ٢٧ حضرت محمد رسول الله (ص) دوکوهه-حسینیه شهید همت، ۱٣۶٣ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🏴 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
بر اساس آنچه که در کتاب "راهیان علقمه" آمده است: پدر و مادر این دو شهید عزیز در ابتدا صاحب فرزند نمی‌شدند. وقتی از همه جا ناامید شدند به ساحت مقدس آقا قمر بنی هاشم (علیه‌السلام) متوسل می‌شوند. در مدت کوتاهی خداوند دو فرزند پسر به این خانواده عطا می‌کند. آن‌ها به رسم قدردانی و تشکر از ساقی کربلا نام این فرزندان را به نام مولایشان ابوالفضل و عباسعلی نام گذاری می‌کنند. ابوالفضل و عباسعلی با اعزام به جبهه در عملیات‌های مختلف شرکت کرده و در واحد اطلاعات عملیاتِ لشکر۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) سازماندهی شدند. این دو برادر بار‌ها خبر داده بودند که ما هر دو با هم شهید خواهیم شد. حتی در روز‌های قبل شهادت از همه دوستان و فامیل حلالیت طلبیدند. سرانجام در شب چهارم شعبان، سالروز میلاد حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) در بمباران مقر نیرو‌های لشکر۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) به شهادت رسیده و به نزد مولای خود شتافتند.🕊🕊 🌿گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🪴 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
🌈 آغاز روز با یک لیوان شیر ... ☀️ صبح جبهه ها 🌿گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🪴 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
💠 نان دل‌چسب!! 🔹 خیلی این در و آن در زد تا توی یک مغازه‌ ماست‌بندی کار پیدا کرد. بیست روز نشد که گفت: «نمی‌رم.» ناراحت شدم. گفت: «خانم! تو راضی هستی جایی کار کنم که توی شیر آب می‌بندند، می‌دهند دست مردم؟» چند روزی بی‌کار شد. دنبال کار می‌گشت. یک‌روز آمد خانه. خوشحال بود. کار پیدا کرده بود توی یک سبزی‌فروشی. آنجا هم بند نشد. گفت: «جایی نمی‌رم که سبزی‌ها رو آب‌زده می‌دهند دست مردم.» 🔸صبح بیل و کلنگ برداشت. گفت: «می‌رم سر گذر. بنایی بهتره. این نون خوردن داره. به دل آدم می‌چسبه.» 📚 منبع: کتاب نیمه‌ی پنهان ماه، ج۱۶( به روایت همسر شهید)، ص۱۴ 🌿گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🪴 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🍀 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
☀️در روزهای داغ و آفتابی جنگ، هیچ چیز دل چسب تر از آرامشی هرچند ناچیز در سایه ای کوتاه نیست. دوران جنگ تحمیلی 🌿گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌷 ۱۲ مرداد ۱۳۶۲ - سالروز شهادت سردار رشید مرتضی زارع از شهدای محله دولاب ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 می گفت: "بسیجی از مسجد به جبهه آوردن هنر نیست، از کوچه و خیابان به جبهه آوردن هنر است" فرمانده بامرام و دلاور ا🇮🇷 گردان حضرت قاسم علیه السلام ا🇮🇷 تیپ ۱۰ سید الشهدا علیه السلام 🌱 ولادت - ۱۳۳۷/۵/۱ ، جنوب شهر تهران 🕊شهادت: ۱۳۶۲/۵/۱۲ ، حاج عمران (منطقه شمال غرب)، عملیات والفجر ۲ 💠 مزار: تهران – بهشت زهرا(س) – قطعه ۲۸ ردیف ۱۳۴ شماره ۱۱ 🌿گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🪴 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🍀 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
🌷 ۱۲ مرداد ۱۳۶۲ - سالروز شهادت سردار رشید مرتضی زارع از شهدای محله دولاب ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 می گفت: "
🌷 شهید مرتضی زارع دولابی 🌱 در سال ۱۳۳۷ در محله دولاب تهران چشم به جهان گشود. محله‌اے كہ عطر و بوے شهادت «نواب صفوی» و مبارزات «آيت‌الله سعيدی» در آن پيچيده بود. وی در چنین محیط مذهبی رشد یافت. از همان کودکی شوق و رغبت زیادی نسبت به فراگیری علوم قرآنی و کتب مذهبی از خود نشان می داد و همراه پدر به مسجد و مجالس مذهبی می رفت. مرتضی تحصیلات ابتدایی اش را در مدرسه مساوات و راهنمایی را در مدرسه مترجم الدوله گذراند. پس از دو سال تحصیل در مقطع راهنمایی، درس را رها کرد و به کار آزاد پرداخت و در کنار آن معلومات خود را نیز با مطالعه آثار بزرگان مبارزه و شرح حال ایشان روز به روز افزون مےساخت. وی مدتی در مغازه عمویش مشغول به کار شد. از آن پس، به رانندگی کامیون و حمل بار به شهرستان روی آورد. فعالیت سیاسی مرتضی از سال ۵۶ آغاز شد و با شروع انقلاب، گسترش یافت. اعلامیه توزیع می کرد و در مجالس سخنرانان برجسته حضور می یافت. چندین بار نیز توسط عوامل ساواک مورد ضرب و شتم قرار گرفت. او یکبار حین فعالیت و مبارزه در خیابان پیروزی توسط ساواک دستگیر شد و دو هفته زیر کتک و شکنجه تاب آورد و دم برنیاورد. بعد از آن، نه تنها دست از مبارزه و فعالیت برنداشت، بلکه مصمم تر از گذشته به به راه خود ادامه می داد. وی همراه مردم انقلابی در تسخیر و تصرف پادگان های ۲۱ حمزه، قصرفیروزه و تسلیحات شرکت کرد. با ورود جضرت امام به میهن، مرتضی در گروه انتظاماتی، به سرپرستی حجّت الاسلام سید حسین سعیدی (فرزند شهید آیت الله سعیدی) به انتظام امور استقبال بزرگ پرداخت. مرتضی در اردیبهشت ۵۸ برای همکاری به کمیته مرکزی واقع در خیابان تنکابن دعوت شد و مدتی در آنجا به خدمت صادقانه پرداخت. در همان سال، به عضویت سپاه در آمد و بمنظور مقابله با ضد انقلاب، همراه گردان ۲ سپاه به پاوه اعزام شد. او در منطقه باینگان دوشادوش دیگر رزمندگان با ضدانقلاب مسلح جنگید و سپس برای رویارویی با مزدوران استکبار راهی سنندج و منطقه آذربایجان غربی (نقده) شد. با شروع جنگ تحمیلی، به جبهه جنوب رفت. مدتی در سوسنگرد و پس از آن در منطقه آبادان با صدامیان جنگید. او در میدان هفت تیر آبادان، هنگام درگیری با نیروهای دشمن، از ناحیه کمر مجروح شد. پس از بهبودی نسبی، به سر پل ذهاب رفت و در منطقه سراب‌گرم هنگاه عزیمت به خط مقدم، بر اثر واژگونی خودرو به شدت آسیب دید. برای مداوا و درمان به تهران آمد.. بعد از بهبودی، با بانویی از محله دولاب ازدواج می کند و یک ماه پس از آن مجدداً راهی جبهه شدد. در این زمان با توجه به تجربیات جنگی اش، فرماندهی گردان بلال را به او پیشنهاد کردند، اما او نپذیرفت. در عملیات فتح المبین از ناحیه دست مجروح شد اما باز هم جبهه را رها نکرد. پس از پایان عملیّات بیت المقدس، همراه با قوای محمد رسول الله(ص) تحت فرماندهی حاج احمد متوسلیان به منظور کمک به مردم مظلوم لبنان، مقابله با رژیم صهیونیستی و دفع تجاوز اسرائیل غاصب، عازم سوریه و لبنان اعزام شد. در پی نظر حضرت امام مبنی بر اولویت جنگ در مرزهای کشورمان در برابر رژیم صدام، نیروها با ایران بازگشتند، در عین حال تعدادی در لبنان ماندند که همین آغازی شد برای آموزش جوانان لبنانی و جرقه ای برای شکل گیری حزب الله. شهید زارع مدتی در آن دیار خدمت نمود و سپس به کشور بازگشت که این بار مصادف با عملیّات مسلم بن عقیل بود که توانست خود را به موقع به منطقه سومار رسانده و در عملیات شرکت کند. (پاییز 1361) او در عملیّات والفجر مقدماتی(زمستان 61) فرماندهی گردان حضرت قاسم(ع) از تیپ سیدالشهدا (ع) را بر عهده داشت. پس از آن، با همین مسئوولیت در عملیات والفجر یک شرکت جست و این بار از ناحیه پشت ترکش خورد که در پی آن، مدت دو ماه در بیمارستان بستری شد. پس از بهبودی نسبی، برای عملیّات والفجر ۲ عازم منطقه شمالغرب شد. گردان حضرت قاسم(ع) در این عملیات برای تصرف قله استراتژیک ۲۵۱۹ حماسه ها آفریدکه در طی آن، فرمانده به سختی مجروح شد اما خم به ابرو نیاورد تا نیروهایش روحیه خود را از دست ندهند!! مرتضی که از درد به خود می پیچید، کشان کشان خود را از قله به پایین رساند تا نیروها را هدایت کند، اما تن مجروحش دیگر تحمل نداشت و در ۱۲ مرداد ۶۲ به یاران شهیدش پیوست🌷 او همواره در برای دیدار محبوب، لحظه شماری می کرد و سرانجام این پرستوے مهاجر در منطقه حاج‌عمران پر کشید🕊🕊 و توانست پرچم سرخ شهادت را عاشقانہ بر فراز قله ۲۵۱۹ برافراشته سازد...🚩🚩 🌿گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🪴 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 🍀 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱