|صبح...
تویی
آنڪه صبح به صبح
باید پنجرهیِ دل را
رویِ بسویِ مُحبتًش گُشود ...
السلامُ علیڪَ یا بقیةَ الله فے ارضه ✋❤️
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#بیــو
همهیشرمماینہتوگناهانمرامیبینی...
«یاربذُنوُبُنا بَيْنَ يَدَيْكَ»
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
☘بی تو به سر نمیشود
☀️ صبح، آه دلِ من تازه میشود که بی «حضور» تو چگونه سر کنم؟
⛅️ جهان بدون تو جهانی سرد و بی روح است؛ جهانی پُر از درد و غم.
طلوع صبح بدون تو وقتی با طلوع تو همراه نباشد، تاریک و بی نور است.
🌸بیا آقاجان که با آمدنت
صبحهایمان بخیر میشود.
❤️صبحت بخیر آقای من!
صبحم را با سلام به تو آغاز میکنم:
السلام علیک یا بقیّة اللّه
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صبح_طلوع
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکسنوشته_حسنا
✍ ارتش بیست میلیونی
کوله پشتی ام را برمی دارم دست به سینه روبروی گنبد امیرالمؤمنین علی علیه السلام میایستم بُغضی گلویم را می فشارد. شوقِ دیدار حرم شش گوشه فرزندش دلم را آرام میکند.
کفش هایم را به پا میکنم، به یاد تاول های هر ساله شان میاُفتم که هر سوزشش گناهی از گناهان تلنبار شدهام را با خود میبرد، لبخندی گوشه های لبهایم جا میگیرد.
جمعیت مرد و زن، پیر و جوان را که میبینم به یاد ارتش بیست میلیونی میاُفتم. همان که امام خمینی(ره) آن را مقدمه ظهور امام زمان ارواحنافداه میشمارند. اشک در چشمانم حلقه میزند با بودن در میان این سیل خروشان.
قدم هایم را آرام و شمرده برمی دارم، جای قدمهای زینب و رباب و سکینه...و جابر میگذارم.
چادرم را در مشت گره شدهام محکم گرفتهام ، انگار با چشم دل میبینم یزیدیان به دنبال زن و کودک هستند ، و آنها برای حفظ حرمتشان چه کتک ها و تازیانه ها خورده اند.
در این مسیر چشمانم چیزی نمی بیند جز « ما رأیت الا جمیلا » . پیرمرد عراقی را که فنجان های کوچک قهوه را به هم میکوبد ، یاد حبیب ابن مظاهر میافتم که آمده است جرعهای معرفت به من بیاموزد. پسر عراقی سینی به دست که غذا تعارف میکند مرا به یاد قاسم بن الحسن میاندازد که آمده « احلی من العسل » را به من بیاموزد.
دختر کوچکی که سربند یارقیه بر پیشانی بسته، تنها سرمایه اش، جعبه دستمال کاغذی با دستان کوچکش به سویم میگیرد یاد رقیه را زنده میکند که آمده به من درس ولایت بیاموزد که چگونه بدون ظهور و حضور امامتان نفس میکشید و زنده میمانید!
قطرات درشت اشک اَمانم را بریده و بغض گلویم...
با خود واگویه میکنم تو چه گناه بزرگی کردی که رزق اربعینت را بُریدی؟!
یالیتنی کنّا معک یا ابا عبدالله
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#مهدوی
#تولیدی
#ماهی_قرمز
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
یا صاحب الزمان
السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی
با اینکه در حوالی چشمم ندارمت
اما همیشه کنج دلم
دوست دارمت...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
دهڪده مثبت
#پروفایل📿 📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114
به امید روزی که ☀️
همه با این صدای مبارک 💚
از خواب غفلت بیدارشویم:
ألا یا اهل العالم! أنا بقیةالله💚
#بیـو❤️
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
سلام و صلوات بر تو ای نور عالمین
آقاجان امید ما به آمدنتان به همین زودی هاست. ظهورتان را زود می پنداریم هر چند دشمنان آن را دور میدانند.
« انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا»
مولا جان نتیجه نزدیک دانستنِ ظهور در کلام جدّتان چنین بیان شده است:
امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
🔹 آنان که فرج را نزدیک میشمارند، نجات یافتند.
📚غیبت نعمانی باب۱۱
🌺 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🌺
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
🌱
باید حرف زد ، ارتباط گرفت ،
صمیمیت ایجاد کرد ،
تا رفاقت صورت بگیرد .
وقتی این ارتباط برقرار شود ،
این دو رفیق ، شبیه یکدیگر می شوند ،
خوبی های یکدیگر را به ارث خواهند برد ،
دل یکدیگر را آزرده نخواهند کرد ،
آنکه بهتر است ، دست پایین تر از خودش را می گیرد و بالا و بالا می برد .
با امام زمان ، رفیق شویم .
#صحبت_کنید.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
✍ترمز ناگهانی
☘بعد از یک ربع از خواب پریدم. به چهارراه نزدیک میشدیم و چراغ قرمز بود و سرعت ماشین زیاد. به علی نگاه کردم چشمهایش روی هم بود ، ناخودآگاه جیغ کشیدم و دستانم را به طرف فرمان ماشین بردم. علی دستپاچه از خواب پرید و پایش را به شدت روی ترمز فشار داد ؛ ولی کار از کار گذشته بود. با اینکه کامیونِ روبروی ما هم ترمز کرده بود ؛ ولی با شدت به پراید برخورد کرد.
چشمهایم که باز شد رویِ تخت بیمارستان بودم و علی در کُما...
🌸همان ابتدا چشمم به مادر علی اُفتاد که روی صندلی کنار تخت من نشسته بود. تسبیح به دست داشت و لبانش تکان میخورد. نگاهش به طرف در و پشت به من بود.
سریع چشمانم را بستم، از مادر علی خجالت میکشیدم. بیچاره چقدر التماس کرد و گفت: « پسرم امشب خسته ای ، استراحت کن فردا راه بیفت؛ ولی علی پاشو کرده بود تو یه کفش و اصرار داشت همان شب راه بیفتد »
به یاد علی اُفتادم و خواستم از تخت بلند بشوم ؛ امّا نتوانستم و تمام بدنم درد گرفت.
🌼با تکان خوردن تخت، مادر علی به من نگاه کرد و گفت: الحمدلله به هوش اومدی.
سلام کردم و از حال علی پرسیدم. قطرات اشکی که در چشمان سیاهش جمع شده بود را با پشت دست پاک کرد و گفت: دعا کن براش بهوش بیاد. منم نذر کردم براش.
نگاهم را از او دزدیدم و گفتم
شما راست میگفتی؛
«وقتی راه اُفتادیم خستگی از سر و روش میبارید. هرچی گفتم بیا بین راه ، اتاق اجاره و کمی استراحت کن و صبح راه بیفت گوشش بدهکار نبود»
- اولش خوب و سرحال بود. بعد از گذشت چند ساعت من خوابم گرفت.
« هر چی سعی کردم چشمم رو هم نیاد، نشد که نشد. وقتی بیدار شدم این اتفاق افتاد. »
☘من هم نذر کردم بیشتر حواسم به بزرگترها و حرفهایشان باشد. هرچی باشد تجربه شان بیشتر از ماست.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#ارتباط_با_والدین
#داستانک
#تولیدی
#ماهی_قرمز
(مطمئن باش همون جورۍ ڪه،
بَراثر یڪ اتفاق همه چۍ رو
ازدست میدیـم،
یڪ بار هم بر حسب اتفاق
همه چۍ رو بدست میاریم:)
"امیدوارم خیلۍ زود،به دست بیارۍ
همه اون چیزایی رو ڪهـ ناخواسته از دست دادۍ"🍃🍃
#آمیـن
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
☘سلام و صلوات بر تو ای آخرین ذخیره نور الهی
آقاجان
◽️ از اینکه بیتو نَفَس میکِشیم در عجبم...
ای نَفَس تمام جهان بیا ، بیا که زنده بودن بی تو مردگی است.
🔆 یا صاحبالزمان
اللهم عجل لولیک الفرج
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز