eitaa logo
دهڪده ‌مثبت
3.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
13 فایل
یه دهڪده مثبت، تا توے اون یه زندگی آروم‌ و بدور از افڪار منفی رو تجربه ڪنی♥️ پیشنهادات وارسالی‌هاے زیباتون رو اینجا می‌خونم🌱 @Goolnarjes313 https://harfeto.timefriend.net/16851976543119 لطفامعرفی‌مون کن @Dehkade_mosbat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 دشتِ آخرِ شب منتظران... 🔹 در روایات آمده است کسی که با وضو به رختخواب می رود ثواب شخصی را می برد که تا صبح مشغول شب زنده داری و عبادات بوده است 🔹 وضو گرفتن یکی از آن عبادات است که اثرش طولانی و زمانش بسیار کم است، یعنی شاید عمل وضو گرفتن بیشتر از سه دقیقه طول نکشد اما در عین حال ثواب مستمر و پر برکتی برایت به همراه خواهد داشت. 🔹 برنامه ی شب هایت را طوری تنظیم کن که آخرین کارت وضو گرفتن باشد، پریشانی های ذهنت با این عمل از بین می رود و آرامشی خدایی تمام وجودت را فرا می گیرد، 🔺 این ثواب غیر قابل شمارش را تقدیم کن به امام زمانت، که آن جوانمرد بدهکارت نخواهد ماند .. 🔹 یک دقیقه با امام زمان ارواحنافداه صحبت کنیم.. (که اذن الله و عین الله امام زمان ارواحنافداه و تفسیر معنایی سمیع الدعا بودن است)... 🌹دشتِ آخرِ شبت را کنار بگذار برای امام زمانت.... 🔺 وضو روزی را زیاد میکند و بالاترین روزی، رزق معنوی و بالاترین معنویت توجه قلبی به حجت خداست..... 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114 ارواحنافداه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🕊🕊 🍁شب جمعه است. دلم کرب‌وبلا می‌خواهد. در حرم حال مناجات و بُکاء می‌خواهد. 📿 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🌸 السَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ وَ الْعَالِمِ الَّذِي عِلْمُهُ لاَ يَبِيدُ سلام بر امام به حق كه مجدد است و عالمى است كه درياى علمش بى ‏حد و پايان است. ☘سلام پدرمهربانم صبحتان به خیر 🌺آقاجان در این دنیای بزرگ در این هفت آسمان که، هر کدامشان مثل یک حلقه کوچک هستند. 🍁در این بیابان بزرگ ما از هفت آسمان از کهکشان راه شیری از کره زمین از یک قاره به اسم آسیا از کشوری به اسم ایران منتظر شما هستیم می‌دانم که همه اینها همچون خطوط کف دست برای شما روشن است. ❤️عرض ارادتی است خدمت شما. باَبی اَنتَ و اُمی 🌹مولاجان میلاد باسعادت عمه جانتان زینب سلام الله علیها بر شما مبارک🌹 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 ☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️ 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114 عجل الله فرجه عجل الله فرجه
◽️◽️◽️ رحمه الله علیه 📿 الهی، کلمات و کلامت که این قدر شیرین و دلنشین اند، خودت چونی؟ 📚 الهی نامه ، ص13. 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪائنات‌افتاده‌دام‌علےست خضرخودلب‌تشنہ‌جام‌علےست نام‌مولازینت‌عرش‌خداست نام‌زینب‌زینت‌نام‌علےست ❤️ هرجا که حسین ابن علی(علیه السلام) حک شده باید زیرش مددی زینب کبری(علیهاالسلام) بنویسیم ❤️ 🌸میلاد بانوی کرامت، شفیعه دو سرا حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) بر شما مبارک🌸 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114 سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دهڪده ‌مثبت
✍ درسی از بزرگان 💥 شنیدنی‌ها و دیدنی‌ها 🍁 هرچه قدر خودت را بالا بکشی، شنیدنی‌ها و دیدنی‌هایی در پی
✍ درسی از بزرگان 💥 امتحانی دیگر 🍁 آن هنگام که آیه آیه های وجود به خواهشی برسند و از اعماق وجود به شکل فریاد برخیزند؛ خداوند از درون، راه را برای انسان می‌گشاید؛ امّا این گشایش بی تردید، همراه با امتحانی دیگر و سنجه ای عظیم تر است. 📚 کهکشان نیستی، ص 97. داستانی بر اساس زندگی آیت الله سید علی قاضی طباطبایی 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114
💦چشم گریان 🌸 بعد از مدّت‌ها در یک شرکت خصوصی تولیدی، به طور دائم مشغول به کار شدم و با سمیه زندگی مشترک را شروع کردیم . همه چیز خوب بود تا اینکه پدرم از دنیا رفت. مادرم در یک خانه بزرگ قدیمی، تنها ماند. ☘️تک پسر خانواده بودم و نگران مادر . یک روز خواهرهایم خانه‌ام آمدند و بی مقدمه گفتند: « حمید مادر را به نوبت بیاریم خونه‌مون و خونه کلنگی رو بریزیم پایین و هر کدوم سهمه‌مون رو برداریم.» چشمانم گشاد شد و در حالی که بغض گلویم را می‌فشرد روی به حسنا و حلما کردم« آخه چطور دلتون میاد این حرف رو بزنید؟ مادر خونه خودش راحت‌تره» 🌺بعد از کلی حرف‌زدن بالاخره قانع شدند مادر همان جا بماند؛ هر کدام به نوبت به او سر بزنیم و کمک‌کارش باشیم. تا یک مدت به موقع به مادر سر می‌زدیم و برایش خرید می‌کردیم و کارهایش را انجام می‌دادیم. ولی بعد از مدتی به سختی و دیر به دیر به او سرمی‌زدیم. 🍁 یک روز بارانی نوبت من بود که به مادر سر بزنم. جاده‌ها قفل شده بود و ترافیک باعث شد دو ساعت دیرتر به خانه مادر برسم. کلید را چرخاندم و در را باز کردم. مادر افتاده بود و ناله می‌کرد. لباس‌های خیس و طناب رخت زیر پایش افتاده بود. خودم را بالای سر او رساندم و به اورژانس زنگ زدم. ☘️ دکتر بعد از معاینه گفت: « مادرتون دیگه نمی‌تونه حرکت کنه و عمل برای این سن خطرناکه. » 🌼 تختخواب مونس شب و روز مادر شد. یک روز حسنا به مادر سر می‌زد و روز دیگر حلما. غذای چرب و یک جا نشینی وزن مادر را بالا برد. حسنا و حلما دیگر نمی‌توانستند او را جابجا کنند. تصمیم گرفتند هر روز با هم به مادر سر بزنند. بعد از مدتی از تعویض ایزی‌لایف و حمام و... خسته و بی‌حوصله شدند و به بهانه‌های مختلف شانه خالی کردند. راهی نمانده بود و علی رغم میل باطنی‌ام یک روز مادرم را با چشمان گریان به خانه سالمندان بردم. 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114