eitaa logo
دلبرکده
30.2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade 🚨تبادل، تبلیغات نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
🏠 🔴 بعـد از چه کنیم؟ 💠 وقتی در مورد مسئله‌ای با همسر خود دعوا🤛 یا بحث 🗣می‌کنید پس از تمام شدن دعوا، به طور غیرمستقیم و با کنایه موضوع دعوا را یادآوری نکنید!😏 💠به طور مثال، اگر سر هزینه‌های سفر🏕 با هم بحث کرده‌اید لازم نیست وقتی فیلم یا عکس🏞 مسافرت دیگران را می‌بینید در مورد هزینه‌هایی که کرده‌اند و مکان‌هایی که رفته‌اند به همسر خود طعنه بزنید.🤫 💠 بهتر است به جای گفتارهای فتنه‌انگیز، در فرصتی که هر دو آرام هستید در مورد این مشکل با هم حرف بزنید.‌🌸 @delbarkade
💑 داخل دعواهـا ها رو نشکنــید! 🔸دعوا و در همه‌ی خانواده ها پیش میاد مخصوصا توی هایی با سن زیر ۵ سال. ولی چیزی که خیلی مهمه اینه که باید توی دعــوا حرمت ها و ها نگــه داشتــه بشـــه. 🔸به هیــچ وجــه توی دعــوا اسمی از گرفتن، ازت متنفرم و یا با تو بزرگترین اشتبـــاه زندگیـــم بود و یا حرف هـــای زشت نزنیــد.🙊 🔸حرف های زشت توی دعـــوا مثل میخی میمونن که توی دیوار می زنین بعد از میخ کنده میشــه ولی جای میخ توی دیوار میمونـــه.🤕 🔸درستــه که توی دعـوا نقــل و نبات پخش نمی کنن ولی نباید حرمت ها شکسته بشه و اگر توی یه حرمت ها شکسته بشه و روابط و حرف زدن ها بدون مرز بشن فاتحه اون زندگی رو باید خوند!📛 @dalbarkade
💑 از همــان ابــتدا جلــوی آغاز را بگـــیرید!🤔 🔸آغاز نکــردن و پرهـــیز از ورود به این جنگِ بی بَرنده، از و کارسازترین راهکارهای ایمن ماندن از این بلای خانوادگی است.♻️ 🔹نباید کاری که با عقل می دونیم خطرناک و زیانبار هست، رو آغاز کنیم. ❌ به ویژه که می دونیم اگر اون را آغاز کنیم، معلوم نیست که بتونیم متوقفش کنیم.⛔️🙁 🔸ممکنه یکی از همسران بگه: قبول؛ منکه آغاز نمی کنم اما همـــسرم آغازگـــر است.😒 ما می گیم: باشه؛ اگر او آغــاز کرد تو وارد معرکه نشو و جدال رو ادامه نده. 🙅 🔹مجادله و دعــوا دست کم به دو نفر نیاز دارد. اما اگه تو وارد دعوا نشی، ادامه ی اون محاله.✅ @delbarkade
💠 🔴 💠اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فی‌البَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی! 💠 زمانی که زن با همسرش در منزل و مشاجره می‌کند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک مشغول کف زدن و شادمانی است و می‌گوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و کرده است! 📙 لئالی‌الأخبار،ج ۲،ص ۲۱۷ ✨ 🌸🍃 @delbarkade 🌸🍃
💠 😈 🔴 💠اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فی‌البَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی! 💠 زمانی که زن با همسرش در منزل و مشاجره می‌کند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک مشغول کف زدن و شادمانی است و می‌گوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و کرده است! 📙 لئالی‌الأخبار،ج ۲،ص ۲۱۷ ✨ 🌸🍃 @delbarkade 🌸🍃
🍃دعوا هم رسم و رسومی داره سعی کنین توی دعواها دائم همسرتون رو متهم نکنین 👈مثلا دائم نگین تو اینجوری هستی، تو اونجوری گفتی! تو همیشه همین اشتباه رو تکرار میکنی! همیشه حواست پرته! 🙄 ✅اولا با طرز بیان بهتر با صحبت کنید و دوما کلمه "همیشه" و "لحن اتهام" رو از صحبت هاتون حذف کنید بگین: "بعضی وقت ها" اونم نه با حالت قهر و دعوا و نه با بیان مستقیم ... با طنازی😉 @delbarkade
🔹بانو یادت باشه کلامت نشون‌دهنده اینه که چه چیزی در انتظار همسره💁‍♀ یه گفت‌و‌گویی دلچسب 💞یا و بگو مگو😤 🔹پس سعی کنیم بیشتر روی که اثر مستقیم روی لحن و نحوه گفتن کلمات داره تمرکز کنیم.💑 🔹با صحبت هم میشه صمیمیت و محبت را بالا برد 💖و هم میشه از بین برد!💔 این به گفتار تو بستگی داره بانو👄 🖤@Delbarkade🖤
🔴مدیریت دعوا و بحث های خانوادگی 🔸در حریم اَمن خانه، همه زن و شوهرها با هم اختلاف نظر دارند ..📍 ولی این باعث نمیشه که به خودشون اجازه بدن جلوی دیگران ولو نزدیک‌ترین افراد خانواده با هم بحث یا دعوا کنند.🤭☝️ شما ممکنه یادتون بره ولی اون فرد هیچ وقت یادش نمیره.😐 خیلی بده مگه نه !؟ ان شاءالله که شما جزو اون دسته نباشید ☺️ 🔸بهتره وجهه خودتون رو حفظ کنید و برای اختلاف‌های بزرگ و حتی کوچک جلوی دیگران نکنید.❌ سعی کنید این عادت رو توی زندگیتون ایجاد کنید که حرف زدن در مورد این جور مسائل رو به خلوت دو نفره ببرید.💑 🔸تازه عروس‌ها 👰🏻‍♀ این رو از اول توی زندگیتون تبدیل به عادت کنید که حرف‌های اینجوری رو ببرید توی جایی که فقط و فقط خودتون باشید. 👰🏻‍♀🧔🏻‍♂ اگر هم چند سال از زندگیتون گذشته از همین الان شروع کنید. تکرار یه رفتار تبدیل به عادت میشه...♻️ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ❣✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬▬
علل دعواهای زناشویی تا حالا به این فکر کردید که اگه به علت دعواهایی که با هم میکنید فکر کنید، خیلی از و بگو مگوها حل میشه !؟ در واقع متوجه میشید که چقدر بیهوده هست این دعواها و به جاش میشه براحتی مشکل رو حل کنید .🤷🏻‍♀🤷🏻 1⃣ اولیش اینه که عادت کردید به بگو مگو ! در واقع میخوایید برنده ی میدون باشید !! و قصدتون ( در واقع نیت شیطانی 😈 ) اینه که انقدر بحث کنید و تو جواب همدیگه یه چیزی بگید تا برنده و پیروز بشید 👻🙄 📛 میدونستید اگه زن و شوهر با هم کنند و بگو مگو کنن، چه خسارت‌های جبران ناپذیری به جا میذارن ⁉️🤔😱 ۱. تو احادیث داریم که همون موقع شیطون در گوشه های خونه شروع می‌کنه به شادی و کف و پایکوبی و در واقع خوشحالی می‌کنه که بین زن و شوهر جنگ انداخته 🤭😈⚔ ۲. بازم تو داریم که جنگ و بگو مگو تو خونه برکت رو از زندگی می‌بره ❌🍞💸 اونوقت تازه شاکی هم هستیم که چرا اینجوریه ؟!؟🤷🏻‍♀ چرا برکت نداره این زندگی !؟ 🤦🏻‍♀ ۳. محبت و شور و ی زن و شوهر نسبت به هم کم میشه،💔💛 بخاطر اینکه شما قطعا بعدش باهم آشتی میکنید ! اما اون حرفایی که به هم تو دعوا زدید، فکر میکنید از دل همدیگه به همین راحتی پاک میشه !؟😏😢 ⭕️ خلاصه اینکه اینا گوشه ای از ضررهای بگو مگو هست .. در حالیکه میشه در واقع برنده ی میدون باشید؛ چطوری !؟ اینطوری که به بحث ادامه ندید و پیش خدا برنده باشید نه شیطان !! ان شاالله تا همینجا فعلا کافی باشه تا بعد .... ادامه دارد...✍ 🖤 @delbarkade .
دلبرکده
علل دعواهای زناشویی تا حالا به این فکر کردید که اگه به علت دعواهایی که با هم میکنید فکر کنید، خیلی
. ⭕️ علل دعواهای زناشویی گفتیم که یکی از علت های دعواها اینه که عادت کردیم به بگو مگو کردن !! خب ... از دیگر علل دعواهای زناشویی میتونیم به این موارد اشاره کنیم 👇 1⃣ دعوا بر سر مسائل کوچک ( که باعث میشه فرد بی منطق جلوه داده بشه ) ✅ سعی کنید با آرامش، بحث رو و مشکل رو با گفتگو حل کنید . 2⃣ یادآوری اتفاقات گذشته..! ✅ طوری رفتار نکنید که باعث بشه شما یک فرد کینه ای در نظر بیایید .. گذشته ها گذشته و شما بخاطر خدا، اگر همسرتون در گذشته مرتکب خطا شده ببخشیدش و اشتباهاتشو دیگه هیچوقت به روش نیارید !☝️ 3⃣ منظور رو درست نرسوندن ( در واقع سوء تفاهم) ✅ سعی کنید که با درست و قشنگ صحبت کردن، بتونید حرف هاتون رو درست منتقل کنید تا از بروز دعوا پیشگیری کنید . ❤️ @delbarkade .
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری83 #در_کوچه دستمال یزدی دور گردنش را جابجا کرد. سرش را به نشانه سلام پایی
تصمیمم را عوض کردم. در مسیر برگشت، با امید حرف نزدم. بیرون تاریک بود و مناظر زیبای منطقه دیده نمی‌شد. سرم را به صندلی تکیه دادم. چشمانم را بستم. در سرم هزار فکر آمد و رفت. امید سومین سیگار را کنار لبش گذاشت. تا برسیم یک بسته را تمام کرد. ماشین را کنار مسافرخانه پارک کرد. صندوق را بالا زد. زودتر از او وارد مسافرخانه شدم. کلید را تحویل گرفتم. روی آخرین پله‌ی طبقه سوم با مرد هیکلی روبرو شدم. انتظارش را نداشتم. بی‌اختیار جیغ کوتاهی زدم. با اخم از کنارش رد شدم. یکدفعه با صدای بلندگو قورت داده‌ای گفت: _آبجی با یه من عسل نمیشه قورتت داد... تا ما رو می‌بینی انگار لولو دیدی! کلید را با لرز به قفل زدم. جا نرفت. هنوز داد می‌زد: _دست و پات شل می‌شه وا می‌دی انگاری که الان می‌خورمت... مردی از اتاق کنار راه پله بیرون آمد: _آقا ما از دست شما آسایش نداریم؟! سرش داد زد: _باز تو زر زر کردی؟ برو تو سولاخت. مرد در را محکم بست. توانستم کلید را در قفل بچرخانم. ادامه داد: _بدو بدو نخورمت... قهقهه‌اش بلندتر از صدایش مسافرخانه را لرزاند. به در تکیه دادم و دست روی قفسه سینه‌ام گذاشتم. صدای خنده قطع شد. تق تق پشت سرهم در بلند شد. با عجله کلید را در قفل گذاشتم و دو دور چرخاندم. نفسم بالا نمی‌آمد. لبم را با دندان گاز گرفتم. آب دهانم پایین نرفت. _وا کن فیروزه بینم... از صدای امید آرام شدم. در را باز کردم. امید طوری داخل شد که در به کتفم کوبید. چشمانش را ریز کرد: _ای مرتیکه زاقارت چه گهی خورد؟! با چشمان از حدقه بیرون، کتفم را ماساژ دادم: _هیچی صورتش را به بیرون چرخاند: _نه داش یه گهی می‌خورد خودم شنیدم. مرد که سه تای امید هیکل داشت؛ متوجه حرف او شد. _چه زِری زدی اشکول؟! _زر رو که توی عن تیلیت زدی. _بیشین با... امید به طرفش حمله برد. یقه‌اش را چسبید. سرش را به پیشانی مرد کوبید. به سمت‌شان دویدم: _امید عزیزم ول کن. فریاد زد: _برو تو بینم یک قدم عقب رفتم. مرد هیکلی امید را به دیوار کوبید. جیغ کشیدم. مسافر اتاق کناری بیرون آمد. صاحب مسافرخانه با چند نفر دیگر رسید. به زور از هم جدایشان کردند. آستین و جیب پیراهن امید پاره شد. از دماغ و پیشانی‌اش خون می‌ریخت. دم اتاق، با گریه بازویش را گرفتم. دستم را پرت کرد. در اتاق را محکم بست. چشمانش قرمز و پر خون بود. وحشیانه روی تخت هولم داد. فریاد زد: _دیگه نبینم ازین غلطا کنی... گلویم را با دو دست چسبید: _می‌کشمت اگه بیبینم بدون من پاتو بیرون بذاری. قلم می‌کنم دو تا پاتو... ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade