eitaa logo
𝑑𝑒𝑙𝑔𝑜𝑦𝑒/دِلگویه
2.4هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
785 ویدیو
93 فایل
"به نام خداوند شعر و غزل کلامش نشیند به دل تا ازل …🙂🌿 " ‴روزی¹⁰پست تقدیم نگاه گرمتان می شود‴ ‴تبلیغات ارزان و پربازده↻ < @tablighat_romankade> ‴رمانکده مذهبی↻ < @romankademazhabe>
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستای عزیز... امروز یه چالش متفاوت داریم😍 ، ساده ولی در عین حال اموزنده ... چالش اینطوری هست که یک داستان کوتاه میفرستیم و شما بعد از خوندن متن اسمتون رو برای ایدی زیر بفرستید👇🏻 @ پاسخ به سوالات چالش براساس نتیجه گیری خودتون از متن هست و بعضی جواب ها داخل خود متن هستند ولی یکم دقت میخواد:) تعداد سوالات شش تا هست و شما برای هر سوال 3 دقیقه فرصت دارید که جواب بدید(زمان برای کسانی که داستان رو متوجه شدند خوبه) زمان شروع چالش:ساعت۱۸امروز برگزار کننده چالش:گمنام زهرا نوع چالش : اموزنده تعداد سوالات:6 تا جایزه: برنده میفهمه ;) در کانال👇👇 دنیای چادری ها @donyayechadoryha
زینب سادات هادیان🌸 سه شنبه های مهدوی🌸 مطهره🌸 دریا🌸 خاتون🌸 منور🌸
🧕🏻🌸🧕🏻🌸🧕🏻🌸🧕🏻 🌸🧕🏻🌸🧕🏻🌸🧕🏻 🧕🏻🌸🧕🏻🌸🧕🏻 🌸🧕🏻🌸🧕🏻 🧕🏻🌸🧕🏻 🌸🧕🏻 🧕🏻 ⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩✨بسم رب الزهراء✨ ⭐️داستان چالش⭐️ 🍃براساس واقعیت🍃 معصومه دختر یک خوانواده است که از نظر مذهب متوسط از نظر مالی متوسط و از نظر اخلاقی و عاطفی نیز متوسط روبه کم هستند..... معصومه وقتی 9 ساله میشود به اجبار پدرش چادری و با حجاب میشود از انجایی که به اجبار چادری شده و تمام کسایی که دور و ورش بودن از دختر خاله و دختر دایی و دختر عمه همشون چادری نبودند همین دلیل شد بر اینکه معصومه از حجاب متنفر بشود و همچنین از پدرش.... زمان گذشت و حالا معصومه یک دختر12 ساله است و کلاس ششم است و دوستان بی حجابش بیشتر شدند و معصومه به دوستانش به خاطر بی مهری در خوانواده وابسته شده بود و از خوانوادش گوشی درخواست کرد ولی خوانوادش این خواسته رو رد کردند و گفتند که دختر نباید گوشی داشته باشه..... این پاسخ و رفتار لطمه بزرگی به معصومه زد و موجب شد که معصومه با دوستانش که روابط نامشروع داشتند رابطه اش را نزدیک تر کند و معصومه علاقه اش به داشتن چنین روابط تاسف اوری بیشتر شد... بازهم گذشت و معصومه شد دختری 13 ساله و کلاس هفتم و بازهم دوستان مخالف حجابش بیشتر شد و معصومه خیلی تا اون موقع افسرده شده بود ولی خوانواده اهمیتی ندادن..... کلاس ها مجازی شد و مجبور شدند که گوشی مادرش رو بهش بدن یعنی فقط ازش استفاده درسی بکنه ولی مدام چک میکردن پیاماشو....یکم که گذشت دوستای معصومه تو واتساپ عضو گروهای به ظاهر دخترونه کردند و یکروز در ماه رمضون شب که بود پسری بهش پیام داد ولی خودش رو دختر معرفی کرد وقتی معصومه فهمید پسره یکم وسوسه شد که ادامه بده چون حس و حالش عوض شده بود....ولی یکدفعه زود پسره رو بلاک کرد وشماره ش رو پاک کرد واز تمام گروه ها ترک کرد و گوشی رو خاموش کرد و در خودش فرو رفت.... انگار تمام کار هارو خودش نکرد....روز بعدش دوباره با خوانواده دعوا کرد و در اتاقش به گریه پناه برد و با خودش گفت"کاشکی پسره رو بلاک نمیکردم و الان با اون درد و دل میکردم" دوباره چند روز بعد تو روبیکا به یکی برای فالو کردن پیچ خودش پیام داد و بعدش فهمید پسره و باز هم بلاک کرد و حذف کرد و باز هم پشیمان شد... ولی دیگر نه کسی پیام داد و نه معصومه به کسی پیام داد.... ولی معصومه بد جور افسرده شده بود از درون گرا بودنش حسابی خسته شده بود و از اینکه نمیتوانست باکسی حرف بزند از اینکه بین خودش و برادرش فرق میگذارند از اینکه بی محبتی میدید... تا جایی رسیده بود که به خودکشی فکر میکرد.... ******************************************* خدارو هزاران مرتبه شکر که معصومه متحول شد، نماز خون شد، دیگه حرمت چادرش رو نمیشکند، دیگه واقعا معصومه شده بود، خدارو شکر که گریه کن حسین شد، خدارو شکر که به جاهلیتش ادامه نداد و دیگه به حرفای دوستانش که بی حجاب بودن گوش نمیکرد، خدارو شکر که الان هدفش فقط انتقام سیلی مادرش زهراس و بس... 🧕🏻 🌸🧕🏻 🧕🏻🌸🧕🏻 🌸🧕🏻🌸🧕🏻 🧕🏻🌸🧕🏻🌸🧕🏻 🌸🧕🏻🌸🧕🏻🌸🧕🏻 🧕🏻🌸🧕🏻🌸🧕🏻🌸🧕🏻
🌸🌸 1_ دلیل تنفرمعصومه از حجاب و چادر چه بود؟ 🌸🌸
زینب سادات هادیان🌸 سه شنبه های مهدوی🌸 مطهره🌸 خاتون🌸 منور🌸
🌸🌸 2_ چرا پدر معصومه با درخواستش(گوشی) مخالفت کرد؟(دلیل پدرش چه بود) 🌸🌸