° 🎈💌 °
گاهی دلم می خواهدبادکنک ها را بگیرم
بروم در آسمان کودکی آنقدر بازی کنم
که بزرگترین غمم شکستن مدادم باشد...
👤 فرزانه استیری
「 @deja_voo ! دژاوؤ 」
هدایت شده از 𝑼𝒏 𝑪𝒂̂𝒍𝒊𝒏
آنقدر دوستت دارم که یادم نمی آید از کجا شروع شد . .
داستان ما نه شروع دارد و نه پایان . .
تو یکهو پایت را همان جایی گذاشتی که باید میگذاشتی ، دیگر هم از من نپرس تا کی دوستم داری . .
مگر میشود جلوی راه اقیانوس ها را بست ؟
مگر میشود جلوی خورشید چیزی قرار داد که دیگر نتابد ؟!
برای دوست داشتن های من هیچ پایانی وجود ندارد . .
•❤️🖇•
محبوبم میپرسد :
تفاوت میان من و آسمان چیست؟
تفاوت این است :
عشقِ من ، وقتی تو میخندی ؛
آسمان از یادم میرود ...
#نزار_قبانی
「 @deja_voo ! دژاوؤ 」
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-
مانند مهتاب نور می پاشد...🌙!
「 @deja_voo ! دژاوؤ 」
° 🎈💌 °
می خواهم قایقی بکشم
که مرا با تو تا آخر دنیا ببرد؛
اما نمی توانم!
「 @deja_voo ! دژاوؤ 」
° 🎈💌 °
خندید لبی ، دلم کمی عاشق شد
رقصید دمی ، به چشم من لایق شد
در دیده من هنوز هم می تازد
انکس که شبی سوار این قایق شد
「 @deja_voo ! دژاوؤ 」
° 🎈💌 °
قایق بی سرنشین در دریای غمین پیش می راند
موج آب کوچکی روی تنش آسمان چون سایه ای روی سرش!
「 @deja_voo ! دژاوؤ 」