eitaa logo
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
451 دنبال‌کننده
951 عکس
407 ویدیو
10 فایل
‹بسم‌اللّٰھ..!› -وَاذْکُرِاسْـمَ‌رَبِّكَ‌وتَبَتّّـل‌ْإلَیْه‌ِتَبْتِیـلاً نام‌ پروردگارت‌ رایادکن؛و ازهمه‌ گسستہ‌ وبااوپیوسته‌ شو . .🌱' - رسالتمون‌تسکین‌دادنِ‌حالِ‌شماست ؛ ➪https://daigo.ir/secret/5733420600 فرهنگِ‌فورواردرابه‌جای‌آورید!'
مشاهده در ایتا
دانلود
「💌」 جنگ‌ ممکن است باشد یا نباشد اما مبارزه تمامی ندارد . . ! -شهید‌آوینی"
enc_16295532240677274356303.mp3
3.88M
تونیستی؛توغربتن‌تموم‌شیعیان کجایـےامیدِناامیدهاےِجهان💔. اندڪےطَراوَٺ‌روح'!
[ 00:00 ] آقا بیا تا زندگے معنا بگیرد ... دعاۍ من ڪه نـھ ! شایددعاۍمادرت زهرا(س) بگیرد(:
- از شیرین ترین پارادوکس ها !؟ + بغضِ دلتنگۍ !💔(: | (عج) |
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
- از شیرین ترین پارادوکس ها !؟ + بغضِ دلتنگۍ !💔(: | #امام_زمان(عج) |
دلتنگ ڪه میشۍ، بیشتر به یادِ آقا میوفتۍ! و این تکرارِ با بغضِ یا مهدے(عج) ؛ شیرین ترین تلخےِ فراقه . .
چند وقت پیش یه متنے خونده بودم .. مےگفت : خدا به حضرت یوسف گفت چرا دعا کردی از دست زلیخا نجات پیدا کنی و بری زندان !؟🚶🏿‍♂ چرا دعا نکردی جوری کمکت کنم که هم از دست زلیخا رها بشی و هم آزاد باشۍ؟! - خیلے به دلم نشست !
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
چند وقت پیش یه متنے خونده بودم .. مےگفت : خدا به حضرت یوسف گفت چرا دعا کردی از دست زلیخا نجات پیدا ک
از اون روز پیش هر کی رسیدم که یه خورده دلش از گرھ هایِ کارهاش گرفته بود، این روایت رو تعریف مےکردم و مےگفتم : واللّٰه یفعل ما یشاء ! خدا هر کار بخواد مےتونه بکنه، تا خدا رو داری محالات‌روجدی‌نگیروقشنگ دعا کن❤️(:
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
از اون روز پیش هر کی رسیدم که یه خورده دلش از گرھ هایِ کارهاش گرفته بود، این روایت رو تعریف مےکردم و
مےخوام یه داستان براتون بگم .. شاید حسرتش رو لای کلمات دیدید و هشدار گرفتید تا اونے که دچار حسرت شد وقشنگ دعانکرد ، آخرین مصدوم این حادثه باشه💔!
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
مےخوام یه داستان براتون بگم .. شاید حسرتش رو لای کلمات دیدید و هشدار گرفتید تا اونے که دچار حسرت شد
دعا ڪردھ بود امامش را ببینید💕! برای دیدن چهاردهمین معصوم ، دست به دامن سیزدھ معصوم شدھ بود✨..
قول و قراری گذاشت و راهۍِ مقصدی شد که به گواهِ دلش، نقطه‌ی وصال مقصود بود❤️(:
𝑻𝒂𝒃𝒂𝒕𝒕𝒂𝒍 |تبتـل
قول و قراری گذاشت و راهۍِ مقصدی شد که به گواهِ دلش، نقطه‌ی وصال مقصود بود❤️(:
رفت، رسید، ماند اما .. ندید💔! هنگامِ برگشت بود .. بایدمےرفت درحالےکه ناکام ماندھ بود! نوبتِ آخرین سلام ڪه رسید، نگاهش بینِ جمعیتِ صحن دویید .. چیزی در وجودش تکان خورد لغزید و افتاد و دلش را شکست💔 !