eitaa logo
امــام زمانت نیست راحتے؟!!
7.3هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
7هزار ویدیو
12 فایل
ایـݩ ڪانال وقف آقای غریبمان است😔 312+1=??? او شاید #منتظر_تُــوست👆😔💔 اللهم‌عجل‌الولیک‌الفرج کانال نذورات مهدوی👇 @seshanbehmahdaviii تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ _ بهای گندم ری چند است؟ _ به نرخ روز متغییر است. _ الان نرخ روز چند است؟ _ خون حسین بن علی...! ▫️ ۳ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ - باورم نمی‌شه شجاع‌ترین مرد کوفه دچار رعشه شده باشه! حُر گفت: بین بهشت و جهنم مانده‌ام! - کدام سو را انتخاب خواهی کرد؟ حُر اسب را تاخت زد. گویی آغوش بهشت او را فرا می‌خواند… ▫️ ۵ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ مرد با تعجب گفت: «این سکه‌ها چیست که به من می‌دهی؟» شمر خندید و گفت: «بگیر پاداش خنجری‌ست که ساخته بودی. الحق که خوب صیقل خورده بود.» ▫️ ۱۲ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ شام را آمادهٔ مهمان‌نوازی کرده بودند. با ورود کاروان اسیران، مردم برای استقبال، سنگ تمام گذاشتند. امروز سنگ‌های کوچه‌های شام، به جای زمین، در مشت مردم بود... ▫️ ۱۳ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ روبه‌روی لشکر دشمن ایستاد. چیزی برای گفتن از نسب خود نداشت. برای همین خودش را این‌گونه معرفی کرد: «امیری حسین و نعم الامیر». سه روز بعد وقتی بنی‌اسد شهدای کربلا را دفن می‌کردند، «جون»، خوشبوترین و روسفیدترین یار امام بود. ▫️ ۱۴ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ چند روزی بود که در کانال کمیل در محاصرهٔ عراقی‌ها بودند. خبری از آب نبود. آب جیره‌بندی شده هم، تمام شده بود. همه‌جا را دود گرفته بود. اشک از چشمانش جاری شد. حالا معنی روضه را می‌فهمید. عطش باعث شده بود همه‌جا را پر از دود ببیند. ▫️ ۱۶ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ پدر هر کاری کند، پسر یاد می‌گیرد. مثلاً اگر در رکوع، انگشتر ببخشد. و «او» هم در گودال قتلگاه، انگشتر را با انگشت بخشید. نخواست او دستِ خالی از گودال برگردد. ▫️ ۱۷ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ از دور بابا را دیده بود که سرِ علی‌اکبر را روی دامن قرار داده و صورت به صورتش گذاشته است. توی خرابه، پاهای کوچکش را دراز کرد. با دستان کوچکش سرِ بابا را به دامن گرفت. خم شد و سر را به صورت بابا گذاشت. چقدر زود بابا بغلش کرد! ▫️ ۱۸ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ فرمانده با تعجب پرسید: «علمدار این علم کیست که جای‌جای آن پر از جای تیر است، جز جای دست علمدار؟» گفتند: «این علم دست ابوالفضل عباس بوده است.» ▫️ ۱۹ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ با موتور زمین خورد. سرش کمی شکست. خانه که رفت، دختر سه‌ساله‌اش با دستمال، خون سر بابا را پاک کرد. دختر دائماً از بابا می‌پرسید: «بابا خوب شدی؟» شب بود. هنوز روضه شروع نشده، مرد بلند‌بلند گریه می‌کرد. ▫️ ۲۰ ؛ کانال امام‌زمانت نیست راحتی؟!👇 @delneveshtteh
🖼 📌 مولا کجا روضه گرفته‌ای؟ ▪️ هرگاه عملیات به بن بست می‌خورد، بچه‌ها وضو می‌گرفتند. همیشه روضه مادر، کار را تمام می‌کرد و گره‌ها باز می‌شد. ▫️ ؛ @delneveshtteh🌹
🖼 📌 مولا کجا روضه گرفته‌ای؟ ▪️ موقع برگشت از روضه‌ی فاطمیه، باران پسرک را خیس کرد. با لحن کودکانه گفت: خدایا! گریه نکن. مادر امشب دیگر درد ندارد. ▫️ ؛ @delneveshtteh🌹