قسم به عشق تو ای، شهسوار شور انگیز
که شور عشق تو پهلو زند، به رستاخیز
ز شور عشق تو خالی، نمیشود سر ما
اگر چو اشک به مژگان، کنندمان آویز
✍آیتالله بهجت:
چه بهشتی میشد دنیا، برای ما انسانها، اگر حرف شنو بودیم. و به ندای قوه عاقله، گوش میکردیم.
(در محضر بهجت ج¹ص³⁰⁸)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من خیلیدلمبرات
تنگ شده:(❤️🩹
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلیل طول کشیدن غیبت کبری
#سخنرانی
مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
اگر میخواهی آزاد زندگی کنی؛ مانند برده زحمت بکش! (تجلی پیام ص⁵⁴¹)
#روایت🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رزق آب و نان ما دست حُسِیــن است و عَلی
سال ها خوردیم آبِ کَــربلا نانِ نَجــف :))
✍ عبْدُاللَّه بن سِنان، يكى از ياران امام صادق عليه السلام، ماجراى شنيدنى زير را چنين بيان مى دارد:
«از امام صادق عليه السلام پرسيدم: نهر كوثر چيست؟
حضرت توضيحاتى داد؛ سپس فرمود: آيا دوست دارى آن را ببينى؟
گفتم: فدايت شوم؛ آرى.
فرمود: دستم را بگير، تا از اين شهر بيرون رويم.
امام، پايش را به زمين كوفت؛ در اين هنگام، پرده ملكوتى كنار رفت، و عالم برزخى نمايان شد.
وقتى چشم گشودم، نهرى بسيار بزرگ ديدم. كه آغاز و پايانش، پيدا نبود. از چشمه هاى آن، آب و شير، سفيد تر از برف. و شراب نيكوتر از ياقوت، روان بود.
گفتم: فدايت شوم؛ اين نهر و چشمه ها، از كجا مى آيند و به كجا مى ريزند؟
فرمود: اين از چشمه هايى است، كه خداى تعالى، در قرآن نويدش را داده است: چشمه اى از آب، چشمه اى از شير، چشمه اى از شراب. (سوره محمد آیه¹⁵)
در كنار آن نهر، درختهايى ديدم، كه زير سايه آنها، حوريانى گيسو به سر آويخته، آرميده بودند. كه هرگز بدين زيبايى، كسى را در دنيا نديده بودم!
حضرت به يكى از آنها اشاره فرمود: آب بده! آن ماهرو، قدحى از آب پر كرد. حضرت، ظرف آب را از او گرفت و، به من داد. هرگز ظرفى به آن زيبايى نديده بودم. و شربتى به آن گوارايى، نچشيده بودم!
گفتم: فدايت شوم؛ چنين چيزهايى را نه ديده بودم، و نه تصورش را مى كردم.
حضرت فرمود:« اين كمترين چيزهايى است، كه خداوند به پيروان ما نويدش را داده است. و مؤمن هرگاه بميرد، او را به اين محل آورند. در باغستانهاى اطراف، گردش مى كند، و از شرابهاى اينجا مى آشامد».
(بحار الانوار ج⁶ ص²⁸⁷)
#روایت🌿