eitaa logo
💫♥️ دریای احادیث اهل بیت
863 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
2 فایل
📜 از بهترین کانال های اعتقادات دین شیعه درایتا《محتوا》 ♥️ برمبنای #ثقلین 💜 با نیت 💛 آمادگی برای ظهور امام زمان عج #کپی با لینک جایز می باشد 💕💕دین را از اهل بیت و قرآن 👈ثقلین بیاموزیم تا منحرف نشویم خادم کانال @mahdi_130
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣🍀در خاندان امام حسن عليه السلام زنى چون او ديده نشد 🔶️🍀مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ صَالِحِ بْنِ مَزْيَدٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي اَلصَّبَّاحِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: كَانَتْ أُمِّي قَاعِدَةً عِنْدَ جِدَارٍ فَتَصَدَّعَ اَلْجِدَارُ وَ سَمِعْنَا هَدَّةً شَدِيدَةً فَقَالَتْ بِيَدِهَا لاَ وَ حَقِّ اَلْمُصْطَفَى مَا أَذِنَ اَللَّهُ لَكَ فِي اَلسُّقُوطِ فَبَقِيَ مُعَلَّقاً فِي اَلْجَوِّ حَتَّى جَازَتْهُ فَتَصَدَّقَ أَبِي عَنْهَا بِمِائَةِ دِينَارٍ قَالَ أَبُو اَلصَّبَّاحِ وَ ذَكَرَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ جَدَّتَهُ أُمَّ أَبِيهِ يَوْماً فَقَالَ كَانَتْ صِدِّيقَةً لَمْ تُدْرَكْ فِي آلِ اَلْحَسَنِ اِمْرَأَةٌ مِثْلُهَا . مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ : مِثْلَهُ . 🔷️🍀امام باقر عليه السلام فرمود: مادرم زير ديوارى نشسته بود كه ناگاه شكاف خورد و صداى ريزش سختى بگوش رسيد، مادرم با دست اشاره كرد و گفت: نه، بحق مصطفى، خدا بتو اجازه فرود آمدن ندهد، ديوار در هوا معلق، ايستاد تا مادرم از آنجا گذشت، سپس پدرم صد دينار از جانب او صدقه داد. ابو الصباح گويد: روزى امام صادق عليه السلام از مادر پدرش ياد كرد و گفت: او صديقه (بسيار راستگو) بود و در خاندان امام حسن عليه السلام زنى چون او ديده نشد. 📒📕📗📘الکافی ج ۱، ص ۴۶۹ 🕋اللهم عجل لولیک الفرج 💫♥️کانال شیعه اهل بیت 🍀🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕⚘دریای بی انتهای علم امامان 🔶️⚘عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: جَاءَ أَعْرَابِيٌّ حَتَّى قَامَ عَلَى بَابِ الْمَسْجِدِ فَتَوَسَّمَ فَرَأَى أَبَا جَعْفَرٍ فَعَقَلَ نَاقَتَهُ وَ دَخَلَ وَ جَثَى عَلَى رُكْبَتَيْهِ وَ عَلَيْهِ شَمْلَةٌ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) مِنْ أَيْنَ جِئْتَ يَا أَعْرَابِيُّ قَالَ جِئْتُ مِنْ أَقْصَى الْبُلْدَانِ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) الْبَلَدُ أَوْسَعُ مِنْ ذَاكَ فَمِنْ أَيْنَ جِئْتَ قَالَ جِئْتُ مِنْ أَحْقَافِ عَادٍ قَالَ نَعَمْ فَرَأَيْتَ ثَمَّةَ سِدْرَةً إِذَا مَرَّ التُّجَّارُ بِهَا اسْتَظَلُّوا بِفَيْئِهَا قَالَ وَ مَا عِلْمُكَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ قَالَ هُوَ عِنْدَنَا فِي كِتَابٍ وَ أَيَّ شَيْ‏ءٍ رَأَيْتَ أَيْضاً قَالَ رَأَيْتُ وَادِياً مُظْلِماً فِيهِ الْهَامُّ وَ الْبُومُ لَا يُبْصَرُ قَعْرُهُ قَالَ وَ تَدْرِي مَا ذَاكَ الْوَادِي قَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا أَدْرِي قَالَ ذَاكَ بَرَهُوتُ فِيهِ نَسَمَةُ كُلِّ كَافِرٍ ثُمَّ قَالَ أَيْنَ بَلَغْتَ قَالَ فَقُطِعَ بِالْأَعْرَابِيِّ فَقَالَ بَلَغْتَ قَوْماً جُلُوساً فِي مَجَالِسِهِمْ لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ وَ لَا شَرَابٌ إِلَّا أَلْبَانَ أَغْنَامِهِمْ فَهِيَ طَعَامُهُمْ وَ شَرَابُهُمْ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى السَّمَاءِ فَقَالَ اللَّهُمَّ الْعَنْهُ فَقَالَ لَهُ جُلَسَاؤُهُ جُعِلْنَا فِدَاكَ قَالَ هُوَ قَابِيلُ يُعَذَّبُ بِحَرِّ الشَّمْسِ وَ زَمْهَرِيرِ الْبَرْدِ ثُمَّ جَاءَهُ رَجُلٌ آخَرُ فَقَالَ لَهُ رَأَيْتَ جَعْفَراً فَقَالَ الْأَعْرَابِيُّ وَ مَنْ جَعْفَرٌ هَذَا الَّذِي يَسْأَلُ عَنْهُ قَالُوا ابْنُهُ قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ مَا أَعْجَبَ هَذَا الرَّجُلَ يُخْبِرُنَا مِنْ خَبَرِ السَّمَاءِ وَ لَا يَدْرِي أَيْنَ ابْنُهُ. 🔷️⚘محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که مردی از اعراب بادیه نشین آمد و بر در مسجد ایستاده با دقت نگاهی به داخل مسجد نمود ؛ چشمش که به حضرت باقر (علیه السلام) افتاد از شتر پایین آمده و زانوی شتر را بست وارد شد و به دو زانو نشست ؛ جبه ای بر تن داشت ؛ پس امام باقر (علیه السلام) فرمود : ای اعرابی از کجا آمده ای؟ گفت : از دورترین سرزمین ها . امام فرمود : زمین بزرگتر از آن است که تو آن ناحیه را دورترین سرزمین حساب کنی ! بگو از کدام ناحیه آمده ای؟ گفت : از احقاف ، همان محل سکونت قوم عاد . حضرت فرمود : بله در آنجا درخت سدری هست دیده ای که تاجرها وقتی از آنجا می گذرند در سایه آن درخت به استراحت می پردازند ؟ گفت : شما از کجا از آن درخت خبر داری ؛ خداوند مرا فدایت گرداند ؟ فرمود : مشخصات آن درخت در کتابی نوشته است که نزد ماست ؛ بگو دیگر چه دیده ای ؟ گفت : دره ای بس گود و تاریک دیدم که بوم و جغد ته آن را نمی بینند. فرمود : می دانی آن دره چیست؟ گفت: نه، به خدا نمی دانم! فرمود: آنجا برهوت است که روح تمام کافران آنجاست؛ سپس پرسید: دیگر به کجا رسیدی؟ مرد عرب زبانش بند آمده (و چیزی نتوانست بگوید) امام فرمود: به گروهی رسیدی که ساکن محلی بودند و خوراک و آشامیدنی نداشتند جز شیر گوسفند هایشان که همان آب و غذای آن ها بود ؛ در این موقع نگاهی به آسمان نموده و فرمود: خدایا او را لعنت کن. حاضرین گفتند: منظورتان کیست؟ فرمود : او قابیل بود که به حرارت خورشید و سرمای شدید عذاب می شود؛ در این موقع یک شخص دیگر وارد شد؛ امام باقر (علیه السلام) پرسید: جعفر (امام جعفر صادق علیه السلام) را ندیدی؟ مرد عرب پرسید: این جعفر کیست که او را جستجو می کند؟ گفتند: فرزندش. عرب گفت: سبحان الله، چقدر عجیب است کار این مرد، از آسمان به ما خبر می دهد ولی نمی داند پسرش کجاست 📕بصائر الدرجات/ص508 📗بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج‏46/ص242 📘مختصر البصائر/ص188 📒عوالم العلوم/ج‏19-الباقر/ص114 الظاهر أنّ سؤاله عليه السّلام عن ولده جعفر عليه السّلام هو ليس الجهل بحقيقة مكانه و حاله، و إنّما أراد بذلك التمويه على الأعرابي، و على بعض السامعين خشية تأليهه عليه السّلام باعتبار أنّه العالم بخفيّات الامور، و بكلّ شي‏ء، و مثل هذا كثير في الأخبار المرويّة عنهم عليهم السّلام. 🔸️🔹️ظاهر روایت می رساند که پرسش امام باقر علیه السلام درباره فرزندشان حضرت جعفر علیه السلام از روی جهل به مکان و حال ایشان نبود بلکه می خواستند اینگونه امر را از آن اعرابی و عده ای دیگر از شنوندگان در مجلس مخفی بدارند از ترس اینکه مبادا درباره ایشان قائل به الوهیت بشوند از این باب که به امورات پنهان و بلکه به همه چیز آگاهی دارند و از اینگونه اخبار (تجاهل، ابراز ندانستن) در روایات نقل شده از معصومین علیهم السلام زیاد است ... 🕋اللهم عجل لولیک الفرج 💫♥️کانال شیعه اهل بیت 🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟥🟪🟩🟨🟧 تفسیر قرآن اززبان اهل بیت علیهم السلام روایات ذیل آیه ۱۴۰/آل عمران 🔶🍀زراره گوید : امام صادق عليه السلام درباره آيه ﴿وَتِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْن النَّاسِ﴾ {و این ایام را در بین مردم دست به دست و جابه جا می‌کنیم} «آل عمران:١٤٠ » فرمود: از زمانی كه خداوند، حضرت آدم را خلق كرده است، دو دولت وجود داشته است، «يكي دولت خداوند و ديگری دولت ». پس دولت خداوند تعالی كجاست؟! 🔷🍀آگاه باشید که صاحب دولت خدا، تنها قائم آل محمد است. 📒📕📗📘تفسیر عیاشی، جلد۱ ، صفحه۱۹۹ 🕋اللهم عجل لولیک الفرج 🍀کانال شیعه اهل بیت @DinAssLamm💫♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🌿امام باقر عليه السلام: 🟣🌿اگر ستايش شدى، شادمان مشو و اگر نكوهش شدى، غمگین مباش . پيرامون آنچه درباره تو گفته شده است بينديش. اگر ديدى آنچه گفته اند در تو هست، مصيبت افتادن از چشم خداوند عزّوجلّ، بزرگتر از مصيبت افتادنت از چشم مردم است كه از آن مى ترسى و اگر خلاف آن چيزى باشى كه گفته اند، اين خود ثوابى است كه بى رنج به دست آورده اى و بدان كه تو دوست [و پيرو ]ما نيستى مگر آن گاه كه اگر همه مردم بر ضد تو همداستان شوند و بگويند: تو مرد بدى هستى، اين سخن تو را اندوهگين نسازد و اگر همه مردم بگويند: تو مرد خوبى هستى، اين سخن شادمانت نگرداند. بلكه خودت را با قرآن بسنج، اگر پوينده راه قرآن بودى و به آنچه به بى اعتنايى بدان فراخوانده است بى اعتنا و به آنچه بدان ترغيب كرده است راغب بودى، پس پايدارى كن و خوش باش؛ زيرا كه آنچه درباره تو گفته شده به تو زيانى نرساند و اما اگر از قرآن جدا بودى، نبايد فريب نفست را بخورى . 📒📕📘📗تحف العقول صفحه۲۸۴ 🕋اللهم عجل لولیک الفرج 💫♥️کانال شیعه اهل بیت 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼◼🥀🥀شکستن سر آیت الله العظمی حضرت زینب سلام الله علیها الگوی تمام عیار یک شیعه منتظرامام زمان عج 🔸️به روایت مسلم جصاص 🕋اللهم عجل لولیک الفرج @DinAssLamm 💫♥️
🖤🥀شکستن سر حضرت زینب سلام الله علیها ‍ ترجمه: 💛🥀مؤلف علامه مجلسى : در بعضی از 👈کتب معتبره دیدم که از مسلم جصاص بصورت مرسل نقل شده که گفت: ابن زیاد مرا خواست تا دار الاماره کوفه را تعمیر نمایم. در آن حینی که من درها را گچکاري می کردم، ناگاه شنید فریادهایی از اطراف کوفه بلند شد. من متوجه خادم خود شدم و گفتم: چه شـده که کوفه دچار ضـجه گردیـده است؟ گفت: الساعه سـر یکی از خارجيها را که بر یزیـد خروج کرده است آورده اند. گفتم: آن خـارجی کیست!؟ گفت: حسین بن علی(ع) است. من صبر کردم تا خادم خارج شد و آنچنان سـیلی به صورت خود زدم که ترسـیدم چشـمم نابود شود، سـپس گچ ها را از دست خود شسـتم و از پشت قصر فرود آمدم و وارد کناسه کوفه شدم. در آن حینی که من ایسـتاده بودم و مردم در انتظار ورود اسیران و سر شـهیدان بودند، ناگاه دیدم تعداد چهل هودج بر پشـت چهل شتر نصب شـده که زنـان و دختران فـاطمه زهرا(س) در میان آنها جاى دارنـد. ناگاه حضـرت علی بن الحسین (ع)را دیدم که سوار بر شتر عریان و خون از رگ هاى گردنش روان بود و آن بزرگوار در حالی که گریان بود این اشعار را می فرمود: 🧡🥀اى امت بد رفتار! خدا شما را از باران رحمت خود سیراب نکند، اى امتی که احترام جد ما را درباره ما مراعات نکردید! اگر روز قیامت پیغمبر خدا(ص) ما را جمع کند، شما در جواب ما چه خواهید گفت؟ شما ما را بر پشت شتران بی جهاز می گردانید، گویا ما آن افرادى نیستیم که پایه دین را براى شما محکم کرده باشیم! اى گروه ! این چه توقفی است که شما درباره مصائب ما میکنید و جواب ما را نمیدهید! شما براى خوشحالی که دارید بر علیه ما کف می زنید و در زمین به ما ناسزا میگویید! واى بر شما! آیا جد من پیامبر خدا نیست که بشر را از طریق گمراهی به شاه راه هدایت راهنمایی کرد؟ اى واقعه کربلا! حقا که تو غم و اندوه را به ارث به من دادى. خدا پرده افرادى را که با ما بد رفتارى نمودند پاره خواهد کرد ❤🥀راوى میگوید: اهل کوفه به کودکانی که در میان محملها بودند، خرما و نان و گردو میدادند. ولی ام کلثوم بر آنان فریاد زد و فرمود: اى اهـل کوفه! صدقه بر ما حرام است. سـپس آن بانو، آن نان و خرماها را از دست و دهان کودکان میگرفت و به روى زمین میریخت. اهل کوفه با این جنایاتی که درباره آنان کرده بودند، براى مصیبت ایشان گریه میکردند. سپس ام کلثوم سـر خود را از محمل خارج کرد و به اهل کوفه گفت: اى اهل کوفه! آرام باشـید. مردان شما ما را میکشند و زنان شـما براي مـا گریه میکنند؟ خـدا در روز قیـامت بین مـا و شـما داورى خواهد کرد. در آن حینی که آن بـانو آنان را مخاطب قرار داده بود، ناگاه صداى ضـجه بلند شد و سر شهیدان را که سر امام حسین(ع) در جلوى آنان بود آوردند که سرو بود نورانی، نظیر ماه، و شبیه ترین مردم بود به رسول خدا(ص). محاسن شریف امام حسین(ع)نظیر شبه مشـکی بود و رنگ خضاب از آن رفته بود. صورت آن حضـرت مثل ماه تابان و گرد بود. نیزه سر و محاسن آن امام مظلوم را به طرف راست و چپ حرکت میداد. هنگامی که زینب(س) متوجه سر مبارك امام حسین(ع) شد، 👈پیشانی خود را به نحوى به جلوى محمل زد که دیدم خون از زیر مقنعه آن بانو خارج شد. سـپس با یک قطعه پارچه به سر امام حسین(ع) اشاره کرد و این اشعار را خواند: 💙🥀اى ماه شب اول! اکنون که به سر حد کمال رسید، خسوف او را به ناگهانی ربود و غروب او را ظاهر نمود اى پاره قلبم! من گمان نمیکردم که این مصیبت عظما مقدر و نوشته شده باشد اى برادر من! با فاطمه صغیره تکلم کن، زیرا نزدیک است که قلبش آب شود اى برادرم! آن قلب تو که بر ما مهربان بود، اکنون چه شده که به ما قسی و سخت گردیده است! اى برادر! کاش علی بن الحسین(ع) را میدیدى که اسیر شده و به علت غم یتیمی طاقت خوددارى ندارد آنچه که وى را به وسیله ضربه اذیت و آزار می نمایند، در حالی تو را صدا میزند که ذلیل و اشکش ریزان است. اى برادرم! علی بن الحسین(ع) را در بر بگیر و به خود نزدیک کن و قلب وى را که دچار ترس شده تسکین بده یتیم چقدر ذلیل است در آن موقعی که پدر خود را صدا میزند، ولی جواب نمیشنود! 📒📕📘📗بحارالانوار 🕋اللهم عجل لولیک الفرج 💫♥️کانال شیعه اهل بیت 🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا