گرفت خط رخ زیبای گل عذار مرا
فغان که دهر، خزان کرد نو بهار مرا
کشید سرمه به چشم و فشاند طره به رو
بدین بهانه سیه کرد روزگار مرا
فرشته بندگیش را به اختیار کند
پری رخی که ز کف برده اختیار مرا
ربوده هوش مرا چشم او به سرمستی
که چشم بد نرسد هوشیار مرا
چگونه کار من از کار نگذرد شب هجر
که طره اش به خود انداخت کار و بار مرا
#فروغی_بسطامی
1_4286540080.mp3
9.08M
تو همان “هیچی”
که هر بار از من پرسیدند به چی فکر میکنی
گفتم هیچی ...
اونجا که شاملو میگه:
«قلب من به این امید میتپد که تو هستی،تویی وجود دارد که من میتوانم آن را ببینم؛او را ببوسم، او را در آغوش خود بفشارم و او را احساس کنم.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح رویایی با چای ارگانیک ایرانی...
ⓙⓞⓘⓝ@Dlnvshte🌱
روایت داریم کسی که برات چای میاره به ازای هر چای یه قصر تو بهشت براش ساخته میشه...
قافله سالار داره میاد ، خداکنه برگرده..
میگن علمدار داره میاد ، خداکنه برگرده...
میگن تنها گناهی که روز عرفه بخشیده نمیشه، اینه که آخرش شک کنی که خدا منو بخشیده یا نه...
مرا با خود ببــــــــــر لطفا...
اسماعیلهایت را قربانی نتوان کرد
مگر بر سر درِ دل بنویسی:
"به حسینیهی تخریب خوش آمدید!"
که شاخصهی دل، حسینی بودنست
و شاخصهی حسینی بودن، تخریب نفس...