«نمیدانست چه باید بکند. لحظه ای در سکوت قدم زد و گفت: تو دنبال چه میگردی؟
- دنبال خودم.»
_سمفونی مردگان [عباس معروفی].
پسر حضرت زهــــــــراست گل یاسمن است
جلوهٔ نور خـــــــــــــــــــــدا آینهٔ پنج تن است
مادرش دختِ کریم و پسرش پورِ حســــــین
ای بنازم به امامی که حسین در حسن است
«چگونه میشود به شاخهی شکسته فهماند
که باد عذرخواهی کرده است؟.»
_محمود درویش.
یکی از قشنگترین نامه هایی که خوندم، نامهی دکتر علی شریعتی به همسرش بود موقعی که دعوا کرده بودن: «عزیزِ مهربانِ بداخلاقِ صبورِ تندجوش، پرحرفِ حرف نشنو، بدترین بد و خوبترین خوب، با وی نتوان زیستن، بی وی نتوان بودن؛ یک جور درهم برهم، شلوغ پلوغ، قروقاطی عزیزی که تورا نمیتوانم تحمل کنم و بی تو نمیتوانم زندگی کنم.»
عزیزِ من،امیدوار ترین آدما هم گاهی ناامید میشن، پر انرژی ترین آدم ها هم گاهی دلسرد میشن این طبیعیه و نمیشه همیشه تخت گاز حرکت کرد،
پس اگه روز هایی از زندگیت غرق انرژی منفی بودی به خاطر بیار که این روزا هم میگذره...🌱