«لم نكن سيئين ولكن، ساءتّ بنا الأيام..»
ما بد نیستیم ولیکن، دوران با ما بدی کرد...
یروز رفیق صائب بهش میگه یه چی بگو بدرد همیشه بخوره و منم بهش گوش کنم. صائب میگه ممکنه بارها ازین که گوشش نکردی خودتو سرزنش کنی ولی باور کن آخرش به این میرسی خودت که؛ «جز گوشه قناعت از این خاکدان مگیر، غیر از کنار هیچ ز اهل جهان مگیر.»
آدمها نیاز دارند که با گذشتهی خودشون به صلح برسند. و جواب سوالهای همیشگی ولی در عین حال سادهشون رو هرچقدرم دیر بگیرند...