eitaa logo
| دو خط شهدا |
885 دنبال‌کننده
179 عکس
36 ویدیو
31 فایل
تاملى كوتاه بر سخنان شهدا دیگر کانال های ما @Photo_Mazhabi @Do_khatRoze @Dokhat_Agha @Dokhat_Emam ارتباط با ادمین : ؟ کپی به شرط صلواتی هدیه به شهدا تبادل نداریم!🚫 تأسیس 14 شهریور 1399
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌علیکم✨ میشه‌یه‌کانال‌روضه‌معرفی‌کنین؟ ---------------------------------------- بچه‌ها‌معدن‌روضه‌های‌دوخطی رو‌براتون‌پیدا‌کردم🥺 @Do_KhatRoze
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوختن، آب شدن، بی ڪس و بی یار شدن سختیِ عشق همینست رَهَش سربالاست #سید_پوریا_هاشمی ▪️ @Dokhat_shohada
. با محسن بحثم شد... گفتم: هے نگو شهید بشم، شهید بشم. باید مؤثر باشے. آدم باید تو زندگیش تاثیر داشته باشه. یه سرباز مُرده به چه درد مے خوره؟!» خندید و گفت: شهید بشم انشاءالله مؤثر هم میشم! ▪️ @Dokhat_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لباسِ تک سایزِ شهادت! #نشر_دهید ▪️ @Dokhat_shohada
#رفیق_شهیدم #پس_زمینه #استوری ▪️ @Dokhat_shohada
در تابوت را باز ڪردند این آخرین فرصت بود ... بدن را برداشتند تا بگذارند داخـل قبـر؛ بدنم بے حس شده بود ، زانو زدم كنار قبر دو سه تا ڪار دیگر مانده بود . باید وصیتهاے محمدحسین را مو به مو انجام مے دادم. من پیراهن مشڪے اش را از تـوى كيـف درآوردم. همان ڪه محرم ها مے پوشید، يك چفیه مشڪے هم بود ، صدایم مے لرزید . به آن آقا گفتم ڪه این لباس و ایـن چـفيـه را قشنگ بڪشد روے بدنش ، خـدا خیرش بدهد توے آن قیامت ؛ پیراهن را با وسواس كشید روے تنش و چفیه را انداخت دور گردنش . جز زیبایے چیزے نبود براے دیدن و خواستن ! به آن آقا گفتم:« مے خواست براش سینه بزنم ؛ شما میتونید؟ یا بیاید بالا ، خـودم بـرم براش سینه بزنم » بغضش تركيد. دست و پایش را گم ڪرد . نمے توانست حرف بزند چند دفعه زد رو سینه محمدحسین. بهش گفتم:« نوحه هم بخونید.» برگشت نگاهم ڪرد. صورتش خیس خیس بود. نمے دانم اشک بود یا آب باران. پرسید:« چے بخونم؟» گفتم :« هرچے به زبونتون اومد. » گفت:«خودت بگو » نفسم بالا نمے آمد . انگار یڪے چنگ انداخته بود و گلویم را فشار میداد ، خیلے زور زدم تا نفس عمیق بڪشم گفتم : از حرم تا قتلگاه زينب صدا مے زد حسین دست و پا مے زد حسین ؛ زينب صدا مے زد حسین ... ▪️ @Dokhat_shohada
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم متعلق است به فردای شهادت شهیدان روح الله قربانی و قدیرسرلک که حاج عمار به حالت سجده به پتویی که رفقایش را درون آن گذاشته بود می نشیند وآن را میبوید و میبوسد. عجیب آن صحنه ای است که وقتی بلند میشود نمیتواند قامت راست کند... ▪️ @Dokhat_shohada