.
همراه حاجی رفته بودیم اصفهان ، مأموریت موقع برگشتن ما رو برد گلزار شهدا و گفت بچه ها دوست دارین دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم؟ گفتیم : چی از این بهتر حاج احمد کفش هایش رو درآورد، وارد گلزار شد. یک راست ما رو برد سر مزار شهید حاج حسین خرازی و با یقین گفت از این قبرمطهر دری به بهشت باز میشه. حاجی نشست و با حال و هوای تماشایی فاتحه خوند. هیچ کدوم نمیدونستیم ده روز بعد شهید میشه و طبق وصیتش کنار شهید خرازی دفنش میکنن
#شهیداحمدکاظمی
▪️ @Dokhat_shohada
عبدالله اهل مطالعه بود، اما برای اینکه هم توی هزینه ها صرفه جویی بشه و هم نور چراغ اتاق مزاحمتی برا اهل خانه ایجاد نکنه، می رفت توی کوچه و زیر نور چراغ برق مطالعه می کرد. حتی توی کوچه هم چون نمیخواست صدای پاهاش وقت راه رفتن مزاحم مردم بشه، کفشهاش رو در می آورد، تا نزدیکی اذان صبح با پای برهنه توی
کوچه قدم میزد و مطالعه می کرد
#شهیدعبدالله_مسگر
▪️ @Dokhat_shohada
.
مجروح شده و توی بیمارستان بستری بودم. حاج ابراهیم همت اومد به عیادتم. پیشونی ام رو بوسید و گفت: از اینکه چند نفر از همرزمانت شهید شدند و تو هنوز زنده ای ناراحت نباش، خیالت راحت باشه که تو هم شهید زنده ای... گفتم: حاجی میخوای دلداریم بدی؟ من کجا و شهدا کجا؟ حاج همت گفت: توشهید زنده ای، ولی به شرط اینکه بعد از خوب شدن، راه شهدا رو ادامه بدی و دنباله رو اونا باشی
#شهیدمحمدابراهیم_همت
▪️ @Dokhat_shohada
.
گلولههای دشمن پشت سر هم میریخت روی سرمان. مانده بودیم چهکار کنیم. جابری گفت: «متوسل بشین به حضرت فاطمه (س) تا بارون بیاد». دست برداشتیم به دعا و حضرت زهرا (س) را واسطه کردیم. یک ربع نگذشته بود که باران و آتش دشمن آرام شد.
اللهیار داشت از خوشحالی گریه میکرد. گفت: «یادتون باشه از حضرت فاطمه (س) دست برندارین. هر وقت گرفتار شدین امام زمان (عج) را قسم بدین به جان مادرش، حتماً جواب میگیرید».
#شهیداللهیارجابری
#حضرت_زهرا
▪️ @Dokhat_shohada
.
ممكن است كه من نيز مانند بعضي از يارانم مفقودالجسد باشم يا ممكن است كه جنازة من را نياورند، هرگز ناراحت نباش؛ زيرا مادر شهداي اسلام، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نيز قبر نداشت. در ضمن قبر داشتن و قبر نداشتن براي هيچ شهيدي ارزش ندارد؛ زيرا شهداي اسلام در جوار حق تعالي روحي شاد و آسوده خاطر دارند.
#شهیدالله_رحیم_ترک
#حضرت_زهرا
▪️ @Dokhat_shohada
.
پانزده نفری افتادیم توی محاصره دشمن. از فشار تشنگی بیحال و خسته خوابمان برد. وقتی بیدار شدیم، (شهید) «محمد حسن فایده» گفت: «حضرت زهرا (س) در خواب به من آب دادند و قمقمه یکی از شهدا را پر از آب کردند».
فوری رفتیم سراغ قمقمه شهدایی که اطرافمان بودند. یکی از قمقمهها پر بود از آب خنگ. انگار همین الان داخلش یخ انداخته بودند.
همه از آب شیرین و گوارا؛ که مهریه حضرت زهرا (س) است سیرآب شدیم.
#شهیدمحمدحسن_فایده
#حضرت_زهرا
▪️ @Dokhat_shohada
.
مدتی بود که توی پیچ و خم زندگی و ناملایمات حسابی کم آورده بودم و تقریبا خانه نشین شده بودم. یک روز حاج آقا ابوترابی ( که دوست دوران اسارت بود) به دیدنم اومد و گفت: عباس میدونی چرا اینجورشدی ؟ چون تو از قرآن و دعا و زیارت عاشورا فاصله گرفتی، همین زیارت عاشورا و امثال این بود که من وتو، و خیلی های دیگه رو زبردست جلادان صدام زنده نگه داشت...
#شهیدسیدعلی_اکبرابوترابی
▪️ @Dokhat_shohada
.
مسئول گروهان مون بود و مداحی هم می کرد. روضه های علی اصغرش عجیب بود. بار آخره توی حسینیه سنندج از علی اصغر خواند سوختم از آتشت، آه چه سوزان لبی همچو لب خشک تو، هیچ ندیدم لبی گریه کنم های های ، در عوض لای لای
آخرش هم تیر خورد توی گلوش، مثل حضرت علی اصغر ...
#شهیدعلی_جابری
▪️ @Dokhat_shohada
.
یکی از رفقا تعریف میکرد :
توی بست شیخ بهایی ، اتاقی بود
معروف به اتاق اشک . شدیدا مقید
بود بعد ازنماز،ظهر بچه هیئتی ها
جمع میشدند و روضه میخواندند.
خادم ها هم بودند ، یک گُله فرش
بیشتر جا نبود ، ولی نزدیک دویست
نفر دو زانو توی بغل هم کیپ در
کیپ می نشستند پای روضه . یک
ساعت صدای ضجه و نالان و گریه
قطع نمیشد .
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
▪️ @Dokhat_shohada
.
بعد از شهادت علی خوابش رو دیدم. بهم گفت اگه میدونستم این دنیا بخاطر صلوات این همه ثواب و پاداش میدن، حالا حالاها آرزوی شهادت نمی کردم، می موندم توی دنیا و صلوات می فرستادم... پیامبر اکرم فرمود: بهترین مقامی که خدا به بهترین بنده هاش میده، شهادته حالا ببینین صلوات چقدر ثواب داره که شهید حاضره بخاطر اون، شهادتش به عقب بیفته
#شهیدعلی_موحددوست
▪️ @Dokhat_shohada
.
دو بار بدن غلامرضا در آتش سوخت.یکبار زمان نوجوانی اش بنزین روی بدنش ریخت و تمام بدنش سوخت ولی هیچ آثار سوختگی در بدنش نماند.وقتی ما و دوستانش این صحنه را در بیمارستان دیدیم تعجب کردیم.مادرم گفت:تعجب نکنید غلامرضا سینه زنی و زنجیر زنی خالصانه ای که برای امام حسین(ع) داشت و عرقی که برای عزاداری در هیئت ها میریخت باعث شد تا آتش دنیایی او را نشوزاند.
وقتی هم که در سوریه شهید شد و دست داعش افتاد حرامی ها بدنش را با بنزین سوزاندند،ولی با هم آثاری از سوختن در پیکرش نبود.
#شهیدغلامرضالنگری_زاده
▪️ @Dokhat_shohada