11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شرعا بر گردن همه ی ما هست که این کلیپ را منتشر کنید👆
اگر یک عمل صالح در طول عمرمان بتوانیم انجام بدیم و قدمی برای ظهور برداریم و مورد قبول خداوند قرار بگیره، شاید انتشار همین کلیپ چند دقیقه ای باشه....
خواهشا تمام دوستان مذهبی و انقلابی این چند دقیقه را با دقت ببینند و نشر دهند
وظیفه خودمون را در قبال ظهور
بدانیم و کوتاهی نکنیم😔😔
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صد پسر در خون بغلتد، گُم نگردد دختری
شهید حمیدرضا الداغی
شهادت: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
سبزوار، هنگام دفاع از ناموس مردم
🌺 شادی روح این شهیدِ غریب صلوات
هدایت شده از پیام شهدا و جانبازان
22.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️اعتراف یک قاتل در مترو!!!
🔹️من هم توی قتل این شهید شریکم! اما دستگیرم نکردند!!!
🔹سهم ما از خون این شهید چیه؟!
حمیدرضا الداغی
شهید غیرت
2.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پندانه
این فیلم رو هربار میبینم ناخودآگاه احساس نگرانی به من دست میدهد
کاری که این فیلم با ذهن ما میکند شبیه کاری است که فضای مجازی با ذهن برخی از مردم میکند
هدایت شده از پیام شهدا و جانبازان
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨اختصاصی خبر فوری اصفهان🚨
وقتی یک شهری متولی ندارد
وقتی شهر را درگیر حاشیه میکنند و بهارستان تبدیل به حاشیه امنی برای فساد در شهر اصفهان می شود
متولیان فرهنگ هم در خواب عمیقی فرورفته اند و هرکدام از زیر بار این مسئولیت شانه خالی می کنند
آقای شهردار باصطلاح انقلابی!!!!
اگر توان اداره و نظارت بر چهارتا آلاچیق دریاچه زیتون را نداری پس خواهشا عناوین را یدک نکش
آقایون نیروی انتظامی کو اون طرح برخوردتون
پ.ن: این اتفاق شامگاه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ مصادف با سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی و در محل دریاچه زیتون بهارستان است
625.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای رفع گرفتاری ....
🔰 همراه شما هستیم در پیام رسان👇👇
🌎روبیکا
🆔https://rubika.ir/setade_doa_nodbeh
🌎 ایتا
🆔https://eitaa.com/Doaye_nodbeh80
1.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 تضعيف نظام، به هر کیفیتی حرام قطعی است
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌تربیت کودک🌱
شهید استاد مطهری
8.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌چرا امر به معروف میکنیم؟ با این فکر که از ما ناراحت می شوند؟
#حجت_الاسلام_راجی
🔴 تلنگر
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت :
ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد.
مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری … خجالت نمی کشی؟ …
جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد
خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم … حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم
مرد خشکش زد … همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد.
══════🇮🇷═════
15.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️تغییر سبک زندگی
🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹