eitaa logo
دعای ندبه امامزاده بی بی زبیده(س)
94 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
17 فایل
برگزاری دعای ندبه در جوار مرقد مطهر بی بی زبیده(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود نداره فقط کافيه روی لینک بزنید . این هم هدیه ما به شما برای ماه نزول قرآن؛ جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3 جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3 جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95 جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5 جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2 جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc
برپایی نمایشگاه و غرفه های عفاف و حجاب ، محصولات فرهنگی و ارگانیک در آستانه مقدسه بی‌بی زبیده (س) با همکاری بسیجیان و خادمین آستانه اسفند ماه 1402 مرکز افق آستانه مقدسه امامزاده بی بی زبیده سلام الله علیها شهرستان قرچک
برپایی نمایشگاه و غرفه های عفاف و حجاب ، محصولات فرهنگی و ارگانیک در آستانه مقدسه امامزاده بی‌بی زبیده (س) با همکاری بسیجیان و خادمین آستانه اسفند ماه 1402 مرکزافق آستانه مقدسه امامزاده بی بی زبیده سلام الله علیها شهرستان قرچک
نصب بنر آرامش بهاری و ضیافت الهی در آستانه مقدسه امامزاده بی بی زبیده سلام الله علیها شهرستان قرچک ✅ اداره اوقاف و امور خیریه شهرستانهای ورامین، پیشوا و قرچک ✅ افق آستانه مقدسه امامزاده بی بی زبیده سلام الله علیها شهرستان قرچک
🔰 اقامه نماز جماعت ،بیان احکام شرعی و‌ سخنرانی معرفتی وخیمه معرفت ومشاوره توسط حاج آقا اسماعیلی ۱۴۰۲/۱۲/۲۴ ♦️نماز جماعت درسه وقت وجزء خوانی قرآن هر روز در آستانه مقدسه امامزاده بی بی زبیده سلام الله علیهابرقرار می‌باشد.وامروزجز۳ قرآن خوانده شده 🍽افطاری ساده هرشب درآستان 🟡مرکزافق آستاه مقدسه امامزاده بی بی زبیده سلام الله علیها شهرستان قرچک 💠ا کانال رسمی اطلاع رسانی آستانه مقدسه امامزاده بی بی زبیده سلام الله علیها شهرستان قرچک 🆔️ https://eitaa.com/amamzadah
خدا قوت به همه بردران وخواهران خادمین رسمی وافتخاری وبسیجیان آستانه مقدسه امامزاده بی بی زبیده سلام الله علیها شهرستان قرچک واززحمات شما نسبت به حراست وحفاظت وبهداشت وانداختن سفره افطاری وحدت واتحاد کمال تشکر رادارم . دوستدار شما اورنگیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از کسی حرفی شنیدی ناراحت شدی، واسه آخرتت خوبه.. .. چقدر زیبا مرحوم دولابی
🙂👌 اگه سر سفره افطار به کسی که کنارمان نشسته بگوئیم:روزه ات قبول باشه،اون چی جواب میده؟ حتما میگه:ازشماهم قبول باشه و ممنونم و کلی بهمون محبت میکنه. حالا اگه سر افطار سرمون رو بالا بگیریم و به امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) عرض کنیم:آقاجون روزه تون قبول،مطمئن باشید آقا هر جوابی بدهند،دعاشون در حقمون مستجابه. من سر سفره افطار میگم:آقاجون  روزتون قبول باشه و امید دارم به اینکه آقا بفرمایند:از شمام قبول باشه،عاقبت بخیر بشی. این پیام رو اینقدر منتشر کنین که همه سر افطار با امام زمان (علیه السلام) حرف بزنن و به یاد حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) باشن و برای ظهورشان دعا کنند.✨ متنی بسیار زیبا یادمون نره موقعه افطار امام زمان رو از یاد نبریم😊 🔰 همراه شما هستیم در پیام رسان👇👇 🌎روبیکا 🆔https://rubika.ir/setade_doa_nodbeh 🌎 ایتا 🆔https://eitaa.com/Doaye_nodbeh80
✍ خدا می‌رساند... خانمم شاغل بود و درآمدی از این راه داشتیم، اقساط و هزینه‌ها با درآمد خودم و خانمم تنظیم بود، البته به خانمم می‌گفتم: اگر میری سر کار برای پول نرو،‌ پول را خدا می‌رساند و روزی ما با خداست، هر وقت هم خواستی دیگه نرو سر کار. از یک مقطع به بعد به خاطر فرزندی که در راه داشتیم، خانواده ما دیگه سر کار نرفتند و درآمد مربوط به ایشون قطع شد. چندتایی چک داشتم و کلی قسط و هزینه‌های بیمارستان و... گفتم خدایا گزینه‌ای برای تامین این هزینه‌ها ندارم ولی می‌دونم خرج ما با تو هست، صاحب ما امام زمان (عج) هست و حواسش هست به مخارجمون، ما باید به وظایف طلبگی خودمون عمل کنیم. ماه اول یکی از رفقا گفت فلان‌جا و فلان‌جا یک وامی می‌دهند، پیگیری کردم و دوتا وام گرفتم و هزینه‌های اون ماه گذشت، برای ماه دوم باز هزینه‌ها زیاد بود و گزینه‌‌ای نداشتم. یکی از اقواممان بعد از قریب به ۲۰ سال صاحب فرزندی شد و دایی و خاله و... او از خوشحالی به اطرافیان بابت این خبر صله‌های خوبی می‌دادند، چند روز بعد از این قضیه ولادت امام جواد(علیه السلام) بود، خداوند امام جواد را بعد از سال‌ها به امام رضا(علیه السلام) روزی کرد، رفتم حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) و گفتم فلانی الحمد لله صاحب فرزند شده است و اطرافیانش اینطور صله داده‌اند، حالا شما که از همه پول‌دارتر هستید، فرزند برادرتان هم که مبارک‌ترین مولود است، منم که این هزینه‌ها را دارم و دانه دانه گفتم، حداقل صله‌ای که محبت کنید به من بدهید خرج این هزینه‌ها است. وام هم نمی‌خواهم، بلاعوض باشد، ماه قبل وام گرفته‌ام ظرفیت وامم پر است.😄 داشتم به ایام هزینه‌ها نزدیک می‌شدم که یکی از رفقای قدیمی را دیدم که هم خیلی مومن بود هم وضع مالی خوبی داشت، کمی ذهنم درگیر شد که الحمد لله او عافیت دنیا و آخرت را دارد نکند ما در این مسیر طلبگی که خیلی سخت‌تر است خسر الدنیا و الآخره شویم، با اینکه جواب دادم به لطف و هدایت خدا ان شاء الله، خسران زده نمی‌شویم و تا حالا که خوب بوده است، از این به بعد هم خدا با عافیت دنیا ما را جلو می‌برد و آخرت هم بهترش را می‌دهد ولی با وجود این حرف‌ها فردای همان روز صبح حرم نشسته بودم تا دوستانم برای بحث بیایند. یک پیرمردی نشسته بود کنارم شروع کرد ربع ساعتی نصیحتم کردن: «بابا جان چشمت ماشین و خانه این و آن را نگیرد، مگر کی خدا روزی شما را نرسانده است، به والله ما هرچه می‌کشیم از خودمان است،‌ خدا که کم نمی‌گذارد، کافرش را هم روزی می‌دهد، ما استحقاق نداریم ولی او کریم است...» کلی دلم قرص شد. تا روز زایمان خانمم فقط بخشی از هزینه‌ها را داشتم اما به صورت پیش بینی نشده‌ای، هزینه‌ها کلی کاهش پیدا کرد، پزشک قرار بود ۱۰ میلیون بگیرد، ۶.۵ گرفت، هزینه بیمارستان خیلی کم‌تر از چیزی که فکر می‌کردم شد و... یک ربع سکه از قبل گذاشته بودم برای فروش، همان روزها به بالاترین قیمت خود رسید و فروختم بعدش کلی ارزان شد، کتابم به عنوان کتاب سال حوزه برگزیده شد و یک هدیه از آنجا آمد، پدرم هم با اینکه معتقد است بچه باید در سختی و کار بیافتد و خودش مشکلاتش را حل کند تا بزرگ شود، مبلغ خوبی کمک کرد، الحمد لله، یک طلبی هم داشتم یک دفعه بدون اینکه بگوییم طرف پول را واریز کرد و خلاصه هرچه هزینه فکر می‌کردم لازم باشد همه را دادم و باز هم زیاد آمد و روی هیچ کدام از این هزینه‌ها هم حساب نکرده بودم. خدا می‌رساند، از آنجا که فکرش را نمی‌کنی هم می‌رساند، از وقتی خانمم سر کار نرفت یک سری تدریس و تبلیغ‌هایی که بابتش حق‌الزحمه‌هایی می‌دادند هم جور شد و قبلش اینجوری نبود و خلاصه اوضاع زندگی ما هیچ فرقی نکرد. روزی که برای سر کار رفتن خانمم با یکی از اساتیدم مشورت کردم، گفت: اگر خانمت دوست دارد کار کند مانعش نشو ولی بدان: بر در شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد. گفت بر سر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود.