‹🖤🖋›
•
بدوندستعلمدآردیدنیترشد
لبـٰاسسرخشھآدتبہقامتتزیباست(:
•
- - - - - - - - - - - - -✽
#سردآردلھـآ•
‹🌊🐚›
•
❰حِجابمانـندِ
اوَلینخاڪریزِجبھہاَسـت
ڪہدشمَـنبَـرا؎تَصـرفسـرزَمینـۍ
#حَتمـابـایداَولآنرابگیـرَدシ🗞••❱
•
- - - - - - - - - - - - -✽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #فاطمیه
روایتگر دستی است که
میشکند اما علم را رها نمیکند
تا برای کل عالم اتمام حجت کند که
" یک دست هم صدا دارد "
منتهی اگر برای یاری امام زمام بلند شود
...
‹📻🌿›
•
❬بِہقولِاُستـٰادپنـٰاهیٰان
عٰالممُنتظِرامٰامزمٰانہ . .
وامٰامزمٰانمُنتظِرآدمٰایۍڪِہ
بـُلندبـِشنوخودِشونِبسٰازَنシ❁︎!'❭
•
- - - - - - - - - - - - -✽
#تلنگرآنہ•
•°
شهیدۍکہامامزمانکفنشکرد..🌿'
شهیدیبودکہهمیشہذکرشاینبود،
نمےدونمشعرخودشبودیاغیر...🔗🌩
یابن الزهرا..
یابیایکنگاهۍبہمنکن💙❄️
یابهہدستتمرادرکفنکن.. ꧇)
ازبساینشهیدبہامامزمان(عجلاللہتعالے فرجہ)علاقہداشت..
بہدوستروحانۍخودوصیتمۍکند.
اگرمنشهیدشدمدوستدارمدرمجلس ختممنتوسخنرانۍکنۍ..⛓💙
روحانۍمۍگوید:
ماازجبهہبرگشتیموقتۍآمدیمدیدیم عکسشهیدرازدهاند..🖐🏽
پیشپدرومادرشآمدمگفتم:
اینشهیدچنینوصیتۍکردهاستآیامن مۍتوانمدرمجلسختماوسخنرانۍکنم آناناجازهدادند..💛✨
درمجلسسخنرانۍکردمبعدگفتمذکر شهیداینبودهاستـــ:
یابنالزهرا..
یابیایکنگاهۍبہمنکن✨
یابہدستتمرادرکفنکن🌿
وقتیاینجملہراگفتم،یکنفربلندشدو
شروعکردفریادزدن..⛓🌸
وقتۍآرامشدگفت:
منغسالهستمدیشبآخرهایشب
بہمنگفتندیکۍازشهدافردابایدتشییع
شودوچونپشتجبهہشهیدشدهاست
بایداوراغسلدهۍ🍭✨
وقتۍکہمۍخواستماینشهیدراکفنکنم
دیدمیکشخصبزرگواریواردشد..🍓 گفت:بروبیرونمنخودمبایداینشهیدرا
کفنکنمـ .. ꧇)🌿
منرفتمدروسطراهباخودگفتماین شخصکہبودوچرامرابیرونکرد !؟🧐
باعجلہبرگشتمودیدم 😳
اینشهیدکفنشدهوتمامفضای
غسالخانہبویعطرگرفتہبود..🌸💞
ازدیشبنمۍدانستمرمزاینجریانچہبود. اماحالافهمیدمـ.. نشناختم.. ꧇)💔
منبع:
کتابروایتمقدسصفحہ ⁹⁶
#بشیم_مثل_شهدا
«🖤🔗»
•
ڪَسایۍڪِھمیجَنـگن؛
زَخمـۍهَممیـشَـن؛
دیـروزبآگلولِھاِمروزبـٰاحَـرف . .
بایَـدبِگـۍ:
فَـداسَرمَھدےِفاطمِـھ! . .(꧇
•
•
#تلنگرانه
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
-ما که ندیدهایم اما گفتهاند کوچهی باریکی بوده
بنیهاشم
و خانهای بوده که حتی نسیم برای گذر از آنجا، با احترام دَر میزده.
میگویند عاشقترین مرد جهان و معشوقترین زن دنیا، ساکنینش بودهاند.
.
ما که ندیدهایم اما میگویند همان در دردسرساز شده عاقبت.
و مردی که دستش را بسته بودند و پیش چشمش..زن باردارش میسوخت و در خون غلت میزد.
..
ما که ندیدهایم اما گفتهاند،
دختری داشته آن خانه..که از همسایهها یک روزی شبیه امشب، میشنیده مادرش خیلی، ماندنی نیست.
...
ما که ندیدهایم اما گفتهاند،
لکههای خون روی بسترش فراوان بوده و بدن نحیفش فشار زیادی را تحمل میکرده.
و در همان حال، گویی که هیچ دردی نداشته..
عاشقانه نگاه میکرده شوهرش را..
و با صدایی آرام ترنم میکرده:" به خدا قسم که تنها نگران تو هستم ایعلی..بعد از من چه کسی به تو سلام خواهد کرد در این شهر؟"
..
ما که ندیده ایم اما گفتهاند،
علی بغض داشته.
و آن شب عمیقترین چاه عمرش را کنده و در آن حرف زده.
آخر مرد وقتی گریه دارد، زود خلوت میکند.
...
ما که ندیدهایم،
اما میگویند؛
ناجوانمردانه و بد چادرش را کشیدند،
جلوی چشم پسر کوچکش..
بد زدند..
بد کشیدند..
و طفل کوچکش به لکنت افتاده بود زبانش.
اصلاً من که نمیدانم،
حسن(ع)
دقیقتر از ماجرا خبر دارد..
-....
[اگر دلتون شکست، منم دعا کنید🖤✨]
هرزمان #جوانیدعایفرجمهدی(عج) رازمزمهکند
همزمان #امامزمان(عج) دستهایمبارکشانرابه
سویآسمانبلندمیکنندوبرایآنجوان #دعا میفرمایند؛
چهخوشسعادتندکسانیکهحداقلروزی یکبار
#دعایفرج را زمزمه میکنند؛)♥️🌱!
"بخونیمباهم "