eitaa logo
- دُخترحاجی .
3.8هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
58 فایل
- بِنام‌نامی‌ِاللّٰھ - وَقف‌ اکیپِ حاجۍ ¹⁴⁰¹.¹⁰.¹⁴ حزبُ اللّٰهی بودَن را با هَمه تراژدی هایش دوست دارم ؛ [ ما صدای ِ کُل ایرانیم ! ] - نیازهاتون : @tab_dokhtarhaaj .
مشاهده در ایتا
دانلود
عیدوڪم مبارڪ رفقایِ جان ، ان‌شاءاللھ ڪہ یہ عیدۍ پروپیمونۍ از مولا علی بگیرید😃💚' روز مادࢪ مبارڪ تبریڪ میگم بہ تمام مادࢪ های سرزمینم.🌸' و همچنین بہ مادࢪ هاۍشهید پروࢪ💖🙃' @Dokhtarhaaj🙂🌸
حق‌بده‌مات‌شودچشم،تماشاداری هرچه‌خوبان‌همه‌دارندتویڪجاداری :)! 💕✨😍 به ما بپیوندید🌸🌱 @Dokhtarhaaj
💛͜͡🌻 دل‌شۅرِه‌دارَم‌بَراۍِ‌خۅدَم بَراۍ‌ثـٰانیِہ‌اۍ‌ڪِہ‌قَرار‌میشَۅَد‌بیـٰایۍ ۅَمَن‌هَنۅزبـٰاتۅقَرن‌هـٰافـٰاصِلِہ دارَم✨ @Dokhtarhaaj
«🦋🥣» عشق یعنی درمیان غصہ هاۍزندگی🌱 یڪ خداباشد ڪہ آرامت کند😌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Dokhtarhaaj
°🌸🌵° ♡|همھ‌چیزهایخوب🍯🦄 ♡|نصیب‌اونایےمیشھ‌ڪھ😌🐈 ♡|صبࢪکࢪدن‌ࢪوبلـدن🌤✨ @Dokhtarhaaj
در آغوشم بگیر ائ حضرتِ دریا!تو می‌دانی/که دیگر بغض‌هایم در گلویم جا نمیگیرد🙃🧡… 🌱!
42461478756198.mp3
960.1K
زیباترین زیبای دنیا 😌✨🎂":)))))
کدام رهبری در جهان به دستان دختر خردسال بوسه می‌زند؟ کجای جهان مقام زن را انقدر گرامی و با ارزش میدانند؟ @Dokhtarhaaj
اگــه‌شُما‌بـاآهنگای‌فلان‌خواننده‌میرید‌تو‌فـٰآز ما‌با‌مداحی هــای‌ایشون‌میریم‌تو‌کـــمـٰا'! @Dokhtarhaaj
• . این‌راهرگزفراموش‌نکنید تاخودرانسازیم‌وتغییرندهیم جامعہ‌ساختہ‌نمےشود . . !🌿" ♥️ | 🖤°|@Dokhtarhaaj°🖤
🐚🤍 :) @Dokhtarhaaj ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از - دُخترحاجی .
شَـبتون‌مَہدوے🌙🖇 • • ۆضـویـٰآدِتـ‌ون‌نـَࢪھ‌ ࢪُفـ‌قآ🖐🚶🏿‍♀ مـآࢪوهم دُ؏ـاڪنید✨🌱 الـہٌمَ‌عَجِل‌الوَلیڪ‌الفَࢪَج🌝🌸 @Dokhtarhaaj🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال قرآن و ختم روزانه و چله شهید ابراهیم هادی 🤍
سلام دوستان 🌹 از فردا چله زیارت عاشورا شروع میشه من هر شب اسم یک شهید رو میذارم و هدیه میکنیم به آن شهید و شما هر روز که خوندین (✅) این علامت تیک رو برام ارسال کنید🌹 از شما بزرگواران می‌خوام هر کسی می‌تونه تو این چله که ۴۰ روز هست شرکت کنه اسمش رو به پی وی بنده ارسال کنه اجرتون با ابا عبدالله 🌹 @Majnon_zeynabb آیدی بنده✨🌱 و لینک کانال🦋🌱 @Dokhtare_hajiii
💠▫️روزی شخصی خدمت حضرت علی(ع) میرود و میگوید یا امیر بنده به علت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟ ♥️•☜حضرت علی(ع) فرمودند:↯ 💠▫️خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم ، هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی ❶ (الحمدلله علی کل نعمه) 📝⇦خدایا شکرت برای هر نعمتی که به من دادی ❷ (و اسئل لله من کل خیر) 📝⇦واز خداوند میخواهم هر خیر و خوبی را ❸ (و استغفر الله من کل ذنب) 📝⇦خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم ❹ (واعوذ بالله من کل شر) 📝⇦خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها 📚بحار الانوار ، ج۹۱ @Dokhtarhaaj
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️͜͡🌸 ‌چادرم‌ر‌امحکم‌تر‌میگیرم‌ وقتی‌میفهمم…🙂 :)♥️'' @Dokhtarhaaj
🌹دختری از تبار زهرا🌹: ناراحت‌بود)): بهش‌گفتم‌محمدحسین‌چراناراحتۍ؟! گفت:خیلۍ‌جامعہ‌خراب‌شدھ، آدم‌بہ‌گناه‌مۍ‌افته.. رفیقش‌گفت:خد‌اتوبہ‌رو‌ براۍ‌همین‌گذاشته... وگفتہ‌ڪہ‌من‌گناهاتون‌رو‌میبخشم... محمد‌حسین‌قانع‌نشد‌وگفت: وقتۍ‌یہ‌قطرھ‌جوهر‌مۍ‌افتہ‌ روآینہ،شایددستمال‌بردارۍ‌! وقطرھ‌روپاڪ‌کنۍ‌،ولۍ‌آینہ‌کدر‌میشه..(: شھیدمحمدحسین‌محمدخانے💕✨ | . | ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Dokhtarhaaj
38.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 کسی که از کودکی با جنگ بزرگ شده رو از آتش زدن سطل زباله میترسونی؟!😂 @Dokhtarhaaj
🥀🌃 قسمت 3 بعد از رسیدن به سن تکلیف فکرکنم فقط سه یا چهار بار تو مسجد در صف نمازگزاران خانوم ایستادم  ولی آنجا بودنم هیچ لطفی نداشت. چون کسی منو سیده خانوم صدا نمیکرد! چون هیبت آقام کنارم نبود. از طرفی چندبار این حاج خانوم هایی که کنارم نشسته بودن از نمازم ایراد میگرفتن . یکیشون که آخرین سری برگشت با لحن بد بهم گفت: - دختر تو که بلد نیستی درست نماز بخونی چرا میای صفهای اول، نماز ما هم بهم میریزی؟ پاشو برو عقب !! بعد با سرعت جانمازمو جمع کرد بازومم گرفت بلندم؟ کرد و باصدای نسبتا بلندی روبه عقب صدا زد: -خانوم حسینی جان بیا اینجا برات جا گرفتم. وبدون اینکه به بغض گره خورده تو سینه ی من فکر کنه و اشک چشمهامو ببینهه شروع کرد برای خانوم حسینی از اشکالات نمازی من صحبت کردن.... و اینقدر بلند تعریف میکرد که صفهایی عقب و هم توجهشون به سمت من جلب شد و شروع کردن به اظهار فضل کردن.. و من در حالیکه داشتم از شدت خجالت آب میشدم به سمت آخرین صف نمازگزاران پناه بردم و در طول نماز فقط اشک میریختم . اون شب آخرین حضور من در مسجد رقم خورد ودیگه هیچ وقت نرفتم و هرچقدر آقام بازبون خوش وناخوش میگفت گوشم بدهکار نبود که نبود. میگفتم یا میام پیش خودت نماز میخونم یا اصلن حرفشو نزن! البته اگر دروغ نگم  یکبار دیگه هم رفتم مسجد پانزده سال پیش واسه فوت آقام ... 🍁نویسنده: ف مقیمی🍁 ❤️@Dokhtarhaaj❤️
🥀🌃 قسمت 4 آقام که رفت سیده خانومم رفت…. غیر از پیش نماز اون سالها فقط آقام بود که سیده خانوم صدام میکرد.بقیه صدام میڪردن رقی(مخفف اسم رقیه) اینقدر منو با این اسم صدا زدند ڪه دیگہ از اسمم بدم میومد. هرچقدر هم آقام میگفت این اسم مبارکه نباید شکستش کسے برای حرفش تره خورد نمیکرد.البتہ در حضور خودش رقیه خطابم میکردند ولے در زمان غیبتش من رقے بودم و دلیل میاوردن که ما عادت کردیم به رقی. رقیہ تو دهنمون نمیچرخه! اول دبیرستان بودم که به پیشنهاد دوست صمیمیم اسمم رو عوض کردم و تو مدرسه همه صدام میزدند عسل!! دوستم عاطفه،عاشق این اسم بود و چون به گفته ی خودش عاشق منم بود دلش میخواست همه منو به این اسم صدابزنند.عاطفه بهترین دوست وهمدم من بعد ازمرگ آقام بود. من فقط سیزده سال داشتم که آقام تصادف کرد و مرد.مامانمم که تو چهارسالگی بخاطر هپاتیت ترکم کرد و از خودش برای من فقط یک مشت خاطره ی دست به دست چرخیده و یک آلبوم عکس بجا گذاشت ڪه نصف بیشتر عکس هاش دست بدست بین خاله هام و داییهام پخش شد واسه یادگاری!!! از وقتی که یادم میاد واقعا جای خالی مادرم محسوس بود.هرچند ڪه آقام هوامو داشت و نمیذاشت تو دلم آب تکون بخوره. ولی شاید بزرگترین اشتباه آقام این بود که واسه ترو خشک کردن من، دست به دامن دخترعموی ترشیده ش شد وگول مهربونیهای الکیشو خورد و عقدش کرد. تا وقتی که مهری بچه نداشت برام یکمی مادرے میکرد ولے همچین که بچه ش بدنیا اومد بدقلقے هاش شروع شد و من تبدیل شدم به هووش.مخصوصا وقتے میدید آقام از درکه تو میاد برام تحفه میاره آتش حسادت توچشمش زبونہ میکشید  ولی جرات نداشت به آقام چیزی بگه چون شرط آقام واسه ازدواج احترام ومحبت به من بود. 🍁نویسنده : ف مقیمی🍁 ❤️@Dokhtarhaaj❤️
2پارت امروزمون تقدیم نگاهتون🙃🌿🙂❤️
یک جنبش صدروزه را رها نمیکنید..! @Dokhtarhaaj