eitaa logo
خادم‌الشہداء|khadem .
1.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
116 فایل
‹ إِنَّهُ‌عَلِيمٌ‌بِذَاتِ‌الصُّدُورِ › بی‌تردیداو‌به‌رازدل‌هاداناست . - تکیه‌بر‌مداحیایِ‌حاج‌مهدی‌رسولی !. نوکر‌ِعلی‌اکبر؏‌ ؛ @Miiad82 @madahiam333 مداحیام ! رادیوی ِ ‌۵۷ : @Radio57 السݪام‌علیڪ‌یا‌بقیة‌اللہ . کپی؟! نعم .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز بدلیل تاسیس کانال یک پارت دیگر از رمان قرار میگیرد🇮🇷
من 💚 در رهگذرم بیا فقط یڪ لحظہ در چشم ترم بیا فقط یڪ لحظہ در لحظہ احتضار اگر زحمٺ نیسٺ بالاے سرم بیا فقط یڪ لحظہ
💜••• ‌خدایا‌‌ دوست‌ داشتنت‌ قشنگترین‌‌ اتفاق‌ زندگی‌ منه‌ اونقدر قشنگ‌‌ که‌ میخوام‌ بیخیال‌ از همه‌‌ دنیا فقط‌ یه‌ گوشه‌ بشینم‌ و‌ هی‌‌ بگم‌ «عبدک‌ فداک» ♥️ 🍃🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺به نام خدای مهدی 🌺 پارت ۲ رفتم سمت اتاق ایلیا در رو به آرامی باز کردم و کل آب را ریختم روش سراسیمه از خواب بیدار شد و داد کشید _ خدا بگم چیکارت نکنه آجی ترانه سرما میخورم میمیرما🙃 _خدا نکنه داداشی رفتم بوسیدمش و دویدم سمت حیاط ریحانه بوق میزد در خانه رو بستم و نشستم تو ماشین ریحانه _ به‌به چه عجب سرکار علیه اومدن _ بله عزیزم باید یه حساب کتابی با داداشم میکردم _بیچاره کلی خندیدیم 😆 و دم دانشگاه پارک کردیم حدود یک ساعت طول کشید که انتخاب واحد کردیم. و رفتیم سر کلاس ریاضی اصلا ریاضی رو دوست نداشتم استاد احدیان خیلی بد اخلاق بود و سخت گیر بلاخره بعد 2 ساعت کسلی اومدیم بیرون با دوستام قرار داشتم رفتم سر قرار و تا برگردم ساعت 5 غروب بود سریع یه تاکسی گرفتم و به سمت خونه حرکت کردم سر کوچه مون بودیم که خونه ویلایی بزرگمون رو دیدم جلوتر که رفتیم بابا رو دیدم که عصبی از خونه بیرون رفت سریع پیاده شدم و رفتم سمت بابااحمدم _سلام بابا کجا میری؟ جوابمو نداد و رفت در رو باز کردم انگار تو خونه خاک مرده ریخته بودن ساکت بود خبری از سر وصدا های ایلیا نبود رفتم تو خونه _ آهای اهل خانه کجایید؟ مامانو دیدم که گریه کنان روی کاناپه نشسته یه خانم و آقای غریبه هم نشسته بودن.. ادامه دارد..... 💛✨ نویسنده : منتظر المهدی🌟
علاقه زیادی به داشت. همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی داشت. در خصلت‌ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. 🌱
هدایت شده از ھـور !'
• تنھا رازِ شھید شدن؛ شھید بودن و شھدایے زندگے کردن است.. • 🍃 . مناسب‌براۍ | | :) • ♥️📼 ' ! • •
هدایت شده از اَنارستــــــون
تمام هفته برای حسین می سوزم ولی دوشنبه ی من وقف غربت حسن است 🖇💌