◀️سرآغاز #مغالطه_اسمبت
⏪آدام اسمیت ظاهراً نظم طبیعی خودبنیاد خود را از شعرهای برنارد ماندویل (۱۷۰۵) در کتاب افسانۀ زنبورها اخذ کرده است. از بخشی که ماندویل آن را «گناهان شخصی و منفعت عمومی» مینامد.
⏪ اوج اشعار ماندویل که بر اسمیت تأثیر شگرفی گذاشته را میتوان در ابیات زیر خواند:
بنابراین، گناه اکتشاف بزرگی است
زمانی که در چارچوب عدالت قرار گیرد و محدود شود
درواقع، جایی که مردم زیاد باشند
دولت همانقدر ضروری است که خوردن برای رفع گرسنگی
فضیلت بهتنهایی نمیتواند ملتها را زنده کند
در شکوه و جلالند کسانی که دوباره زنده شوند
عصری طلایی، که در آن صداقت چنان آزاد باشد که بلوط [آزاد است]
(Mandeville, 1705, p24)
⏪و البته اسمیت از آنجایی که خود را یک معلم اخلاق میداند در اصلاحی به این نگاه، عنوان گناه را از آنچه فضیلت نیست برمیدارد و اتفاقاً آن را اخلاقی میداند. اخلاقی است که آزادانه نفعشخصی خود را دنبال کنی و لو به قیمت ذبح فضیلتها.
ماندویل در این اشعار دولت را در جایی ضروری میداند که مردم گناه را کنار بگذارند. و اگر گناه کنند نیاز به دولت نیست. و البته این را از خوی حیوانی نهفته در کندوی زنبورها اخذ میکند. جایی که زنبور ملکه و زنبورهای نر، زنبورهای کارگر را بهکار میگیرند و خود از کندو خارج نمیشوند و بر آنان سخت میگیرند و ظلم میکنند تا نظم کندو به هم نخورد و شهد گلها به شیرینی عسل تبدیل شود. و این گناه شخصی زنبورهای ملکه و نر است که این نظام را پدید میآورد.
⏪او این تمثیل را به نحوی مغالطهآمیز را در عالم انسانی نیز بهکار میگیرد و میگوید اگر انسانها از گناههای شخصی دوری گزینند نیازمند حکومتی هستند که دیکتاتورمآبانه نظم را برقرار کنند یا نیازمند یک دموکراسی وحشی هستند. اما اگر از به این نتیجه برسند که گناه شخصی را کنار نگذارند، نیازی به حکومت و دولت و دیکتاتوری و دموکراسی وحشی ندارند و سازوکار خودکار طبیعی، نظم را حاکم میکند.
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi