eitaa logo
درونِ ماه
316 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
365 ویدیو
26 فایل
بسم‌‌‌ او..! ماجرای ماهِ آواره‌ی آسمان . 🌙 شروط:: @Sharayet99 ناشناس‌جانا:: @ZEHNIJAT
مشاهده در ایتا
دانلود
•🌿❛ 💡جشن واعیادی مانندولنتاین،کریسمس وهالوین و...به خودیِ خودنمیتوانندمذموم باشندملتهابرای خودشان نمادمیسازندوبه آنهاافتخارمیکنند 🔸اساسانمادسازی یک رابط جهت ایجادتعلق خاطربین پیروان یک دین یافرهنگ میباشد 🔶نکته ای که داره،رسم ولنتاین حتی درجامعه غربی هاهم انچنان رسم عمومی ای نیست واصل مطلب ماجرایی است که اصلادرفرهنگ واخلاق دینی ماجایی نداردوان هدیه دادن به دوست وعشقِ وغیرهمجنس است 👈مسئله ای دیگراین است چراکسانی که در۱۲ماه سال،کوروش،زرتشت،داریوش،عرق آریایی ومنش اهورامزدارابرسرمامیکوبندبایدپایبندومتعصب این جشن هاباشند؟ 👈کسانی که مدعیِ وطن پرست هستنداماحتی چندخط ازشاهنامه ی فردوسی رانمیتوانندبخوانندونظامی گنجوی ورباعیات خیام رانمیشناسند،آیامیشودادعای ایران پرستی شان راباورکرد؟آیااینهاتناقض نیست!؟ 🔶متاسفانه یک عده ازهموطنان داخل وخارجیِ مابه بهانه هایی مثل فسادِمسئولین وبی عدالتی ازهمه آئین هاومقدسات دینی مامتنفرهستندالبته فقط بهانه است 🔶چون درست است فسادمسئولین وجودداردبی عدالتی هست امااین مسائل درتمام جهان حتی بیشترازکشورماوجوددارد،اماازآنجایی که یابی قانونندیااسرارشان رابیان نمیکنندخیلی به چشم نمی آید 👈مثلادرآمریکافسادوتبعیض وبی عدالتی نیست؟وال استریت درزیرچکمه های استبدادش مردم آمریکاراله کرده درعرصه ی اقتصادی تبعیض نژادی درآمریکاوآلمان بیدادمیکند ✒فرانسه دوسال است درگیرشدیدترین تهاجمات علیه مردم بی دفاع است 👈سوئدیکی ازابرکشورهای فاسداخلاقی درجهان میباشد ✒آیااینهادلیل میشودکه مابه صرف مشاهده فسادوکوتاهی برخی مسئولین،متمایل به فرهنگ غرب شویم؟وگاهی چه هزینه های گزافی هم پرداخته میشودبابت فراهم کردن ابزاروسایل وکادوهای این جشن ها!🔸محبت کردن،عشق ورزیدن همیشه خوبست امابهترست درچهارچوب اسلام وایرانی گری مان اینگونه ابرازش کنیم ماجشن های اسلامی همچون عیدولایت،عیدوصال حضرت پیامبروبانوخدیجه سلام الله....وداریم ونیازی به مراسمات وارداتی ازغرب نداریم 🔸متاسفانه مدل زندگی آمریکایی وزندگی درآمریکاکعبه آمال خیلی هاست کسانی که دررسانه ها،تریبونها،نوشته هاوفیلمهایشان یک حسِ حسرت گونه رادرجوانِ ایرانی ایجادمیکنندکه جامعه ماازآنهاعقب تراست وبایدبه سرزمین فرصتهاآمریکاسفرکردتاباتمام وجودبه این درک برسیم،بشرمدرن چگونه براوج قله سعادت ورفاه ایستاده است وماچگونه تربایدمثل آنهاشویم؟ 🔸صدالبته کسی منکرپیشرفت فناوری وتکنولوژیک درغرب خصوصاآمریکانیست،اماچراتبلیغ کنندگان تمدنِ غربی درمقابل بحرانهای اجتماعی غرب سکوت میکنند؟ 🔸فقط وفقط به میزان کشتارآمریکایی هادرسال براثرِتیراندازی توجه کنید،درآمریکاهفته ای نیست که یک حادثه کوچک یابزرگ باعنوان تیراندازی مرگباررخ ندهد. 🔶علت چیست؟ریشه درکدام مشکل رفاهی یااقتصادی دارد؟ 🔶اینکه درغرب بدلیل حجم بالای بیماری روحی،انگلستان وزارت تنهایی تاسیس میکند،یابهداشت جهانی افسردگی رابزرگترین بحران جهان معاصرمیداندودرشعارسالِ خودمیگویدبامن صحبت کن تابشرراازتنهایی مدرن خارج کند ✒همه وهمه محصول کدام تمدن است ✒چراجامعه شناسان وروانشناسان درغرب حریف این بحرانهایِ عمیق نیستند؟ 🔶ومهمتراینکه چرادرایران،کریسمس وسبک زندگی آمریکایی تبلیغ میشود،امااین بحرانهای عمیق دیده وبازگونمیگردد 💡دلیل روشن است،ماغرب وبخصوص آمریکارااز دریچه فیلمهاوسریالهای هالیوودی شناخته ایم،فیلمهایی که تمدن غربی رابهشت زمینی بشرمعرفی میکندواین بحرانهارانشان میدهند 👈متاسفانه دربسیاری این جشن های غربی درایران هم فسادهای اخلاقیِ بیشماری مشاهده میشود 🔶مهرومحبت بی دلیل ودرتمام روزهای سال پسندیده وموردسفارش اسلام است 👈ازتبلیغ وترویج فرهنگ غرب بپرهیزیم ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ @CHERA_CHADOR
•🌿❛ ولنتاین چیست؟ «ولنتاين» نام كشيشي بوده ،كه مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري مي كرد. زيراكه فرمانرواي روم بنام كلوديس دوم ،براين باور بوده كه سربازي در جنگ خوب خواهد جنگيد كه مجرد باشد كلوديوس به قدري سنگدل بودكه هيچ كس جرات كمك به ازدواج سربازان را نداشت. ولي كشيشي به نام ولنتاين ،مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري مي كرد. كلوديوس دوم از اين جريان خبردار مي شود و دستور مي دهد كه والنتاين را به زندان بيندازند و به جرم جاري كردن عقد اورا اعدام كنند. از آن زمان در كشورهاي غربي روز 14 فوريه را روز ولنتاين ( روز عشاق يا روز عشق ورزي ) مي گويند و آن را جشن مي گيرند ||🌱 ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ @CHERA_CHADOR
•🌿❛ من خونه می‌مونم! هرکے خواست با شوهرش بره بیرون، بچه هاشو می‌گیرم، هر بچه ۲۰ تومن هرکے واسه عشقش کادو خریده، نمے دونه کجا قایم کنه، من واسش قایم میکنم ۳۰ تومن هرکے هم خواست با عشقش بره بیرون، من با مامانش حرف میزنم مثلا پیش منه ۵۰ تومن 😂😂😂 ||🌱 ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ @CHERA_CHADOR
•🌿❛ ولنتاین واسه کیاست؟🤔 واسه عاشقاس؟ ما که عشقمون کربلاست😍 کادومون از بقیه جداست🤩 چون دست حضرت زهراست😍 ولنتاین واسه کیاس؟🧐 واسه شما عشقا؟🤫 ما که عشقمون مولاست😌🌱🌿 کادومونم دست خود اقاست🎈 ولنتاین واسه شما⬅️ لبخند مهدی مال ما♥️🏙️ ||🌱 ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ @CHERA_CHADOR
•🌿❛ ❤️ چه روزیه؟ 🤔 تاریخچه اش و علت گسترشش در سال های اخیر 👆عشق عروسکی یا عشق واقعی؟😕 ||🌱 ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ @CHERA_CHADOR
•🌿❛ 📞 مال بچه هاست ... مردای واقعی روز نیمه شعبان یه دسته گل میگیرن میرن خاستگاری ...:)💐♥️ ||🌱 🙄😂 • . 🌿° ‌•「ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ @CHERA_CHADOR
15.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🌿❛ 💝 ●|دلیل روز ولنتاین... 📝|پژوهشگر: آقای علیرضا پورمسعود ⇦|حتما حتما نگاه کنید 💐 ♡|👌🏻✨   ||🌱 ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ @CHERA_CHADOR
•🌿❛ 💡 میگفت: بھ‌جایِ اینکه عکسِ‌خودتونُ‌بذارید پروفایل‌تا‌بقیہ‌با‌دیدنش‌بھ‌گناه‌بیوفتن؛ یھ‌تلنگر‌قشنگ‌بذارید‌ڪه‌با‌دیدنش بھ‌خودشون‌بیان.. خییلی راس میگفت ‍‌‌‌‌‌‌‌ ||🌱 ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ @CHERA_CHADOR
•🌿❛ سم‌خالص . . این‌منم://😂☝🏾 بخند‌موئمن:) ||🌱 ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ @CHERA_CHADOR
سلام دوستان امروز یکم زود تر رمان رو میزارم ❤️
به وقت رمان😍
📚: 🌈 ✨ ولی ترسیدم که باعث اراده ش بشم...😥😣گفتم: _وحید،خونت مفیدتر از جونت شده؟ -نمیدونم.من فقط میخوام به وظیفه م عمل کنم. -پس مثل مأموریت های قبل دیگه،پس چرا مثل همیشه نیستی؟😒 یه کم مکث کرد.لبخند زد و گفت: _تو باید بازجو میشدی.خیلی باهوشی ولی نه بیشتر از من.الان میخوای اطلاعات فوق سری رو بهت بگم؟😁 خنده م گرفت.😅ولی وحید دوباره ناراحت نگاهم میکرد.دیگه نتونستم طاقت بیارم.بلند شدم و رفتم تو اتاق... نماز میخوندم😭✨ و میخواستم به من و وحید کمک کنه... هر دو مون میدونستیم کار درست چیه ولی هر دو مون همدیگه رو عاشقانه دوست داشتیم.سه سال با هم زندگی کردیم.مأموریت زیاد رفته بود ولی اینبار فرق داشت... وحید هیچ امیدی به برگشت نداشت.منم مطمئن شدم برنمیگرده. ... خیلی سخت تر از اون چیزی که فکرشو میکردم. رفتن وحید برای من خیلی سخت تر از رفتن امین بود.چون هم خیلی بیشتر دوستش داشتم هم حالا فاطمه سادات هم داشتم... فاطمه سادات👧🏻👨🏻 عاشق پدرش بود.حق داشت. وحید واقعا پدر خیلی خوبی بود براش. نگران آینده ،.. نگران فاطمه سادات ،.. نبودم،... تمام سختی و گریه هام فقط برای دوست داشتن و بود.❣😭 وقتی نمازم تموم شد،گفت: _بعد از من تو چکار میکنی؟😒 پشت سرم،کنار در نشسته بود.بدون اینکه نگاهش کنم گفتم: _از یادگارت نگهداری میکنم.😔 هیچی نگفت.برگشتم نگاهش کردم.به من نگاه میکرد.گفتم: _انتظار داشتی بگم سکته میکنم؟..میمیرم؟😒 فقط نگاهم میکرد.طوری نشستم که نیم رخم بهش بود.گفتم: _وقتی با امین ازدواج کردم، خیلی زود شهید میشه.بار آخر که رفت بودم دیگه برنمیگرده.وقتی سوار ماشین شد و رفت به قلبم گفتم بسه،دیگه نزن..همون موقع بود که سکته کردم... -چی شد که برگشتی؟😒 -مادرامین رو دیدم.گفت اگه بخوای میتونی بیای ولی اونوقت امین از غصه ی تو میمیره.منم بخاطر امین برگشتم. به وحید نگاه کردم.هنوز هم به من نگاه میکرد. گفتم: _من قبلا یه بار به دل خودم رفتم و برگشتم. برای دوباره رفتن فقط به خدا فکر میکنم.اگه شما بری نمیگم میمیرم،نمیگم سکته میکنم ولی اون زندگی دیگه برام زندگی نیست؛غذا خوردن، نفس کشیدن و کار کردنه.تا وقتی خدا بخواد و نفس بکشم فقط زندگی میکنم،با عشق شما،با خاطرات شما،با یادگاری شما. وحید چیزی نگفت و رفت تو هال.😔🚶 فردای اون شب... به پدرومادرش گفت مأموریت جدید و طولانی میره.اونا هم ما و خانواده منو شام دعوت کردن. مادروحید هم خیلی نگران بود.نگرانیش از صورتش معلوم بود.😥 همیشه حتی تو مهمانی ها هم وحید کنار من می نشست ولی اون شب با چند نفر فاصله از من نشست... همه تعجب کردن😧😳😟 ولی من بهش حق میدادم... منم ترجیح میدادم خیلی بهش نزدیک نشم تا مبادا اراده ش سست بشه.😔☝️نجمه به من گفت: _زن داداش دعواتون شده؟!!🙁 خنده م گرفت.گفتم: _قشنگ معلومه مدت هاست منتظر همچین روزی هستی.😄 همه خندیدن.آقاجون گفت: _وحید،زهرا رو عصبانی کردی،بعد زهرا کاراته بازی کرده؟😃 دوباره همه خندیدن.محمد گفت: _وحید،وای بحالت به خواهرمن کمتر از گل گفته باشی.😠😁 وحید بالبخند نگاهش کرد و گفت: _مثلا چکارم میکنی؟😎☺️ محمد هم خنده ش گرفت.گفتم: _مأموریت طولانی میفرستت.😁 محمد و وحید خندیدن.😁😁وحید بلند شد، اومد پیش من نشست. یه کم گذشت.وحید آروم به من گفت: _زهرا😒❣ نگاهش کردم.گفت: _اگه تو بهم بگی نرم...😒💗 با اخم نگاهش کردم.😠ساکت شد.علی گفت: _زهرا میخوای ادبش کنم؟😄 سرمو انداختم پایین.بعد به علی نگاه کردم، بالبخند گفتم: _قربون دستت داداش.یه جوری ادبش کن که دیگه از این فکرها به سرش نزنه.😁 علی گفت: _از کدوم فکرها؟😃 به وحید نگاه کردم و گفتم: _خودش خوب میدونه.😉 وحید فقط نگاهم میکرد.علی خواست بلند بشه، محمد گفت: _شما بشین داداش.خودم ادبش میکنم.😂 همونجوری که نشسته بود،وحید صدا کرد.وحید به محمد نگاه کرد.محمد با اخم به وحید نگاه میکرد.👀😠 چند دقیقه گذشت ولی محمد با اخم به وحید فقط نگاه میکرد.مثلا با ترس و التماس گفتم: _وای داداش بسه دیگه.الان شوهرمو میکشی ها.ادب شد دیگه.بسشه.😨😆 یه دفعه خونه از خنده منفجر شد...😂😁😃😄 حتی بابا و آقاجون هم بلند میخندیدن.نگاه وحید رو احساس میکردم ولی نمیخواستم بهش نگاه کنم...💓 فاطمه سادات صدام کرد.👧🏻از خدا خواسته بلند شدم و رفتم پیشش.با بچه ها بازی میکردن.منم همونجا تو اتاق موندم. قبل از شام پیامک 📲اومد برام.وحید بود.نوشته بود... ادامه دارد... نویسنده ✍🏻بانو مهدی‌یار_منتظر_قائم ||🌱 ᴶᵒⁱⁿ🕶🌻⇟ http://eitaa.com/CHERA_CHADOR