12.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♻️ اعلام نامزدی مجتبی ذوالنوری برای کاندیداتوری ریاست مجلس در گفتگو با خبرفوری
آقای ذوالنوری را از زمان جنگ میشناسم. در چند ماه گذشته و پس از انتخابات ۱۱ اسفند در جلساتی که با ایشان داشتم، آقای ذوالنوری را برای تغییر و تحول در مدیریت مجلس جدّی دیدم. ایدههای اصلاحی قابل تأملی دارد. در این مدت با نمایندگان متعددی هم گفتگو داشته، ارتباط خوبی بین ایشان و نمایندگان محترم برقرار شده که زمینه رأیآوری را برایش فراهم کرده. امیدوارم نمایندگان محترم هم برای تغییر و تحول در مجلس قیام کنند که این مطالبه روشن و شفاف مردم در انتخابات دوازدهم مجلس بود.
تو نیکی کن ودردجله انداز،که ایزد دربیابانت دهد باز. مردى به نام «عابد»، از نيكان قوم حضرت موسى عليه السلام، سى سال از حضرت حق درخواست فرزند داشت ولى دعايش به اجابت نرسيد.
به صومعه يكى از انبياى بنى اسرائيل رفت و گفت: اى پيامبر خدا، براى من دعا كن تا خدا فرزندى به من عطا كند، من سى سال است از خدا درخواست فرزند دارم، ولى دعايم به اجابت نمی رسد.
🤲آن پيامبر دعا كرده، گفت:
اى عابد، دعايم براى تو به اجابت رسيد، به زودى فرزندى به تو عطا می شود، ولى قضاى الهى بر اين قرار گرفته كه شب عروسى آن فرزند، شب مرگ اوست!!
عابد به خانه آمد و داستان را براى همسرش گفت. همسرش در جواب عابد گفت: ما به سبب دعاى پيامبر از خدا فرزند خواستيم تا در كنار او در دنيا راحت باشيم، چون به حد بلوغ رسد به جاى آن راحت، ما را محنت رسد، در هر صورت بايد به قضاى حق راضى بود.
شوهر گفت: ما هر دو پير و ناتوان شده ايم چه بسا كه وقت بلوغ او عمر ما به پايان رسد و ما از محنت فراق او راحت باشيم. پس از نُه ماه پسرى نيكو منظر و زيبا طلعت به آنان عطا شد. براى رشد و تربيت او رنج فراوان بردند تا به حد رشد و كمال رسيد. از پدر و مادر درخواست همسرى لايق و شايسته كرد؛ پدر و مادر نسبت به ازدواج او سستى روا می داشتند، تا از ديدار او بهره بيشترى برند. به ناچار كار به جايى رسيد كه لازم آمد براى او مراسمی برپا كنند.
شب عروسى به انتظار بودند كه چه وقت سپاه قضا درآيد و فرزندشان را از كنار آنان بربايد. عروس و داماد شب را به سلامت به صبح رساندند و هم چنان به سلامت بودند تا يك هفته بر آنان گذشت.
☘پدر و مادر شادى كنان به نزد پيامبر زمان آمدند و گفتند: با دعايت از خدا براى ما فرزندى خواستى و گفتى كه زمان مراسم او با شب مرگ او يكى است، اكنون يك هفته گذشته و فرزند ما در كمال سلامت است!
پيامبر گفت: شگفتا، آنچه من گفتم از نزد خود نگفتم، بلكه به الهام حق بود، بايد ديد فرزند شما چه كارى انجام داد كه خداى بزرگ، قضايش را از او دفع كرد.
در آن لحظه جبرئيل امين آمد و گفت: خدايت سلام می رساند و می گويد؛
به پدر و مادر آن جوان بگو: قضا همان بود كه بر زبان تو راندم، ولى از آن جوان خيرى صادر شد كه من حكم مرگ را از پرونده اش محو كردم و حكم ديگر به ثبت رساندم، و آن خير اين بود كه آن جوان در شب عروسى مشغول غذا خوردن شد، پيرى محتاج و نيازمند در خانه آمد و غذا خواست، آن جوان غذاى مخصوص خود را نزد او نهاد، آن پير محتاج غذا را كه در ذائقه اش خوش آمده بود، خورد و دست به جانب من برداشت وگفت:
🤲پروردگارا، بر عمرش بيفزا. من كه آفريننده جهانم به بركت دعاى آن نيازمند، هشتاد سال بر عمر آن جوان افزودم تا جهانيان بدانند كه هيچكس در معامله با من از درگاه من زيانكار برنگردد و اجر كسى به دربار من ضايع و تباه نشود.
#حکایت_آموزنده
زمان:
حجم:
1.56M
روایت مشاهده نمودن بدن مثالی شهید آیت الله رئیسی در تجربه #زندگی_پس_از_زندگی جانباز اصفهانی نویسنده کتاب سه دقیقه در قیامت.
(سال ۹۵ دیده که آقای رئیسی جزء شهدای عالم و خادم امام رضا علیه السلام است)
در بیان حجة الاسلام امینی خواه
به کانال میثم تمار 🌴 بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3201893113Cb1bfb326ce
13.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روحانی: در جامعه هر کسی رو میتوان نقد کرد استثنا ندارد؛ امام زمان رو هم میتوان نقد کرد!😳
⭕️ داشتن مسئولین معتقد به ولایت بزرگترین نعمت هست که مصداق روشن آن شهید مظلوم آیتالله رئیسی بود که هر چه در موردش میگفتند پاسخ نمیداد.
👈محل اظهارنظر(کامنت)
🌏 #تخریبچی👇
🆔 @takhribchi110
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌️ #هفتسر_اژدها از زبان نماینده سابق مجلس‼️
@madare0120
8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نمیتوانم همه چیزها را بگویم
🔹 روایت شنیدنی آیتالله صفایی بوشهری، از جلسه یه هفته قبل از شهادت شهید رئیسی 💔
✳️ آقای قالیباف چگونه زندگی می کند
دکتر #سعدالله_زارعی از روزنامهنگاران بسیار سالم و تحلیلگران برجسته و عمیقی است که مانند او واقعاً بسیار کم داریم. او شخصیتی و رفتاری بشدت اخلاقی و متواضع دارد و من در این مدت دوستی حدود ۲۵ساله جز صداقت و حقیقت از او ندیده و نشنیدهام.
مطلبی که امروز از ایشان درباره رئیس مجلس آقای #قالیباف منتشر شده، منطقی و متقن و به نظرم تمامکننده است. با هم بخوانیم:
🔹قصد نداشتم وارد این بحث شوم و اصولاً سعیام این است که در چنین مواردی که ورود باعث تلخکامی دوستی میشود، سکوت کنم. گاهی سکوت سبب شرکت در ظلمی میشود.
سر و ته بحث آقای قالیباف چهار چیز است:
- زندگی اشرافی
- مقابل بعضی لوایح قرار داشتن
- وضع فرزندان
- ماجرای سیسمونی نوه
1️⃣ زندگی اشرافی وی با توجه به مسئولیتهای سنگینی که داشته میتوانسته بهصورت خیلی عادی زندگی مرفهی داشته باشد که البته از مدیر جهادی و انقلابی پذیرفته نیست، بدون آنکه چنین چیزی خلاف شرع یا عرف باشد.
زندگی اشرافی در زمانه ما سه وجه دارد: اسراف در خرج کردن، منزل آنچنانی و خودرو غیر متعارف.
اما قالیباف در این سه وجه چطور است؟
منزل او در شهرک شهید دقایقی است. من منزل او نرفتهام، اما منزل شهید سلیمانی، منزل آیتالله موحدی کرمانی و منزل محسن رضایی که کاملاً شبیه منزل قالیباف است رفتهام و انصافاً منزل متعارفی است که سپاه در اختیار آنان قرار داده است.
خودرو وی پژوپارس است که متعارف میباشد.
هیچ گزارش مستندی درباره مخارج غیر متعارف او ندیدهام.
یک بار اخیراً برای توضیح جنگ غزه به دفترش دعوت شدم در خیابان شهید عراقی که واقعاً منزلی کوچک و محقرانه بود. در این جلسه خیلی متواضعانه پرسید مجلس برای کمک به غزه چه کاری میتواند بکند؟ مواردی عرض شد و واقعاً در زمانی کوتاه دنبال شد.
2️⃣ دربارۀ توقف بعضی لوایح، که بهدلیل وجود اشکالات، صلاح نظام در اصلاح آنها بود، وی به دستور عمل کرد ولی اصلا نگفت دستور است وفشارهای زیاد را بر خود هموار کرد و دم نزد.
3️⃣ در مورد فرزندی که سنش به چهل رسیده و ما بهطور غیر منطقی پدر را مسئول کار پسر میدانیم واقعاً هنوز معلوم نیست پسر چه کار منکری مرتکب شده و پدر در این منکر چه نقشی داشته است. بله، یک وقت پسر از موقعیت پدر سوء استفاده میکند و اگر این رابطه نبود آن استفاده واقع نمیشد، یک موقع از استفاده یا استفاده سوئی حرف میزنیم که جمع کثیری بدون نسبت یا با نسبت انجام میدهند و یکی هم فرزند یک یا چند مسئول است، در اینجا پدری را قطعاً شریک جرم پسر و مشارکتکننده در آن دانستن درست نیست. سخن گفتن چنین پدری هم تمام کننده جو که ساخته شده نیست چون جوسازان از هر کلمه توضیحی باز داستان تازه ای ساز می کنند .
4️⃣ در مورد سفر دختری که شوهر دارد و به یک سفر خارجی دارای روابط حسنه با ایران رفته و به فرض خریدهایی هم کرده است، مثل خرید سیسمونی، باز همین نکات وجود دارد. اولاً از جنبه انقلابی درست نیست. ثانیاً خلاف شرع و عرفی رخ نداده است. ثالثاً به فرض خلاف بودن، به پدر ربط ندارد. رابعاً هیچ دلیلی بر رضایت پدر و توان او از بازداشتن دختر و داماد وجود ندارد. خامساً دلیلی بر اظهار مخالفت علنی پدر از فعل دختر و دامادی که زندگی مستقلی دارند وجود ندارد. سادساً هیچ نشانهای از عدم اعتراض پدر به فعل دختر و داماد در اختیار نداریم.
🔹 اما، اما، اما عملکرد قالیباف در مسئولیتهای مختلف پیش روی ماست؛ عملکردی که به صفت پرکاری، امانتداری، جهادیبودن و انقلابیبودن متصف شده است و چه ملاکی برای داوری منصفانه از اینها پر ارجتر است؟ آیا روایت رهبری برای ما به اندازه روایت سیسمونی هم حجیت ندارد؟ آیا آماج قرار دادن این مدیر توسط دشمنان شناختهشده کافی نیست تا ما در چنین جایی نایستیم؟
🔹قالیباف یکی از معدود تکیهگاههای قطعی حاج قاسم سلیمانی در مدیریت دشوار بحرانهای سوریه، لبنان، فلسطین، عراق و یمن بود. قالیباف با شجاعت تمام و بدون محاسبهٔ حرف و حدیثها به قاسم کمک کرد و هیچجا یک کلمه نگفت.
🔹کاش میشد اندکی از خاطرات در این مورد را مرور کنم تا فرق قالیباف با کسانی که وزیربودند و سر قرار قاسم در سوریه نرفتند و خسارت عظیمی به منافع ملی ایران زدند تا مبادا روحانی را از خود برنجانند، معلوم شود. کاش و صد کاش.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
786.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه سری در این رابطه وجود داشت ؟ آیارابطه مراد ومرید بود ؟
قبل از انتخابات وعده دادم که در صورت حضور در مجلس، برای مساله شفافیت منتظر قانون و... نمی مانم و داوطلبانه گزارشهای روزمره ای از جلسات مجلس را در فضای مجازی منتشر خواهم کرد تا در همین حد هم که شده دایره شفافیت را گسترش دهم. الوعده وفا.
اولین گزارش شفاف از اولین روز کاری مجلس دوازدهم
صبح حدود ساعت 8 به مجلس رسیدم. استثنائا چون روز افتتاحیه بود و سران لشگری و کشوری میهمان مجلس بودند، امکان پارک ماشین داخل مجلس وجود نداشت و ماشین را در یکی از خیابانهای اطراف پارک کردم.
وارد صحن شدم. طبق قرعه کشی، نماینده سمت چپم آقای دوستعلی از کرمان است که از قدیم او را می شناسم و بسیار سلیم النفس است و نفر سمت راستی ام هم آقای هاشمی از میناب است؛ مثل بقیه مردم جنوب، خونگرم.
بعد از پخش سرود ملی و قرائت قرآن. هیات رییسه سنی مجلس کار را شروع کردند و به صورت دسته جمعی سوگندنامه را قرائت کردیم. حس عجیبی بود؛ احساس سنگینی مسئولیت و یک نوع غم پنهان.
اواسط مراسم، کلیپی از آقای رییسی پخش شد که حال خیلی از نمایندگان را دگرگون کرد. هنوز بغضش رهایم نمی کند و امروز هم با دیدن تصاویر و صندلی خالی رییس جمهور، چند دقیقه ای بهم ریختم. مصداق آدم دلسوزی بود که دیدنش به آدم انرژی مثبت میداد. دائم تصور میکردم که امروز باید جلوی چشمانمان می بود ولی افسوس، خدا رحمتش کند...
اما یکی از اتفاقات بد جلسه وقتی بود که در حین سخنرانی آقای مخبر، تعدادی از نمایندگان در صحن راه می رفتند تا برای انتخابات هیات رییسه که سه شنبه برگزار می شود با هم لابی کنند، عملا نظم جلسه بهم ریخته بود. انگار نه انگار که جلسه افتتاحیه مجلس است و میهمانان خارجی هم دارند این وضعیت را می بینند.
بعد از مراسم افتتاحیه، با بقیه نمایندگان به سمت حرم امام خمینی (ره) حرکت کردیم. وقتی راننده میخواست وارد محوطه حرم شود، با یکی از افراد گفت: ثابتی! فقط تو با دنا پلاس نیامدی! خنده ام گرفت، گفتم من که ماشین را انتخاب نکردم! (ماشین ما پرشیا بود) ضمنا بقیه که در همین ماشین هستند هم نماینده هستند!
وارد حرم شدیم و نماز ظهر و عصر را به امامت حاج سید حسن خمینی خواندیم. بعضی نمایندگان از معماری اشرافی حرم انتقاد می کردند و من هم هیچوقت نفهمیدم کدام عقل سلیمی به این نتیجه رسید که امام مستضعفان را با ساخت چنین حرمی در غربت محصور کند؟
موقع خروج، تولیت حرم یکی یکی با نمایندگان خوش وبش می کرد و من هم با ایشان سلام و علیک نسبتا گرمی کردم و بعد هم حرکت کردیم به سمت مجلس.
موقع نهار، دکتر پزشکیان را دیدم. گفتم می دانید که به لحاظ سیاسی اختلاف داریم و به شما هم رای نمی دهم اما از اعلام کاندیداتوری تان برای انتخابات ریاست جمهوری خوشحال شدم. چون اولا به رقابت واقعی در انتخابات کمک می کند و ثانیا هر کاری که باعث افزایش مشارکت شود، ارزشمند است.
ضمنا تا امروز خیلی درباره لاکچری بودن رستوران و غذاهای مجلس شنیده بودم اما واقعا اینطور نبود. نمی گویم خیلی ساده بود اما اصلا خبری از سلف سرویس و... نبود.
بلافاصله بعد از نهار، جلسات شعب در محل کمیسیون ها برگزار شد. طبق آیین نامه داخلی مجلس، تا قبل از مشخص شدن کمیسیونها، نمایندگان باید داخل شعبه های 15 گانه بحث های مقدماتی مثل اعتبارنامه ها و... را انجام دهند. من هم به پیشنهاد یکی از نمایندگان با تجربه، برای ریاست کمیسیون تحقیق شعبه 7 کاندیدا شدم که با لطف دیگر اعضای شعبه رای آوردم. کارکرد این کمیسیون برای زمانی است که اگر اعتبارنامه ای محل اختلاف شود، باید همراه با دیگر روسای کمیسیون تحقیق شعبه های دیگر درباره آن اعتبارنامه بررسی لازم را انجام دهیم.
بعد از این جلسه یکی از نامزدهای ریاست مجلس تماس گرفت و دعوت کرد برای گفتگو به دفترش بروم. من هم صادقانه در حضور خودش استدلال کردم که چرا به ایشان رای نخواهم داد.
بعد از این جلسه هم مجددا به صحن رفتیم تا در جلسه فراکسیون انقلاب اسلامی (فراکسیون اکثریت) شرکت کنیم. اما اتفاقات تلخ و عجیب و غریبی افتاد. موقع رای گیری درباره یکی از مهمترین موضوعاتی که سمت و سوی جلسه را عوض می کرد خیلی از نمایندگان به خاطر مشکل فنی نتوانستند رای بدهند و بعد هم بعضی طرفداران آقای قالیباف بلافاصله جلسه را ترک کردند تا جلسه از رسمیت بیفتد. کاری که اخلاقا درست نبود. همین باعث شد تا جلسه ناتمام بماند و برداشت خیلی از نمایندگان این بود که انگار این یک سناریوی برنامه ریزی شده بوده است. آن هم درست در همان روزی که رهبر انقلاب در پیام افتتاحیه برای مجلس تاکید کردند که آرامش و وحدت داشته باشید و تقوا را رعایت کنید!
بعد از جلسه نیز به یک جلسه دیگر در خارج از مجلس رفتم و تازه الان به منزل رسیدم. ساعت حدود ۳ نصف شب است و جلسه بعدی ساعت ۶ صبح شروع می شود، چشمهایم را به زور نگه داشته ام تا این چند خط را بنویسم...
#امیرحسین_ثابتی
امیر حسین ثابتی
دومین گزارش شفاف از دومین روز کاری مجلس دوازدهم (سه شنبه ۸خرداد )
حدود ساعت ۶صبح رسیدم به مجلس. قرار بود قبل از شروع صحن علنی، جلسه ای با حضور تعدادی از نمایندگان برگزار شود تا درباره رای دهی به نامزدهای هیات رییسه برای سال اول، بحث و مشورت شود. جلسه تا حدود ۷:۳۰طول کشید اما جمع بندی بسیاری از نمایندگان این بود که جریان سیاسی آقای قالیباف با ائتلاف با اصلاح طلبان مجلس دوازدهم، دست برتر را در رای گیری صحن خواهد داشت. پیش بینی دقیقی که چند ساعت بعد محقق شد.
بعد از صبحانه، حدود ساعت ۸صبح وارد صحن شدم. جلوی میز نمایندگان پر از کاغذ و بروشور تبلیغاتی بود. مجموعا ۶۸ نفر از ۲۹۰ نماینده نامزد حضور در هیات رییسه شده اند! یعنی حدود یک چهارم کل مجلس!
چند نفر از نمایندگان فکر می کنند من هم نامزد شده ام. حتی خبر اشتباهی هم در این باره در فضای مجازی منتشر شده اما هرکس که می پرسید تاکید میکردم که نامزد هیچ سمتی نیستم چون معتقدم حداقل در سال اول باید بیشتر با فضای مجلس و آیین نامه آشنا شوم و حتما افراد باتجربه و جوان دیگری هستند که برای حضور در هیات رییسه اولویت داشته باشند. صبر در سیاست، ضرر ندارد.
اما از بین آقایان قالیباف، ذوالنور و متکی به هیچ کدام رای ندادم و آگاهانه روی برگه رای، خط کشیدم. اما چرا این کار را کردم؟
۱)حدود سه هفته قبل در جلسه مفصلی با حضور خود دکتر قالیباف در عین احترام، با صراحت استدلال کردم که چرا با ریاست وی بر مجلس جدید موافق نیستم و توضیح دادم که پپام رای مردم تهران در ۱۱ اسفند تغییر بود.
همانجا گفتم که اگر این اتفاق تکرار شود، نه فقط آنهایی که در انتخابات شرکت نکردند بلکه بخش قابل توجهی از کسانی که در انتخابات شرکت کردند نیز سرخورده خواهند شد و این مساله باعث کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی نیروهای انقلابی خواهد شد و القای انسداد سیاسی به جامعه خواهد کرد. در واقع با تکرار این مساله مردم خواهند گفت که انگار حضور در انتخابات باعث تغییر نمی شود چون وقتی که به یک نفر چه یک میلیون و ۲۰۰ هزار رای می دهیم (سال ۹۸) و چه ۴۵۰ هزار رای (سال ۱۴۰۲)، باز هم سرجایش هست، پس مسیر تغییر در مناسبات سیاسی کشور از چه راهی است؟
البته، نقدهای دیگری نیز داشتم اما یکی از اصلی ترین دلایلم برای رای ندادن به آقای قالیباف علیرغم همه زحمات ایشان در مجلس یازدهم همین مساله بود.
۲) اما به آقای ذوالنور نیز رای ندادم و حتی روز قبل از رای گیری، دلایلم را به خود ایشان نیز گفتم. ادله ای که برخی مربوط به عملکردشان بود و برخی هم مربوط به بعضی سخنان ایشان در سالهای اخیر که فاقد دقت لازم بوده و حتی نقل قولهای مخدوش و بی اعتبار از افراد دیگری بوده که بازتاب آنها در فضای مجازی، هم به شخصیت انقلابی خود آقای ذوالنور ضربه زده و هم در وحدت نیروهای انقلابی خدشه وارد کرده.
۳) و اما به آقای متکی نیز رای ندادم چون عقبه سیاسی ایشان را جریان راست سنتی و حتی اعتدال (لاریجانی- باهنر) می دانم و با وجود احترام به ایشان، با رویکرد سیاسی او مخالفم.
لذا تصمیم گرفتم اسم هیچ کدام از سه بزرگوار را روی برگه رای ننویسم تا حداقل آقای نبویان برای سال بعد روی جوانان انقلابی مجلس را زمین نزند و برای ریاست مجلس نامزد شود. چون من هر یک رای را یک نماد می دانم و به اصطلاح «رای هویتی» ولو در اقلیت را قابل دفاع تر از رای به کسانی می دانم که با آنها همسو نیستم.
اما پس از انتخاب هیات رییسه، آقای رسایی به بعضی عددهای اعلام شده برای نایب رییسان شک کرد و درخواست بازشماری آرا را داد. عجیب آنکه پس از بازشماری مشخص شد در اثر اشتباه، یا غفلت یا هر چیز دیگری، حدود ۲۰رای بیشتر برای آقایان حاج بابایی، نیکزاد و مصری اعلام شده! هرچند با شمارش دوباره رای ها تغییری در ترتیب نواب رییس به دست نیامد اما این اتفاق باعث حیرت خیلی از نمایندگان شده بود. به همین خاطر از باب محکم کاری با مسئول حراست مجلس تماس گرفتم و درخواست بازشماری آرای نامزدهای ریاست را نیز مطرح کردم و مجددا آرای نامزدهای ریاست را بازشماری کردیم. البته در اینجا هیچ اشکالی وجود نداشت و آرای آقایان قالیباف (۱۹۸)، ذوالنور (۶۰) و متکی (۵) هیچ تغییری نکرد.
اما آنالیز رای ها نشان داد که تحلیل خیلی از نمایندگان در جلسه صبح درست بوده و با ائتلاف جریان اصلاحات و اعتدال و قالیباف، وی توانست ریاستش بر مجلس جدید را تمدید کند و ظاهرا حضور سه چهره اصلاح طلب در هیات رییسه مجلس نیز حاصل همین ائتلاف بوده.
بعد از پایان صحن علنی، تا الان که ساعت ۳ بامداد است، چند جلسه پشت سرهم درباره انتخابات ریاست جمهوری داشتم.
البته چند ساعتی هم برای قسمت جدید برنامه حافظه تاریخی که آن هم درباره انتخابات است و به زودی منتشر میشود، وقت گذاشتم و کم کم می خواهم بروم منزل تا بخوابم! روزهای عجیب و پر اتفاق و پرتراکمی است...
توبره تحلیل راهبردی
امیر حسین ثابتی دومین گزارش شفاف از دومین روز کاری مجلس دوازدهم (سه شنبه ۸خرداد ) حدود ساعت ۶صبح رسی
ایشان اگر با همین دست فرمان پیش برود آیندهای مبهم در پیش رو دارد
3.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ناکارآمدی اصلاحطلبان به روایت محسن هاشمیِ اصلاحطلب
خودشون اعتراف میکننذ۳۲ سال اصلاحطلبان کشور را در دست داشتن ،نتیجه برجام بی فرجام ،