اولین گرانی دولت جدید، نان بود که قطعا فشارش به دهک اول و دوم است نه دهک های آخر.
اولین دستور مالیاتی برای بازنشسته هاست نه برای دهک های بالا.
اولین وعده وزیر اقتصاد گران کردن دلار نیمایی است که به نفع صاحبان دلار (خام فروش های سرمایه دار) است.
اولین دفاع وزیر اقتصاد از وام های طبقه بانکدار در جامعه است نه طبقه کارگر.
دقیقا کدوم نهج البلاغه داره اجرا میشه؟؟؟
نهج البلاغه سید رضی یا چاپ شده در دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف؟
4.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ محصول آزادی غربی
قولی که خود را یک دختربچه میداند!!
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خراب کردن مدرسه توسط اداره اوقاف😢
21.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حتماببینید👆
#افشای سه سند مهم توسط سردار رادان از دستگیری یک افسر اطلاعاتی دشمن با هدف اندلس سازی ایران:
۱_ در طرح دشمنان هر زن که کشف حجاب کرده، سرباز ارزان قیمت نام گذاری کرده اند
۲_ چادر بر سر هر زن ایرانی یعنی پرچم ایران بالاست
✖️کجا هستن اون بزرگوارانی که میگفتن توهم توطئه دشمن برای کشف حجاب ها رو دارید!!!!
#حجاب
✅کانال #نبرد_روایت_ها 👇
@nabarde_revayatha
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پدر فمینیسم
🔹ادوارد برنایز؛ مردی که سیگار را دست زنان داد!
@Farsna
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰فیلمی دیده نشده از هجوم نیروهای تروریستی ارتش آمریکا به حرمین شریفین امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام در شهر سامرا،٢٣سال پیش
اللهم عجل لولیک الفرج
┅┅🔸 جهادگران تبیین بسیج🔸┅┅┄
🌍 @jahadgarantabyinn
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای شنیدنی سفیر سابق ایران در کویت راجع به سطح رفاه و پیشرفت در کویت و اینکه هیچ فقیری در این کشور وجود ندارد!
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥افشاگری وحشتناک درباره شکرهایی که میخوریم!😵💫
✅ @qome_ziba
1.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلیل پوشیدن شلوارهای پاره و موسیقی های رپ در غرب چی بوده
اینجا اومده چی شده‼
https://eitaa.com/tosheh313
باعرض سلام چقدر اين شعر زيباست
التماس دعا
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/