تو لیلی نیستی
من اما مجنون حرف هایت میشوم
دیوانه ی دست هات
مبهوت خنده هات
گل قشنگم، شیرین نیستی
ولی من صخره های شب را
آنقدر می تراشم
تا خورشیدم طلوع کند
و تو در آغوشم بخندی...🌱
ماییم کہ تا مهرِ تو آموختهایم
چشم از همہ خوبان جهان دوختهایم
مولانا 🌱
فقط اونجا که عباس معروفی میگه :
من فقط نگاهش میکردم
این همه قشنگی
کجای خلقت پنهان شده بود؟
که حالا یکباره همه اش بریزد توی بغل من...
همینقدر زیبا...🌱
نهایتی نیست خیالم را
وقتی که
شب ها تو در آن قدم می زنی !
چه پرنده ای می شود روحِ بی قرارِ من
در پروازِ آسمانِ خاطرت !
راستی !؟
نمی دانی که تو
در آینه ی
خواب هایم ،
نقاشیِ خیالم ،
چقدر زیبایی ! . . .🌱
نه در گذشته ام که غمگینم کند
نه در آینده ام که نگـرانـم کند..
من اکنون...
امــروز ...
در کنار تـوام ...
که آغوشـت آرامـم کند...
شیوا میثاقی 🌱