ه و بحث اثرگذاری شبکههای اجتماعی را چطور باید صورتبندی کنیم؟
یک تعبیری من دیدم در این کتاب " توسعهی شبکههای سکولارلیبرال در جوامع اسلامی" که دو نفر به نام آنجلس راباسا و چریل بنارد نوشتند که اینها دو نفر از نویسندگان مرتبط با یک کانون در نیویورک هستند که در آنجا یک گروه تشکیل شدند از جمله بعضی چهرههای ایرانی، چهرههای سرشناس رسانهای که در آنجا حضور دارند، بعضی چهرههایی که تابعیت دوگانه دارند مثل شیرین هانتر مثلاً یا همین جریان به اصطلاح نمازیها اینها وصلند به آن حلقهی مرکزی. این شبکههای سکولار وصل میشوند به یک مرکز برنامهریزی و به تعبیر ما یک آشپزخانه. در آنجا در صفحه ۱۳۳ این کتاب تعبیری دارد که جالب است میگوید: «برخی سازمانهای جامعهی مدنی در حال ظهور در خاورمیانه را میتوان به شبکههایی مرتبط ساخت که بر دموکراسیسازی و ترویج اسلام میانهرو و لیبرال متمرکز هستند» حالا این بحثها مثلاً مربوط میشود به ۱۵- ۱۶ سال پیش. این کتاب مربوط به ۱۵- ۱۶ سال پیش میشود و این بحثها مربوط به ابتدای شکلگیری شبکههای اجتماعی است.
خب ببینید در اینجا ما سه تا اقدام کنار هم را شاهد هستیم. یک اقدام همین شبکههای اجتماعیاند و به تعبیری گروههای بینامونشانند. افراد بینامونشانند که اینها بر اساس یک سری تمایلات وارد یک بستر به شدت غربزده و غربگرا میشوند و بدون اینکه خیلی توجه هم داشته باشند به شدت وارد این خانه و عضو این خانه میشوند، عضو این خانواده میشوند و از اینجا مطلب میگیرند و به اینجا مطلب میدهند، تحت سرپرستی قرار میگیرند، به آنجا خدمت میرسانند یعنی هم هدایت میشوند و خط میگیرند، هم سربازی میکنند. تولیدات اینها در راستای آن شبکه و هدف شبکه اتفاق میافتد. آنوقت یک هویت پیدا میکنند، یک فرهنگ میشود، یک سبک زندگی پیدا میکنند. اینها یک جریانند که هدایت اینها پیوسته و در عین حال خیلی نرم و ناشناخته است.
دستهی دوم بعضی شبکهها در جامعه هستند که اینها هویت فنی خودشان را دارند، هویت تخصصیشان را دارند مثلاً انتشارات و مراکز نشر. خب مرکز نشر تخصصش این است که کتاب میگیرد چاپ میکند و در جامعه توزیع میکند و محصولات بر اساس ارزش ذاتی خودش در آن مرکز نشر پذیرفته میشوند، ارزشگذاری و توزیع میشوند. یا مثلاً کافیشاپها؛ خب اینها یک جریان اقتصادی و اجتماعی هستند که بر اساس نیازهایی که شهروندان پیدا میکنند به اینها خدمات میدهند و دخالت هم نمیکنند در محتوای آن چیزی که به آن خدمات میدهند. خدمات میدهند و پولش را میگیرند. یا مراکزی مثل آموزش زبان خارجی؛ خب آموزش زبان خارجی هم یک مرکز خدمات تخصصی است. فرد مراجعه میکند و میخواهد زبان انگلیسی یاد بگیرد. خب زبان انگلیسی یک روش آموزشی دارد، یک زمان خاصی مورد نیاز است، اساتیدی هم که میتوانند آموزش بدهند تخصصهایی دارند. اینها علیرغم اینکه کارکردهای تخصصی خودشان را داشتند اما کارکردهای سیاسی بهشان دادند. بعد اینها را به هم اتصال دادند، شبکه کردند؛ شبکهی کافیشاپها، شبکهی گالریها در حوزه نقاشی، شبکهی مراکز زبان، حتی این اواخر این مراکز جا به جایی مسافر و بعضی تاکسیهای اینترنتی و از این قبیل و... اینها را هرکدام را جدا جدا سازمان دادند ولی اینها به هم ربط روشن نداشتند؛ مثلاً گالریها یک جریان بودند، کافیشاپها، زبانکدهها، اینها هرکدام برای خودشان یک شبکه بودند جدا جدا و در اغتشاشات اینها دستور واحد گرفتند یکدفعه، مثل یگانهایی که جدا جدا آموزش میدهند و یک دستور صادر میشود همهشان به خط میشوند. ما یک اسنادی هم داریم و این سیاسی شدن اینها هم یک اتفاق طبیعی نبوده که حالا مثلاً من یک گالری دارم و ضمناً یک علاقهی سیاسی هم دارم و حالا میخوام علاقهی سیاسیام را هم دخالت بدهم.
ما خبر داریم که سفارت فرانسه رفته به چندین گالری اطراف دانشگاه تهران مراجعه کرده و یک سری کالاهای خاص را که مربوط به یک طیف خاصی بوده که اینها مراجعه میکردند به آنجا با قیمت گزاف خریده؛ مثلاً تابلویی را که حداکثر ۳۰ دلار ارزش داشته را ۳۰۰۰ دلار خریده و این ارتباط گرفته. خب آن گالری برایش خیلی جذاب بوده که چه خوب! چه بازار پررونقی پیدا شد و من این کالاهایی را که روی دستم مانده بود را با چه قیمتهای بالایی دارند از من میخرند و این اتصال و ارتباط برقرار میشود. بعد از مدتی به اینها میگویند شما اصلاً در این مسیر کار کنید و بعد اینها تبدیل میشوند به واحدهای آن مرکز عملیاتی که میخواهد اینها را مدیریت و هدایت کند. این در واقع نفوذِ نیمهسخت است چون اینجا پول رد و بدل میشود، سفیر دارد برنامهریزی میکند، کالا دارد جابهجا میشود.
** دستهی سوم شامل چه عواملی میشود؟
دستهی سوم در اینجا آن سازمانهای سیاسی هستند که این سازمانهای سیاسی اصلاً مدعایشان سیاسی است برخلاف آن دوتا دستهی
۲۴ دی ۱۴۰۱
دیگر، آن بچهای که پشت اینترنتش نشسته و آن فرد صاحب گالری یا آن زبانکده، آنها ادعای سیاسی ندارند و اصلاً مبنایشان سیاسی نیست اما اینجا چرا، اینجا مبنایشان سیاسی است، یک حزب است، یک روزنامه است، یک دانشکده علوم سیاسی است. اینها در واقع باز یک فرم طبیعی دارند و یک فرم غیرطبیعی دارند. کِی غیرطبیعی میشود؟ موقعی که اصول مسلّم سیاسی که در هر کشوری مورد توجه است زیرپا گذاشته میشود. اغتشاش به هم ریختگی جامعه است، قتل، آتش زدن، به همریختن، قوانین را زیرپا گذاشتن، امنیت را از مردم سلب کردن، خب اینها در همه جای دنیا خط قرمز است. در هیچ فرهنگی در هیچ زمانی از تاریخ این موضوعات توجیه نشده، پذیرفته نشده. حتی در انقلابها این را نمیپذیرند یا مثلاً تجزیهی یک کشور خب این اصلاً منطق ندارد و در هیچ جای دنیا هیچ ملتی و هیچ گروهی نمیتواند از تجزیهی کشور حمایت کند یا نسبت به آن بیتوجه باشد یا مثلاً در خصوص پرچم خب پرچم نماد ملی یک کشور است، کسی نمیتواند بگوید من ملی هستم اما حالا پرچم را بیاحترامی کردم که کردم چه اهمیتی دارد این؟ خب اینها خطوط قرمز ملتها هستند. این میشود کارکرد غیرطبیعی یک حزب، یک دانشکده علوم سیاسی، یک روزنامه.
خب در این صحنه چه شد؟ آن جریان اول که دیگر حالا یک تربیتی پیدا کرده بودند (البته حالا حجم و عددشان هم حجم و عدد خیلی غالبی هم نیست، ضرر و مسئله دارد ولی اینطور نیست که آن دستهی اولیها را ما بگوییم یک اکثریتی از جوانهای ما اینگونه هستند، ضمناً همهشان هم اهل عملیات نیستند. این هم نیست که بگوییم هرکسی سرش در این شبکهها بود حتماً اغتشاشگر هم هست) و دستهی دومیها که شبکه شدند و دستهی سومیها آن احزاب و... به هم پیوست شدند و هرکدام از اینها در این فضا مثل یک صحنهی تئاتر، اینها عمل کردند.
شما نگاه کنید آقای خاتمی اول اغتشاشات یک علامت محدود میدهد که ما با شماییم و عناصری که مرتبطند با آقای خاتمی یک علامتی میدهند. بعد این تئاتر میآید در یک نقطهای حالا نیاز به نور زرد دارد. خاتمی میآید بیانیه میدهد میگوید بله این شعار «زن، زندگی، آزادی» شعاری است که مردم راه خودشان را پیدا کردند و حکومت بهتر است که با آنها همراه شود و به اینها کمک کند!!
بنابراین اینها یک جریان شدند و این اصلاً اتفاقی نبوده. انتشار آن یادداشت آقای میرحسین موسوی قبل از اغتشاشات و اتهامزنی راجع به رهبری و جانشینی رهبری که بعد از آن در روزنامهی واشنگتنپست تبدیل به یک مقالهای شد و این ادعا آنجا مطرح شد اینها اصلاً با هم بیارتباط نیستند، نمیتوانند بیارتباط باشند، جنسشان یکی است چون اینها همدیگر را نقد نمیکنند. میرحسین نمیگوید که بله من این را گفتم ولی این ربطی به من نداشت. آقای خاتمی نمیگوید اینهایی که رفتند شهید روحالله عجمیان را آنگونه به شهادت رساندند به من ربطی ندارند. تأیید نمیکند، رد هم نمیکند. بعداً آخر کار هم میآید میگوید حق با اینهاست که گفتند زن، زندگی، آزادی. یعنی اینجا میآید مشخص میکند. اینها اصلاً اتفاقی نیستند. به صورت تنظیم شده، برنامهریزی شده آمده جلو و یک صحنهی تئاتری را اینها خواستند شکل دهند ولی خب غافل بودند از اینکه آن شخصیت اعظم و آن ملت و آن تماشاچی هوشیار متوجه است که چه اتفاقی دارد روی صحنه میافتد.
** برخی چهرههای فعالِ سلبریتیهای ورزشی و هنری در این قضیهی اغتشاشات هم در دستهی دوم قرار میگیرند؟
بله در دستهی دوم قرار میگیرند. چرا دستهی دوم؟ برای اینکه اینها کارکرد تخصصی دارند اما میبینیم بهعنوان نمونه علی دایی علیرغم اینکه برایش توضیح داده شده، مفصل کسانی رفتند توضیح دادند که آقا بیا برویم خانهی این آدمی که تو ادعا کردی، بیا برویم آنجا پدرش را ببین مادرش را ببین اقوامش را ببین، این اینجوری بوده. خب حرف از این محکمتر نمیشود که آقا تو این یک موردی که برداشتی ادعا کردی را بیا تا تهش برویم ببینیم چیست. باز ایشان میآید دو ماه بعد از آن ماجرا برای روزهای ۱۴,۱۵,۱۶ باز مطلب میزند، مغازهاش را تعطیل میکند. خب این معلوم است که بحث اشتباه نیست، بحث موردی نیست، یک جریانی است. در بستر هنریاش هم همین است لذا میبینید که هرروز خبر میدهند که یک هنرپیشهای کشف حجاب کرد و...
** در تحلیل کلان ماجرا، بحثی که رهبر انقلاب مطرح کردند این بود که اقدام دشمن و این طراحیای که داشت اقدامی از روی «انفعال» بوده است. یعنی در مقابل حرکتِ پیشرفت و اقتدار کشور اینها دست به این اقدام زدند.
به عنوان سوال آخر این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟
این مسئله از دو منظر قابل بررسی است. یک منظر این است که خب غربیها در سالهای اخیر به شدت نگران شدند که آن سرمایهگذاری که آنها طی بیست سال، شاید هم بیشتر کرده در داخل ایران و یک کسانی را از داخل جامعهی جمهوری اسلامی جذب کردند که بعضی از این مجذوبین به شکل افتضاحی
۲۴ دی ۱۴۰۱
در خدمت آن دستگاه سیاسی آمریکا قرار گرفتند (امثال علی افشاری) و بعضیهای دیگر هم نه، فنیتر کار کردند، یک خرده محترمانهتر کار کردند و اینها آرام آرام در نظام جمهوری اسلامی وجه حداکثری به خودشان گرفتند یعنی یک حداکثری در دولت، در مجلس، در دانشگاه، در شوراهای سیاستگذاری کشور، در مراکز کارشناسی، در رسانههای ما و جاهای مختلف حتی در صدا و سیما و در احزاب، در دستههای سیاسی، در آن شخصیتهایی که دیگر مطرح شده بودند، شخصیتهای برجستهشده. خب این جریان در نظام تبدیل شده بود به یک جریان حداکثری و داشتند نظام را از داخل از بین میبردند. آن تعبیر صورت و سیرت نظام که حضرت آقا در دانشگاه علموصنعت سالها پیش فرمودند که ممکن است یک زمانی برسد که جمهوری اسلامی به لحاظ اسم باشد ولی از لحاظ محتوا نباشد ناظر به همین بود. خب اینها آمده بودند در سیستم جمهوری اسلامی وجه حداکثری پیدا کرده بودند. نظام طبیعتاً باید خودش را خلاص میکرد از این صحنه. پس یک مطلب این است که غربیها میخواهند عوامل خودشان را برگردانند در صحنهی جمهوری اسلامی. احساسشان این است که آقای رئیسی کارهایی دارد میکند که اگر به نتیجه برسد یک انتخابات پرشوری را جمهوری اسلامی رقم میزند و اینها را از صحن و سرا کاملاً پاکسازی میکند و این سرمایهگذاری غرب را کاملاً بر باد میدهد. بنابراین این کاملاً باید برگردد. این یک منظر است به این موضوع.
یک منظر دیگر خارج از این بحثهای داخلی این است که ما در سطح بینالملل در یک شرایط ویژهای قرار داریم. یعنی نظام جهانی در حال تغییر و دگرگونی است و غربیها عقب افتادند از این قافله و همهچیز دارد به ضرر آنها پیش میرود و آنها هم نمیتوانند روی این روند اثر بگذارند و یکی یکی هم دارند اعتراف میکنند که آقا اوضاع دارد تغییر میکند.
رئیس جمهور فرانسه میآید میگوید که غرب مرجعیتش را از دست داده، آمریکا دیگر ابرقدرت نیست. پاپ میآید مشابه همین را میگوید. در داخل کشورهای دیگر هم همین حرف است. وضعیت اتحادیه اروپا هم رو به افول است. آمریکا در حال از دست دادن نفوذش است و غرب در حال محاصره شدن توسط مخالفینش است و اینجا سه کشور نامدار وجود دارد که دارند فعال عمل میکنند: ایران، چین و روسیه. این سهتا باید ضربه بخورند. هرکدام به شکلی باید آسیب ببیند. یک کسی باید ضربهی نظامی بخورد، روسیه. یک کسی باید ضربهی امنیتی بخورد، ایران. یک کسی ضربهی اقتصادی بخورد، چین. یک فرایند اینها تعریف کردند برای اینکه بتوانند این ارابه را اگر متوقف نمیشود کرد دست کم کُند کنند. فلذا این طراحیها برای ایران انجام و دنبال شده و میشود. این هم یک منظری است که اینجا دیگر بحث این نیست که بخواهند صرفاً موافقین خودشان را برگردانند داخل دولت؛ یک کسی شبیه روحانی، شبیه میرحسین، شبیه خاتمی بیاید بالا که جمهوری اسلامی را نگه دارد و متوقف کند. فراتر از این است.
البته این دو رویکرد قابل اتصال هم هستند یعنی کاری که غربیها در منظر دوم دنبال میکنند با تکیه بر آن منظر اول هم میتوانند پیش ببرند یعنی تلفیق میشود کرد. متوقف کردن ایران با ترکیب عنصر خارجی و داخلی.
ولی من گمانم این است که الان غربیها روی منظر اول بیشتر دارند کار میکنند و معتقدند که اگر میخواهند جمهوری اسلامی را متوقف کنند با داخل میشود متوقفش کرد با خارج نمیشود. اینها معتقدند و میگویند هم. همین چند روز پیش هم روزنامهی واشنگتنپست یک مقالهای زده بود که ترجمهاش در روزنامهی کیهان چاپ شد. آنجا واشنگتنپست میگوید که شما دارید اشتباه میکنید. نمیتوانید با آن روشهای گذشته به نتیجه برسید. روش ترامپ جواب نداد و روش بایدن هم جواب نمیدهد. بروید با ایران به یک نقطهای برسید و بعد اشاره میکند که شما بدون برساختن نیروهای داخلی نمیتوانید دربارهی ایران به نتیجه برسید. بروید به دموکراسیخواهان در ایران کمک کنید. اینطوری دارد صحبت میکند. یعنی همین چیزی که من اینجا از این کتاب خواندم شما عین همین را با یک بیانی در واشنگتنپست میتوانستید ببینید
۲۴ دی ۱۴۰۱
ابرجاسوس انگلیس به دار مجازات آویخته شد
تاریخ انتشار: 1401/10/24 - 8:25
akhr.ir/9450467
۲۴ دی ۱۴۰۱
🔴30 محاسبه غلط/ فهرست را کامل کنید
رهبرانقلاب فرمودند دشمن در اغتشاشات اخیر نقشه کامل و قابل تحسینی داشت، اما محاسبه شان غلط بود. در ادامه نیز فهرستی از محاسبات غلط دشمن را برشمردند.
در این متن تعدادی دیگر از این محاسبات غلط فهرست شده است. شما هم این فهرست را کامل کنید.
🔹1. خیال کردند مردم معترض از گرانی ها، تجزیه طلب و خاک فروش می شوند.
🔸2. خیال کردند با اجیر کردن جمعی هنرمند و بازیگر، همه جامعه هنری و ورزشی کشور به تقابل می رسند.
🔹3. خیال کردند اعتراض مردم به سیاست های نادرست اقتصادی به ادبار آنها از نظام و رهبری منتهی می شود.
🔸4. خیال کردند با آدم کشی و تهدید جماعت مذهبی و بسیجی، متدین های این کشور مرعوب می شوند.
🔹5. خیال کردند با توهین به لباس پیامبر، روحانیت منزوی می شود و مردم با آنها همراهی می کنند.
🔸6. خیال کردند ضعف حجاب برخی از بانوان، به جهت اعتراض سیاسی به حاکمیت است.
🔹7. خیال کردند اگر گشت ارشاد موقتا تعطیل شود، همه مردم بی حجاب می شوند.
🔸8. خیال کردند تجمعات خیابانی جماعت فراری و خانواده های معدومین و پناهنده ها و غیره در خارج از کشور، ایرانی ها را در داخل به خیابان می کشد.
🔹9. خیال کردند با اقدامات نمادین مثل قرمز کردن حوضچه پارک ها و آتش زدن بیلبوردها، خرابکاری همه گیر می شود.
🔸10. خیال کردند تحریم چند شرکت اقتصادی و تولید کننده، اقتصاد داخلی فلج وروند تولید متوقف می شود.
🔹11. خیال کردند بازار شهرهای ایران با تهدید و ایجاد رعب تعطیل می شود.
🔸12. خیال کردند کشته سازی و دروغ گوئی بی امان و شگفت آور، مردم را دچار خطای تشخیص می کند.
🔹13. خیال کردند تمرکز روی دنیای مجازی نوجوانان، آنها را مقابل نسل های قبلی قرار داده و از هویت شان دور میکند.
🔸14. خیال کردند از سر زنان حجاب بکشند و آنها را تحقیر کنند فرهنگ حجاب از بین می رود. عجب بلاهتی.
🔹15. خیال کردند بزرگان نظام را طعنه بزنند وهتاکی و توهین کنند، اعتبار آنها شکسته و نفوذشان بین مردم کم می شود.
🔸16. خیال کردند مسوولین کشور را مشغول آشوب و اغتشاش کنند مسیر حرکت و توسعه کشورمتوقف می شود.
🔹17. خیال کردند انقلاب 57 ثمره دیوار نویسی و شعار در پشت بام ها بود. چقدر کودکانه.
🔸18. خیال کردند تصویر تجمعات چند ده نفره و پراکنده در سطح شهرها، ایجاد باور همگانی می کند که کار تمام است.
🔹19. خیال کردند به خط کردن مسوولین غربی و آمریکایی برای تهدید و طعنه به ایران، مسوولین کشور را منفعل می کند.
🔸20. خیال کردند عدلیه با فشار برای اعدام ها و قصاص و مجازات قانونی، کوتاه می آید.
🔹21. خیال کردند توهین به ارزش ها و مقدسات و بالا بردن پرچم همجنس بازی و هتک قرآن و اهل بیت و غیره باعث تضعیف فرهنگ غنی و چندهزارساله این مردم می شود. اوج حماقت.
🔸22. خیال کردند مطرب و رقاص و شومن و غیره در خارج و داخل کشور، مرجعیت جدید برای مردم هستند و می توانند با بخط کردن آنها ملت مطیع کنند.
🔹23. خیال کردند ایستادن برهیجانات تعدادی دانشجو باعث میشود دانشگاه ها تعطیل و مسیر حرکت علمی کشور متوقف شود.
🔸24. خیال کردند با اجیر کردن اوباش و اشرار برای آتش زدن سطل آشغال تا آدم کشی ها، مردم دچار خطای تشخیص شده و با اراذل همراهی می کنند.
🔹25. خیال کردند چون مردم معترضند، اگرهم با اغتشاشات همراهی نکنند اما مقابل آشوب ها نیز نخواهند ایستاد. چقدر ساده لوح.
🔸26. خیال کردند پرجم کشور را بسوزانند، هویت ایران می سوزد. شگفت ازین همه سفاهت.
🔹27. خیال کردند رفتارهای جاهلانه در میان معدودی از علمای اهل سنت، مردم اهل تسنن را مقابل ایران و نظام قرار داده و جنگ های اعتقادی به راه می افتد.
🔸28. خیال کردند با کنار هم نشستن یک بازیگر مبتذل و یک خبرنگار فراری و مزدور و یک عدد واپس مانده متعفن طاغوت-پهلوی شورای آشوب شکل می گیرد و زین پس همه باور می کند اغتشاشات راس پیدا کرده است.
🔹29. خیال کردند مواضع مغرضانه و یا جاهلانه جمعی فعال سیاسی و رسانه ای داخلی باعث میشود، اغتشاشات واگیردار و بومی شود.
🔸30. خیال کردند...
👈در نهایت اینکه خیال کردند خورشید پشت ابر می ماند. خیال کردند با ایجاد یک جنگ رسانه ای و تبلیغاتی تمام عیار برای توسعه جعلیات، مردم گمراه شده و در این خطا متوقف می شوند. نفهمیدند و نمی دانستند آنکه مقابل حقیقت صف آرائی کند با سیلی واقعیت بیدار میشود. جنگ های شناختی هزینه ساز و ویران کننده است اما پیروز نهایی در جنگ های ذهنی، قطعا و قطعا باطلِ جاعل نخواهد بود.
✅خلاصه اینکه محاسبه شان غلط بود چون مردم ایران را نشناختند. همین.
محسن مهدیان
۲۴ دی ۱۴۰۱
از جاسوس یقه دیپلمات و پیشانی پینه بسته تعجب کردید؟
شما یادتون نمیاد یک همجنسگرا در عراق درس حوزه تا سطوح عالی خواند، آنجا سید و مجتهد شد و به ایران آمد و در امتحان ورودی خبرگان هم قبول شد! حتی درلیست اصلاحطلبان رفت اما در دقیقه نود کشف و دستگیر شد
نامش سید سعید جلیلی چوبتراش بود!
" رضا عبدی پور "
🇮🇷《بصیرت عاشورائی》🇮🇷
╭═⊰🍃⚘🌼⚘🍃⊱═╮
https://eitaa.com/joinchat/4284416026Ccfaf7037f7
╰═⊰🍃⚘🌼⚘🍃⊱═╯
۲۴ دی ۱۴۰۱
هدایت شده از بسوی گام دوم
🔴 دفع انرژیهای منفی
♻️ برای دفع انرژیهای منفی در فضای امواجی کنونی و شیطنت دشمنان با استفاده از ابزارهای الکترونیکی، با داشتن نگرش توحیدی و اینکه تنها موثر در عالم وجود خداوند متعال است (لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم)، با رعایت تقوا و راهکارهای زیر می توان تاثیر این امور را رفع و دفع کرد:
🔹 دود دادن اسپند و کندر در محیط منزل
🔹 خوردن سیب
🔹 نگهداری سنگ نمک در منزل
🔹حجامت کردن با تشخیص متخصص طب سنتی
🔹نوشیدن دمنوش بادرنجبویه
🔹 بلند اذان گفتن در منزل
🔹 قربانی کردن
🔹تلاوت روزانه قرآن
🔹خواندن نماز شب، مداومت بر نماز اول وقت، ذکر صلوات، استغفار، آیهالکرسی پس از نمازها و سوره فلق و ناس در صبح و شب
یکی از توصیه های مهم بیانیه #گام_دوم انقلاب اسلامی
#احیای_سبک_زندکی_اسلامی است
@gamedovoom
۲۴ دی ۱۴۰۱
توبه در حال اختيار و آزادى ارزش دارد، نه در حال اضطرار يا مواجهه با خطر.
توبه را نبايد به تأخير انداخت. چون زمان مرگ معلوم نيست و توبه هنگام معاينهى مرگ، پذيرفته نمىشود.
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
روز یکشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۲۵
🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚
آیه ۱۸ سوره نساء(خانواده)
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّىٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ ۚ أُولَٰئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا(۱۸)
و کسانی که (تمام عمر) به اعمال زشت اشتغال ورزند تا آنگاه که یکیشان مشاهده مرگ کند در آن ساعت پشیمان شود و گوید: اکنون توبه کردم، توبه چنین کسی پذیرفته نخواهد شد، و آنان که به حال کفر بمیرند (توبه آنها نیز قبول نشود)، بر اینان عذابی دردناک مهیا ساختیم.(۱۸)
معانی کلمات آیه
اعتدنا: آماده كرده ايم. عتاد: آماده شدن. اعتداد: آماده كردن.[۱]
===============================
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً «18»
و پذيرش توبه، براى كسانى كه كارهاى زشت مىكنند تا وقتى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد، آنگاه مىگويد: همانا الآن توبه كردم، نيست. و نيز براى آنان كه كافر بميرند، بلكه براى آنان عذاب دردناك مهيّا كردهايم.(۱۸)
پیام ها
1- توبه در حال اختيار و آزادى ارزش دارد، نه در حال اضطرار يا مواجهه با خطر.
«إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»
2- اصرار بر گناه، توفيق توبه را از انسان مىگيرد.
كلمهى «يَعْمَلُونَ» نشانه استمرار و كلمهى «سيئات» به معناى تعدّد و تكرار گناه است.
3- توبه را نبايد به تأخير انداخت. چون زمان مرگ معلوم نيست و توبه هنگام معاينهى مرگ، پذيرفته نمىشود.
إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ ...
جلد 2 - صفحه 38
4- هنگام خطر ومرگ، فطرت خداشناسى انسان آشكار مىشود.
«إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»
5- كافر مردن و بد عاقبتى، همهى اعمال نيك و از جمله توبه را تباه و حبط مىكند.
«يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ»
دانشنامه اسلامی
❤️💜💙💛💖🧡💚💙🧡💜💛💖💙💚
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرزقون﴿سوره ال عمران آیه ۱۶۹﴾
هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپندار بلكه زنده اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند ( آیه ۱۶۹)
یاد و سالگرد سردار دلها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی ، شهید ابو مهدی المهندس ، شهید زمانی پور، شهیدحسین پور جعفری ، شهید هادی طارمی ، شهید محمد شیبانی وکلیه شهدای انقلاب اسلامی، بخصوص شهدای جبهه و جنگ را گرامی می داریم واین روز را به آنها تبریک و شادباش می گوئیم راهی که آنها رفتند همه ما هم شوق و امید رفتن را به بهشت ابدی و جاویدان را داریم، انشالله خداوند مرگ با عزت خصوصا" شهادت را نصیب همه ما کند. به همین مناسبت روزی یک آیه از سوره نساء (خانواده) را جهت شادی روح حاج قاسم و دیگر شهدا هدیه می کنیم و بر محمد و آل محمد صلوات می فرستیم.
🍋🍊🍐🍎🍏🍅🥝🥥🍉🍇🍌🍍🍑🍒
۲۵ دی ۱۴۰۱
صوتی کمتر شنیده شده از حضرت امام خمینی (ره) و پاسخ جالب ایشان در پاسخ به یک سؤال مهم ...!
چرا اعدام؟!
🇮🇷
۲۵ دی ۱۴۰۱
۲۵ دی ۱۴۰۱
۲۵ دی ۱۴۰۱