▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،
صَلَّى اللهُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ،
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کربلای همه دستته خانم سه ساله . . 💔
حاجتت از سه ساله امام حسین بخواهید.
1_6669141912.mp3
2.96M
🍃⚘ ﷽ ⚘🍃
️🔖 نعمت یاد امام علیه السلام
🎙استاد محمودی
قسمت یازدم
#شناختامامزمان_عج
🔴 جدیدترین سند مرتبط با شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها)
📜 نسخه نایاب کتابخانه سلیمیه شهر ادرنه ترکیه | #قرن_پنجم_هجری_قمری
🔻 قاسم بن محمد بن احمد مأموني(م حدود ۵۰۰ق) در السنی فی قتل أولاد النبی(صلوات الله علیه و آله) در این کتاب در بیان حالات یکی از دختران حاضر در کاروان اسرا مینویسد:
▪️ «انّ یزید لمّا أنزل آل النبی بیتاً من بیوت داره کان فیهم صبیة... ابنة أربع سنین، وکانت مشتاقة إلی ابیها، وکانوا یکتمون ذلک عنها... فانتبهت من منامها فی الهاجرة وقالت: یا امّاه رأیت أبی فی المنام... وأین هو؟ فصیحن بأجمعهنّ. فبعث إلیهنّ یزید أن یسألهنّ؛ وذلک أنه کان فی مقیله فانتبه لصحیهنّ، فسألهنّ فقلن: إنّ هذه الصبیة رأت أباها فی المنام، وقصصن علیه القصة. فأخبره بذلک وأمره اللعین بطرح رأس أبیها فی حجرها. فعلوا کذلک فصاحت: ما هذا؟ فقالوا: رأس أبیک. ففزعت الصبیة و فاضت و ماتت».
📚 نسخه خطی السنی فی قتل أولاد النبی(صلوات الله علیه و آله) منتسب به مأمونی صاحب کتاب الحاویة، کتابخانه سلیمیه ادرنه ترکیه، ص۱۰۴
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
رقیه
سلام الله علیها
در خرابه شام به گونه ای
ای وای بابا می گفت
و با گریه آه می کشید
[ بیقراری می کرد ] که
پیکر کوچکش به لرزه میافتاد
و حضرت زینب سلام الله علیها
به اهل بیت علیهم السلام
میفرمود: کم گریه کنید!
چیزی نمانده رقیه از دست برود!
📚 سحاب الدموع، نخجوانی ۴۲۴
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
امام حسین علیه السلام
به اندازه ای
حضرت رقیه را دوست داشتند که
هر گاه در راه کربلا
بادی می وزید
دستور می دادند
پرده کجاوه آن بانو را بیندازند
تا گرد و خاکی
بر سر و رویش ننشیند.
📚 احوال حضرت موسی علیه السلام/ نسخه خطی مؤلف ناشناس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
مرحوم صدرالدین قزوینی
پیرامون حضرت رقیه سلام الله علیها
چنین نوشته است:
محبت این دختر
در دل امام علیه السلام
منزل گرفته بود.
همیشه در کنار پدر می نشست
و دم به دم امامِ عالَم
آن دختر شیرین زبان را مانند دسته گل
در بغل می گرفت
می بوسید و می بویید
و شب ها هم
در بغل امام علیه السلام می خوابید.
📚 ریاض القدس، قزوینی،۲/۳۲۴
🏴 خون جاری کردن حضرت رقیه سلام الله علیها در مصیبت سیدالشهداء علیه السلام ...
فجاؤا برأس الحسين في طبق مغطى بمنديل و وضعوه بين يدي الرقية فقالت رقية: ما هذا، أنا لم اطلب طعاما إني أريد أبي قالوا لها: رأس أبيك فانکبت علیه تقبله و تبکی و تضرب علی رأسها و وجهها حتی امتلأ فمها بالدم.و هي تقول: يا أباه، من ذا الذي خضبك بدمائك يا أبتاه من ذا الذي قطع وريدك ليتني كنت قبل هذا اليوم عميا ليتني وسدت الثرى ولا أرى شيبك مخضبا بالدماء ثم إنها وضعت فمها على فمه وبكت بكا شديدا حتى غشي عليها فلما حركوها فإذا بها قد فارقت روحها الدنيا.
سر مطهّر امام حسین سلام الله علیه را آوردند و در حضور حضرت رقیه سلام الله علیها نهادند درحالتي كه پردهاى به روى آن سر مطهّر بود؛ پرده را برداشتند آن معصومه پرسيد اين سر كيست؟ من غذا نخواستم من بابایم را می خواهم. گفتند اين سر بابت حسين عليه السّلام است. خود را برآن سر مطهّر انداخت شروع كرد صورت پدر را بوسيدن و بر سر و سينه زدن آنقدر با دستهاى كوچك خود به دهانش زد كه مملوّ از خون شد. دخترك چشمش كه به سر بريده پدر افتاد، گفت: بابا جان چه کسی تو را به خون خضاب كرد. بابا جان رگهاى گلويت را كى بريد. پدر جان كاش كور مى بودم. اى كاش در زير گل فرو مى رفتم و محاسن تو را غرق خون نمى ديدم. پس آن صغيره لب بر لب پدر نهاد در زمان طويلى از سخن افتاد و گريست تا اینکه غش کرد .همين كه او را حركت دادند ديدند که روحش از بدنش مفارقت کرده و از دنیا رفته است.
#روضه #مقتل
📚 ریاض القدس 2 /323.
📚 از مدينه تا مدينه/ص962 ( سید محمد جواد ذهنی تهرانی)
♨️ذکری مجرب برای توسل به امام زمان عجل الله در گرفتاری ها...
🔸ذکر مجرب و شریفی برای توسل به #امام_زمان عجل الله در "الصحيفة العلويه" و نیز "دارالسلام" نقل شده، عدد صغیر این ذکر ۱۱۴ بار به تعداد سوره های قرآن است.
🔸این ذکر چنین است؛
🔅"يا الله يا محمد يا علي يا فاطمه يا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلكني"
🖋 حجتالاسلام شیخ جعفر ناصری
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🖋چگونه همیشه خود را در محضر امام بدانیم؟
در ابتدا باید به خودمان تلقین کنیم که هر کاری من انجام میدهم #امام_زمان (عجل الله فرجه) من را میبیند، این تلقینات در دراز مدت موجب میشوند که انسان خودش را همیشه تحت نظر و در حضور حضرت بداند.
استاد سپیدنامه
🆔 کانال ظهور نزدیکه ان شاءالله 👇
@zohoor_nazdike_enshaallah
🏴 صلي الله علیك یا رقية بنت الحسين
◼️...وقتی سر مطهر پدر را برایش آورند و آن را دید. گفت: این سر کیست؟ گفتند: سر پدرت می باشد. سر را برداشت و به سینه اش چسبانید و گریست و چنین می گفت:
▪️يا أبَاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ؟!
▪️پدر جان! كی تو را با خونت خضاب كرد؟!
▫️يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ؟!
▫️ای پدر! كه رگهای گردنت را بريد؟!
▪️يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي؟!
▪️ای پدر! كی مرا در كودكی يتيم كرد؟!
▫️يا أبَتاهُ، مَنْ بَقي بَعْدَك نَرْجوه؟!
▫️پدر جان! بعد از تو به كه اميدوار باشيم؟!
▪️يا أبَتاهُ، مَنْ لِلْيتيمة حَتّي تَكْبُر؟!
▪️پدرجان! اين دختر يتيم را چه کسی نگهداری و بزرگ كند؟!
▫️یا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات؟!
▫️پدر جان! زنان بی پوشش چه کنند؟!
▪️یا أبتاه ! مَن للأرامل المسبیّات؟!
▪️پدرجان! زنان اسیر و سرگردان کجا بروند؟!
▫️یا أبتاه ! مَن للعیون الباکیات؟!
▫️پدر جان! چه کسی چشمان گریان را چاره ساز است؟!
▪️یا أبتاه ! مَن للضائعات الغریبات؟!
▪️پدر جان! چه کسی یار و یاور غریبان بی پناه است؟!
▫️یا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات؟!
▫️پدر جان! چه کسی پریشان مویی ما را سامان می بخشد؟!
▪️یا أبتاه ! مَن بعدک؟! وا خیبتنا! یا أبتاه من بعدک؟! وا غربتنا!
▪️پدر جان! بعد از تو چه کسی با ماست؟! وای از نومیدی و غربت ما
▪️یا أبتاه ! لیتنی کنت الفدى؛
▪️پدر جان! کاش فدایت می شدم؛
▫️یا أبتاه ! لیتنی کنت قبل هذا الیوم عمیا.
▫️پدر جان! ای کاش بیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم.
▪️یا أبتاه ! لیتنی وسدت الثّرى ولا أرى شیبک مخضّباً بالدّماء.
▪️پدر جان! کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم.
⚫️ ثم إنها وضعت فمها علی فمه الشریف و بکت بکاء شدیدا حتی غشی علیها، فلما حرکوها فإذا بها قد فارقت روحها الدنیا...
⚫️ سپس حضرت رقیه سلام الله علیها دهانش را بر دهان سیدالشهداء علیهالسلام گذاشت و شروع کرد به گریه کردن آنقدر گریه کرد تا بیهوش شد، وقتی او را تکان دادند دیدند که روح مطهرش از دنیا پر کشیده است....
📚 المنتخب (فخرالدین طریحی)، ص۱۳۷
🏴 صلي الله علیك یا رقية بنت الحسين
◼️...وقتی سر مطهر پدر را برایش آورند و آن را دید. گفت: این سر کیست؟ گفتند: سر پدرت می باشد. سر را برداشت و به سینه اش چسبانید و گریست و چنین می گفت:
▪️يا أبَاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ؟!
▪️پدر جان! كی تو را با خونت خضاب كرد؟!
▫️يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ؟!
▫️ای پدر! كه رگهای گردنت را بريد؟!
▪️يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي؟!
▪️ای پدر! كی مرا در كودكی يتيم كرد؟!
▫️يا أبَتاهُ، مَنْ بَقي بَعْدَك نَرْجوه؟!
▫️پدر جان! بعد از تو به كه اميدوار باشيم؟!
▪️يا أبَتاهُ، مَنْ لِلْيتيمة حَتّي تَكْبُر؟!
▪️پدرجان! اين دختر يتيم را چه کسی نگهداری و بزرگ كند؟!
▫️یا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات؟!
▫️پدر جان! زنان بی پوشش چه کنند؟!
▪️یا أبتاه ! مَن للأرامل المسبیّات؟!
▪️پدرجان! زنان اسیر و سرگردان کجا بروند؟!
▫️یا أبتاه ! مَن للعیون الباکیات؟!
▫️پدر جان! چه کسی چشمان گریان را چاره ساز است؟!
▪️یا أبتاه ! مَن للضائعات الغریبات؟!
▪️پدر جان! چه کسی یار و یاور غریبان بی پناه است؟!
▫️یا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات؟!
▫️پدر جان! چه کسی پریشان مویی ما را سامان می بخشد؟!
▪️یا أبتاه ! مَن بعدک؟! وا خیبتنا! یا أبتاه من بعدک؟! وا غربتنا!
▪️پدر جان! بعد از تو چه کسی با ماست؟! وای از نومیدی و غربت ما
▪️یا أبتاه ! لیتنی کنت الفدى؛
▪️پدر جان! کاش فدایت می شدم؛
▫️یا أبتاه ! لیتنی کنت قبل هذا الیوم عمیا.
▫️پدر جان! ای کاش بیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم.
▪️یا أبتاه ! لیتنی وسدت الثّرى ولا أرى شیبک مخضّباً بالدّماء.
▪️پدر جان! کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم.
⚫️ ثم إنها وضعت فمها علی فمه الشریف و بکت بکاء شدیدا حتی غشی علیها، فلما حرکوها فإذا بها قد فارقت روحها الدنیا...
⚫️ سپس حضرت رقیه سلام الله علیها دهانش را بر دهان سیدالشهداء علیهالسلام گذاشت و شروع کرد به گریه کردن آنقدر گریه کرد تا بیهوش شد، وقتی او را تکان دادند دیدند که روح مطهرش از دنیا پر کشیده است....
📚 المنتخب (فخرالدین طریحی)، ص۱۳۷