eitaa logo
🌸تنهامسیریهای آذربایجان شرقی
869 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
20 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمینها ارتباط برقرار کنید. @abbas72 ۰۹۱۴۸۶۵۶۴۳۷ 💡 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد باماهمراه باشید http://eitaa.com/joinchat/1168769056C893fecc5aa
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5803414309195218953.mp3
4.36M
42 اذان دعوت‌نامه خداست! نهایت بی ادبی اينه که؛ روزی چند بار، دعوت نامه خدا رو نشنیده بگیریم! تمرین کنیم؛ صدای خدا رو، لابلاي کلمات اذان بشنویم. 🎤 🏴@East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 برای تقرب ۵۹ 🔹در کلام امیرالمومنین فداش بشم اومده که مردم در مورد آدم مومن و عاشق خدا میگن: اون آدم دیوونه شده! «لَقَد خالَطَهُم امراً عظیم... آنها با امر بزرگی قاطی شدند». میگن اینم دیوانه هست که نمیره دلار بخره و بفروشه! میتونه اجناسش رو گرون کنه ولی نمیکنه! بابا پولو بچسب!!!!!
🌸💕 نمیفهمن که انسان مومن توی یه عالم دیگه هست... خودش هست و خدا... حال میکنه با بندگی پروردگار 💕💞 👈اختیاری برای خودش نذاشته، همش دنبال اطاعت امر مولاست... یه زندگی گرررررم و عاشقانه رو داره تجربه میکنه.... 💢 بقیه صبح تا شب هم بدوند، بازم به یه هزارم لذت های بنده مومن نمیرسن. بیچاره ها همش در حال سختی دوری از خدا هستند....
🔹 در یه روایت دیگه ای میفرماید: وقتی به کسی چیزی دادی حتی توی ذهنت هم اون چیز رو مرور نکن هی نگو من فلان چیز رو دادم به فلانی! هرچقدر مرور کنی اجرت کمتر میشه. بی خیال! دادیش رفت تموم شد😊❤️ آفرین فکرش رو نکن. اتفاقا هر چقدر به چیزایی فکر کنی که به دیگران دادی شیطان میاد و تو رو حسرت زده میکنه. از یه کار خوبی هم که کردی پشیمونت میکنه نامررررد!😕
کلام آخر اینکه ✔️ در طول زندگی همیشه مراقب پاکی ذهنت باش. مراقب باش افکار منفی نیان ذهنت رو خراب کنن از نماز خیلی کمک بگیر عزیز دلم... ✅ فرمود توی نماز افکاری که میاد توی ذهنت رو کنار بزن. از نماز کمک بگیر و کن.... آیه قران رو شنیدی که فرمود: از صبر و نماز کمک بگیرید؟ معناش همینه. ذهنت رو با نماز کنترل کن.👌
💕 آیت الله بهجت (ره) میفرمودند: انسانهای خوب وقتی میخواهند سر نماز توجه کنند، قبل از شروع نماز میگویند: «صَلَ الله عَلَیک یا ابا عبدالله...» اگه یه قطره اشک هم از گوشه چشمای قشنگت جاری شد که دیگه تموم! 🌺 آخه میدونی؟ اباعبدالله الحسین علیه السلام یه تجربه فوق العاده هست برای توجه ما.... توی روضه ها ، آدم دیگه خودی براش نمی مونه... همش برای مصیبت بچه های حسین داد میزنه... دیگه توجهی به رنج های خودش نداره... 💕 این تجربه مقدس رو داشته باشید @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ بقیه حرفم رو خوردم و ادامه ندادم ...  دوباره لبخند زد... –شخص دیگه که خیلی خوبه، اما نمی تونید واقعا به من فکر کنید؟ خسته و کلافه ... تمام وجودم پر از التماس شده بود... 💥–نه نمی تونم دکتر دایسون ... نه وقتش رو دارم، نه ... چند لحظه مکث کردم ... بدتر از همه ... شما دارید من رو انگشت نما و سوژه حرف دیگران می کنید... 👌–ولی اصلا به شما نمیاد با فکر و حرف دیگران در مورد خودتون توجه کنید ... یهو زد زیر خنده ... اینقدر شناخت از شما کافیه؟ حالا می تونید بهم فکر کنید؟ 🌟–انسان یه موجود اجتماعیه دکتر ... من تا جایی حرف دیگران برام مهم نیست که مطمئن باشم کاری که می کنم درسته. حتی اگر شما از من یه شناخت نسبی داشته باشید ،من ندارم ... بیمارستان تمام فضای زندگی من رو پر کرده،وقتی برای فکر کردن به شما و خصوصیات شما ندارم. 💠حتی اگر هم داشته باشم، من یه مسلمانم و تا جایی که یادم میاد، شما یه دفعه گفتید از نظر شما، خدا، قیامت و روح وجود نداره... در رو بستم...   💫–خواهش می کنم تمومش کنید. و از اتاق رفتم بیرون... 🌟برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پرید.شده بودم دستیار دایسون ... انگار یه سطل آب یخ ریختن روی سرم. باورم نمی شد ،کم مشکل داشتم که به لطف ایشون، هر لحظه داشت بیشتر می شد. دلم می خواست رسما گریه کنم. 💢برای اولین عمل آماده شده بودیم ، داشت دست هاش رو می شست ، همین که چشمش بهم افتاد با حالت خاصی لبخند زد ولی سریع لبخندش رو جمع کرد. 🔶–من موقع کار آدم جدی و دقیقی هستم و با افرادی کار می کنم که ریزبین، دقیق و سریع هستن . داشتم از خجالت نگاه ها و حالت های بقیه آب می شدم ... 💥 زیرچشمی بهم نگاه می کردن و بعضی ها لبخندهای معناداری روی صورت شون بود. چند قدم رفتم سمتش و خیلی آروم گفتم: 🔷–اگر این خصوصیاتی که گفتید در مورد شما صدق می کرد ، می دونستید که نباید قبل از عمل با اعصاب جراح بازی کنید ،حتی اگر دستیار باشه... 🔶خندید ، سرش رو آورد جلو ، –مشکلی نیست ... انجام این عمل برای من مثل آب خوردنه ، اگر بخوای، می تونی بایستی و فقط نگاه کنی... 💟برای اولین بار توی عمرم، دلم می خواست از صمیم قلب بزنم یه نفر رو له کنم. با برنامه جدید، مجبور بودم توی هر عملی که جراحش، دکتر دایسون بود ،حاضر بشم. البته تمرین خوبی هم برای صبر و کنترل اعصاب بود ،چون هر بار قبل از هر عمل، چند جمله ای در مورد شخصیتش نطق می کرد و من چاره ای جز گوش کردن به اونها نداشتم. 💔توی بیمارستان سوژه همه شده بودیم. به نوبت جراحی های ما می گفتن جراحی عاشقانه... 🔥 یکی از بچه ها خوردن نهار، ریما من رو خطاب قرار داد: –واقعا نمی فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می کنی؟! اون یه مرد جذاب و نابغه است و با وجود این سنی که داره تونسته رئیس تیم جراحی بشه. همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد و من فقط نگاه می کردم ... اون یه مرد جذاب و نابغه است و با وجود این سنی که داره تونسته رئیس تیم جراحی بشه. همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد و من فقط نگاه می کردم ... 💠واقعا نمی دونستم چی باید بگم ،یا دیگه به چی فکر کنم.... برنامه فشرده و سنگین بیمارستان ... فشار دو برابر عمل های جراحی ... تحمل رفتار دکتر دایسون که واقعا نمی تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه ... حالا هم که... 😑چند لحظه بهش نگاه کردم. با دیدن نگاه خسته من ساکت شد. از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون.خسته تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم.  👈ادامه دارد... 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱 @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا