eitaa logo
🖤تنهامسیریهای آذربایجان شرقی🖤
915 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
19 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمینها ارتباط برقرار کنید. @abbas72 ۰۹۱۴۸۶۵۶۴۳۷ 💡 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد باماهمراه باشید http://eitaa.com/joinchat/1168769056C893fecc5aa
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋ روزت را زیبا کن! عادت سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر می دهیم ...
💠 روز 💠 💎 نگران این روزها نباشید 🔻پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم): لا تَکرَهُوا الفِتنَة فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیر المُنافِقین ❇️از فتنه و آزمایش در آخرالزمان نگران نباشید؛ چراکه موجب نابودی منافقان خواهد شد. 📚 میزان الحکمه، حدیث شماره ۱۵۷۴۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏 👨‍🔬طب و سلامت ‼️بیماری های ناشی از نخوردن صبحانه ابتلا به دیابت افزایش بیماری قلبی اضافه وزن افزایش چربی کند شدن سوخت و ساز کاهش بهره هوشی کاهش انرژی بدن ضعف اعصاب @East_Az_tanhamasir
امام رضا (علیه السلام) میفرمایند: 🔸 هر کس بخواهد که معده‌اش ناراحت نشود، در بین غذا آب نیاشامد تا وقتى که خوردن غذا پایان پذیرد. هر کس در هنگام خوردن طعام آب بخورد، بدنش مرطوب و معده‌اش ضعیف گردد و رگها جوهر و قوت غذا را نمى‌گیرند. 📚 فقه الرضا(ع) ، ص۳۴۶ @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🏴 مجموعه فریاد جرعه‌هایی است از معارف خطبه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در مسجدالنّبی. 🔘 سلام الله علیها @East_Az_tanhamasir
🔴 روایت یک خرابکاری نسلی ⏪در اوایل دهه هفتاد وقتی دولت آقای رفسنجانی به یک سازمان جهانی یهودی تعهد داد که رشد جمعیت تنها کشور رسمی شیعه جهان را به پایین ترین نرخ ممکن برساند؛ همفکران خود را دور هم جمع کرد که چکار کنند الان هر زن ایرانی به طور متوسط ۶فرزند دارد، چه کنیم این عدد را در کمترین زمان به یک یا دو برسانیم. ▪️با ابزار رسانه و فیلم سریال و.. خانه داری و فرزنداوری و فرزند زیاد داشتن رو تقبیح کنند. ▪️ زنان و دختران رو به تحصیلات و اشتغال در جامعه سوق بدن(اینجوری آمار بیکاری پسران بالا میره) ▪️سن ازدواج رو بالا ببرند و عنوان کودک همسری رو باب کردند(دختری که میتوانست در ۱۶سالگی مادر شوند و پسر ۱۷ با ریش و سیبیل گفتند کودک است!!!) ▪️محدود کردن فرزندآوری به بالای ۱۸ سال و زیر ۳۵ سال (دقیقا سنی که به تحصیلات مشغول میکنن و درصورتیکه زن از ۱۵تا ۵۵ سالگی میتونه بچه دار بشه) ▪️به هر بهانه و بزور عقیم کردن زنان در بیمارستانها(فقط مناطق شیعه) و بداخلاقی با زائو(فقط مادران میدونن بداخلاقی کادر زایمان یعنی چه و چقدر سخت و زجرآوره) ▪️زایمان در خانه که ضامن سلامتی و ارامش مادر هست رو ممنوع کردند و بزور و به بهانه های مسخره با ظاهر مثلا علمی سزارین رو گسترش دادند تا حالا که رتبه اول سزارین در جهان هستیم(هشتاد و پنج درصد زایمانها سزارین هست) ▪️پر خرج کردن بارداری (لیست کردن انواع تست و آزمایش ها و سونوگرافی قبل و حین بارداری که فقط تو ایران هست) ▪️تحقیر شغل های تجاری و آزاد و ترویج شغل کارمندی و دولتی با حقوق ثابت و بیمه! ▪️کمرنگ کردن واسطه گری و سخت و پر دردسر کردن ازدواج(جهیزیه و مهریه و مراسم عروسی آنچنانی) با فیلم و سریال های تلویزیونی و سینمایی ▪️تحقیر روستانشینی و ترویج شهر و آپارتمان نشینی و فقط مصرف کننده بودن (بچه شهر بودن/دهاتی) ▪️تغییر سبک زندگی، تغدیه، پوشش و...که موفق شدند و غربی ها جایزه کاهش جمعیت را به مرندی دادند. اینک یک ایران با بحران جمعیت شیعه و زادو ولد زیاد وهابیت و تهدیدات امنیتی در آینده نزدیک😔 🔴 واین است وضعیت کشور ما که رو به پیری هست. @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
M-Shojaei-www.Ziaossalehin.ir-Maqae-arshie-Haz-Zahra-sa-J11.mp3
13.63M
"س" ۱۱ ✨نزول حضرت جبرئیل علیه‌السلام، بر اول بانوی خلقت، تماماً برای شرح آینده‌ی تاریخ اسلام بوده ، اخباری که سراسر با درد و مصیبت و شکست همراه است! ✦ اما در این اخبار، تنها دو اتفاق بود، که آب خنکی بر شعله‌‌ی نگرانی‌های آخرالزمانیِ حضرت زهرا "س" شد! کدام دو اتفاق ؟ @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🤍💚 ﷽ 🦋🦋🦋 🔥💥 با‌ این همـه مصیبـت و بلا، چـرا امــام زمــ💚ـان علیه السلام ظهـ🌤ـور نمی‌ڪنه⁉️ 🎙 دکتر علی تقوی 🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤 @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈 پاسخ آیت‌الله بهجت(ره) به یک شبهه فراگیر 🔴 چرا رنج و بلای بعضی‌ها بیشتر است؟ 🔸هر کسي کاسه‌اي از ابتلائات دارد که مطابق وجود و استعداد اوست و کاسه‌هاي اشخاص از بلايا پر شده است، ولي خدا که همه را دوست دارد؛ آيا در برابر طوفان‌هاي حوادث، ما را در وسط کشتي رها کرده است؟! و يا همواره به فكر ماست؟! ✅درست است که بعضي از افراد در ماديات و ثروت از تو بالاتر هستند، اما آيا عمر او، صحت او، توسعۀ او از لحاظ اولاد و... از تو بيشتر است يا اينکه تو در اين امور و ديگر نعمت‌هاي ظاهري و باطني از او برتر هستی؟! 👌همه‌چیز را من‌حیث‌المجموع(به‌طور کلي) باید نگاه کرد، خداوندِ علیم و حکیم همۀ بلاها را با عدل و ترازوی مساوات تقسیم کرده است؛ «أَلْمَصائِبُ بِالسوِیةِ مَقْسُومَةٌ بَینَ الْبَرِیةِ» (الدعوات، ص۲۸۸) 🔻در محضر بهجت، ج۲، ص۳۸۰، نکته۱۲۱۴ ⃟⃝🌿@East_Az_tanhamasir
💯انار ترش و شیرین: ▪️الإمام الرضا عليه‌السلام: امتَصِّ‌ مِنَ‌ الرُّمّانِ‌ المُزِّ؛ فَإِنَّهُ‌ يُقَوِّي النَّفسَ‌، و يُحيِي الدَّمَ‌ ◾️امام رضا عليه السلام: انار ترش و شيرين مزمزه کن[و بخور] ؛ چرا كه انسان را نيرو مى‌دهد و خون را زنده مى‌سازد. 📙منبع: دانشنامه احادیث پزشکی، ج۲، ص۳۱۷ @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 عکس هاو خاطرات با همسرش 📍یک سال بیشتر زندگی مشترک نداشتن این ویدیو توسط خانومش تهیه شده لطفاب اشتراک بزارید همه بدونن چ کسایی روداریم ازدست میدیم ب خاطرنادانی برهنگی ظلم و ستم بی شرفی😔🖤 🌹 ارواح طیبه شهدا صلوات @East_Az_tanhamasir
«💚✨ » {مـٰااصابک‌من‌حسنہ‌فمن‌اللّٰھ} ‌ +دید؎‌وقتی‌‌پر‌از‌نـاامیدی‌‌میشی‌ بعد‌یھویی‌‌‌یه‌‌خوشحالے‌میاد‌تو‌دلت؟! اون‌‌خداست..:) 💚¦↫ ✨¦↫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️بسم رب الشهدا❤️ ✍️ 💠 عباس و عمو با هم از پله‌های ایوان پایین دویدند و زن‌عمو روی ایوان خشکش زده بود. زبانم به لکنت افتاده و فقط نام حیدر را تکرار می‌کردم. عباس گوشی را از دستم گرفت تا دوباره با حیدر تماس بگیرد و ظاهراً باید پیش از عروسی، رخت عزای دامادم را می‌پوشیدم که دیگر تلفن را جواب نداد. 💠 جریان خون به سختی در بدنم حرکت می‌کرد، از دیشب قطره‌ای آب از گلویم پایین نرفته و حالا توانی به تنم نمانده بود که نقش زمین شدم. درست همانجایی که دیشب پاهای حیدر سست شد و زانو زد، روی زمین افتادم و رؤیای روی ماهش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت. 💠 بین هوش و بی‌هوشی بودم و از سر و صدای اطرافیانم تنها هیاهویی مبهم می‌شنیدم تا لحظه‌ای که نور خورشید به پلک‌هایم تابید و بیدارم کرد. میان اتاق روی تشک خوابیده بودم و پنکه سقفی با ریتم تکراری‌اش بادم می‌زد. برای لحظاتی گیج گذشته بودم و یادم نمی‌آمد دیشب کِی خوابیدم که صدای نیمه‌شب مثل پتک در ذهنم کوبیده شد. 💠 سراسیمه روی تشک نیم‌خیز شدم و با نگاه حیرانم دور اتاق می‌چرخیدم بلکه حیدر را ببینم. درد نبودن حیدر در همه بدنم رعشه کشید که با هر دو دستم ملحفه را بین انگشتانم چنگ زدم و دوباره گریه امانم را برید. چشمان مهربانش، خنده‌های شیرینش و از همه سخت‌تر سکوت آخرین لحظاتش؛ لحظاتی که بی‌رحمانه به زخم‌هایش نمک پاشیدم و خودخواهانه او را فقط برای خودم می‌خواستم. 💠 قلبم به‌قدری با بی‌قراری می‌تپید که دیگر وحشت و عدنان از خجالت در گوشه دلم خزیده و از چشمانم به‌جای اشک خون می‌بارید! از حیاط همهمه‌ای به گوشم می‌رسید و لابد عمو برای حیدر به جای مجلس عروسی، مجلس ختم آراسته بود. به‌سختی پیکرم را از زمین کندم و با قدم‌هایی که دیگر مال من نبود، به سمت در رفتم. 💠 در چوبی مشرف به ایوان را گشودم و از وضعیتی که در حیاط دیدم، میخکوب شدم؛ نه خبری از مجلس عزا بود و نه عزاداران! کنار حیاط کیسه‌های بزرگ آرد به ردیف چیده شده و جوانانی که اکثراً از همسایه‌ها بودند، همچنان جعبه‌های دیگری می‌آوردند و مشخص بود برای شرایط آذوقه انبار می‌کنند. 💠 سردسته‌شان هم عباس بود، با عجله این طرف و آن طرف می‌رفت، دستور می‌داد و اثری از غم در چهره‌اش نبود. دستم را به چهارچوب در گرفته بودم تا بتوانم سر پا بایستم و مات و مبهوت معرکه‌ای بودم که عباس به پا کرده و اصلاً به فکر حیدر نبود که صدای مهربان زن‌عمو در گوشم نشست :«بهتری دخترم؟» 💠 به پشت سر چرخیدم و دیدم زن‌عمو هم آرام‌تر از دیشب به رویم لبخند می‌زند. وقتی دید صورتم را با اشک شسته‌ام، به سمتم آمد و مژده داد :«دیشب بعد از اینکه تو حالت بد شد، حیدر زنگ زد.» و همین یک جمله کافی بود تا جان ز تن رفته‌ام برگردد که ناباورانه خندیدم و به‌خدا هنوز اشک از چشمانم می‌بارید؛ فقط این‌بار اشک شوق! دیگر کلمات زن‌عمو را یکی درمیان می‌شنیدم و فقط می‌خواستم زودتر با حیدر حرف بزنم که خودش تماس گرفت. 💠 حالم تماشایی بود؛ بین خنده و گریه حتی نمی‌توانستم جواب سلامش را بدهم که با همه خستگی، خنده‌اش گرفت و سر به سرم گذاشت :«واقعاً فکر کردی من دست از سرت برمیدارم؟! پس‌فردا شب عروسی‌مونه، من سرم بره واسه عروسی خودمو می‌رسونم!» و من هنوز از انفجار دیشب ترسیده بودم که کودکانه پرسیدم :«پس اون صدای چی بود؟» صدایش قطع و وصل می‌شد و به سختی شنیدم که پاسخ داد :«جنگه دیگه عزیزم، هر صدایی ممکنه بیاد!» از آرامش کلامش پیدا بود فاطمه را پیدا کرده و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خبر داد :«بلاخره تونستم با فاطمه تماس بگیرم. بنزین ماشین‌شون تموم شده تو جاده موندن، دارم میرم دنبال‌شون.» 💠 اما جای جراحت جملات دیشبم به جانش مانده بود که حرف را به هوای عاشقی برد و عصاره احساس از کلامش چکید :«نرجس! بهم قول بده باشی تا برگردم!» انگار اخبار به گوشش رسیده بود و دیگر نمی‌توانست نگرانی‌اش را پنهان کند که لحنش لرزید :«نرجس! هر اتفاقی بیفته، تو باید محکم باشی! حتی اگه آمرلی اشغال بشه، تو نباید به مرگ فکر کنی!» 💠 با هر کلمه‌ای که می‌گفت، تپش قلبم شدیدتر می‌شد و او عاشقانه به فدایم رفت :«به‌خدا دیشب وقتی گفتی خودتو می‌کُشی، به مرگ خودم راضی شدم!» و هنوز از تهدید عدنان خبر نداشت که صدایش سینه سپر کرد :«مگه من مرده باشم که تو اسیر دست داعش بشی!» گوشم به حیدر بود و چشمم بی‌صدا می‌بارید که عباس مقابلم ظاهر شد. از نگاه نگرانش پیدا بود دوباره خبری شده و با دلشوره هشدار داد :«به حیدر بگو دیگه نمی‌تونه از سمت برگرده، داعش تکریت رو گرفته!»... ✍️نویسنده:
🤲خدایا مرا ببخش بخاطر تمام لحظه هایی که تو با من بودی و من فکر میکردم تنها هستم. بخاطر تمام ثانیه هایی که منتظرم می ماندی و من نمی آمدم؛ مرا ببخش. بخاطر تمام روزهایی که تو برای من بهترینها را خواستی و من برای رسیدن به بدترین ها ناامیدت کردم. بخاطر تمام درهایی که کوبیدم و هیچکدام در خانه ی تو نبود؛ مرا ببخش. بخاطر تمام لحظه هایی که ماهی قلب من خلاف جریان مسیر تو حرکت میکرد مرا ببخش. بخاطر تمام گله هایم مرا ببخش. 🌙⭐️شبتون با یاد خدا بخیر @East_Az_tanhamasir