eitaa logo
ابراهیم هادی دلها❤حاج قاسم سرداردلها
127 دنبال‌کننده
14هزار عکس
9.5هزار ویدیو
58 فایل
می دانم که اگر با شهدا مواجه شویم آنان خواهند گفت: اگر ما هم مثل شما پای ارزش های انقلاب کوتاه می آمدیم، امروز نهال انقلاب به این شجره طیبه ، تبدیل نمی شد. شجره ی زیبایی که اصل آن ثابت و شاخ و برگ آن در آسمان هاست
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 یک شب دلش شکست... به زینب(س) گلایه کرد... 🍃فردا هنوز سرنزده..... انتخاب شد...! 🏴 🥀 https://eitaa.com/Ebrahimsss
🟦رای می دهم به نیابت از: 🌷شهید ابراهیم هادی .
🔷 ۷ بهمن سالروز شهادت ناجی جان حاج قاسم و بچه‌های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان در عملیات کربلای ۵، شهید مرتضی جاویدی گرامی باد. ♦️شهید آوینی: «و بالاخره گمشده خویش شهید مرتضی جاویدی را یافتیم، فرمانده شهید گردان فجر، او را که می بینی به یاد آن چهار روز و پنج شبی می افتی که در عملیات والفجر ۲ با پنجاه نفر از بچه های گردان در محاصره دشمن افتاده بودند و هنگامی که کار به انتها رسیده بود، مرتضی گفته بود: ما مقاومت می کنیم و اجازه نمی دهیم که تاریخ تنگه احد تکرار شود. اجر مقاومت دلیرانه آنها پیروزی بود. نام و نشان سنگینی هایی است که سالکین طریق خدا از آن دو می گریزند و مرتضی بالاخره هم در برابر سماجت دوربین تسلیم نشد.» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
🚨سالگرد شهادت 🔹400 نفر بودندکه تپه «بردزرد» را فتح کردند. کارسختی نبود، اسیر هم گرفتند اما سختی کار تازه بعد از مستقر شدن گردان فجر روی تپه شروع شد.عراق نمی‌خواست تپه را از دست بدهد، اما بچه‌های گردان فجر مقاومت کردند، آن هم بدون آب و غذا. 🔸چهار پنج روز مقاومت کردند تا نیروی کمکی رسید و تپه حفظ شد. اما دیگر خبری از گردان فجر نبود؛ گردان شده بود گروهان و کم‌کم گروهان هم شده بود دسته؛ آخر از 400 نفر فقط 18 نفر مانده بودند! 🔹آنقدر شهید زیاد شده بود، که می‌گفتند تعداد اسرای عراقی از تعداد رزمنده‌های ایرانی بیشتر شده است! گردان رفته بود و دسته برگشته بود، بله باورش سخته اما مرتضی جاویدی درعملیاتی سخت و طاقت فرسا به نام والفجر2، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش در محاصره‌ی دشمن مقاومت جانانه‌ای کرد. 🔸در حالی که 4 شب و 3 روز در 40 کیلومتری خاک عراق با دشمن درگیر بودند، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب عقب نشینی می دهد، او پشت بیسیم میگوید : نمیگذارم دیگری تکرار شود و ما تنگه را ترک نمی کنیم، به همین علت او را به عنوان سردار احد هم می شناسند. 🔹پس از پیروزی این عملیات اکثریت فرماندهان و رزمندگان نزد حضرت‌ امام به تهران رفتند و سرلشکر رضایی موضوع را با حضرت امام در میان می‌گذارد. و حضرت امام بر این شهید می‌زند. 📎فرماندهٔ دلاور گردان فجر تیپ المهدی 🌷 ولادت : ۱۳۳۷/۴/۲۲ فسا ، فارس شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۷ شلمچه ، عملیات کربلای ۵
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای عجیب حرم حضرت زینب به یاد مدافعان حریم و حرم بانوی دمشق.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️صبحی نو سر زد و زندگی به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد و این نهایت امیدواری است که در هوای یادتان، نفس می کشیم و در عطر نرگس بارانِ نامتان، دم می زنیم ... شکر خدا که در پناه شماییم 🤲 🍃✋ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الامان (عج)
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۰۸ بهمن ۱۴۰۲ میلادی: Sunday - 28 January 2024 قمری: الأحد، 16 رجب 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹خروج حضرت فاطمه بنت اسد از کعبه بعد از ولادت حضرت علی علیه السلام 📆 روزشمار: ▪️9 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️10 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام ▪️11 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ▪️16 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام ▪️17 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام ✅ التماس دعای فرج
𖣔‿︵‿𖣔💖𖣔‿︵‿𖣔 از باد مرا بوی تو آمد امروز شکرانه‌ ی آن به باد دادم دل را صبحتون شهدایی🌷🌷🌷
1.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به این دلیل شهید صاحب اعجاز است ... شهید سلیمانی
|•| چه كه داشتيم بين همه حتي اسير عراقي به طور مساوي تقسيم كرديم. اسير عراقي كه توقع اين برخورد خوب را نداشت. خودش را معرفي كرد وگفت: من ابوجعفر، شــيعه و ساكن كربلا هســتم. اصلا فكر نميكردم كه شما اينگونه باشــيد و...خلاصه كلي حرف زد كه ما فقط بعضي از كلماتش را ميفهميديم. هنوز هوا روشن نشــده بود که به غار»بانسيران« در همان نزديكي رفتيم و استراحت كرديم. رضا گوديني براي آوردن کمک به سمت نيروها رفت. ســاعتي بعد رضا با وســيله و نيروي كمكي برگشت و بچه ها را صدا كرد. پرســيدم: رضا چه خبر!؟ گفت: وقتي به ســمت غار برميگشــتم يكدفعه جا خوردم! جلوي غار يك نفر مسلح نشسته بود. اول فكر كردم يكي از شماست. ولي وقتي جلو آمدم باتعجب ديدم ابوجعفر، همان اســير عراقي در حالي كه اسلحه در دست دارد مشغول نگهباني است! به محض اينكه او را ديدم رنگم پريد. اما ابوجعفر سلام كرد و اسلحه را به من داد. بعد به عربي گفت: رفقاي شما خواب بودند. من متوجه يك گشتي عراقي شدم كه از اين جا رد ميشد. براي همين آمدم مواظب باشم كه اگر نزديك شدند آنها را بزنم! با بچه ها بــه مقر رفتيم. ابوجعفر را چند روزي پيش خودمان نگه داشــتيم. ابراهيم به خاطر فشــاري كه در مسير به او وارد شده بود راهي بيمارستان شد. چند روز بعد ابراهيم برگشت. همه بچه ها از ديدنش خوشحال شدند. ابراهيم را صدا زدم و گفتم: بچه هاي سپاه غرب آمده اند از شما تشكر كنند! باتعجب گفت: چطور مگه، چي شده؟! گفتم: تو بيا متوجه ميشي! با ابراهيم رفتيم مقر ســپاه، مسئول مربوطه شروع به صحبت كرد: ابوجعفر، اسير عراقي كه شما با خودتان آورديد، بيسيمچي قرارگاه لشکر چهارم عراق بــوده. اطلاعاتی كه او به ما از آرايش نيروها، مقر تيپها، فرماندهان، راههاي نفوذ و... داده بسيار بسيار ارزشمند است.