افشاگری پروژه 2020 اسلام سکولار
☑️ #رئیسی به قوه قضائیه نرود، تا مشکلات کشور حل شود! 🔻 #مصطفی_تاجزاده، فعال اصلاحطلب و از دستگیرش
⭕️ غیر از پیشنهاد تاجزاده درباره راهاندازی #تلویزیون_خصوصی! اصلاحطلبانی مثل حسین مرعشی و حجتی کرمانی هم پیشنهادات مشعشعی از قبیل #فکّ_حصر و #بازگشت_خاتمی به عرصه سیاسی را برای بهبود اوضاعی که خود پدید آوردهاند، ارائه کردهاند.
⭕️به سخن دیگر اینکه ارائه راهحلهای شگفتانگیز برای بهبود وضع موجود در میان چپهای ستادی مسبوق به سابقه است.
⭕️حضور افراد در نهادهای انتصابی هم بر مبنای صلاحیت است نه جناح سیاسی! اما بایستی به آقای تاجزاده خاطرنشان کرد که همطیفان و #پدران_سیاسی او در دهه شصت در عمده مناصب نظام از جمله قوه قضائیه و یا حتی در شورای مشاوران رهبری هم حضور داشتند.
⭕️اما به دلیل مشکلاتی مثل تندروی و یا به دلیل درگیر شدن با سیاستبازیهای منجر به فتنه؛ دیگر بصورت عقلانی صلاحیت حضور در مناصب نظام را ندارند.
⭕️تاجزاده حتماً از یاد نبرده است که دوستان چپ او در دهه شصت چگونه یا از دیوار سفارت بالا میرفتند یا #پونز به پیشانی دختران مردم فرو میکردند، یا اهل بازجویی با نقاب و ضرب و شتم بودند، یا در اشاره به مخالفان و منتقدان نظام میگفتند زخمی را باید زخمیتر کرد و اسیر را باید کشت! یا به امام راحل دروغ میبستند و یا مثلاً بر برکناری شهید لاجوردی از سمت دادستانی انقلاب که عرصه را بر منافقین تنگ کرده بود، چه تلاشها که نکردند...
⭕️آیا حتی شخص تاجزاده روا میدارد چنین استعدادهای درخشانی دوباره بر مناصب حکومتی قرار بگیرند و روزگار مردم را در قوه قضائیه و نهادهای امنیتی کشور سیاه کنند؟
⭕️ما همچنین به تاجزاده یادآوری میکنیم کسانی از اصلاحطلبان نیز که اهل نجابتاند و حاضر به برخی خیانتها نیستند و در برخی مناصب نظام نیز حضور دارند از جانب دوستان تاجزاده #اصلاحطلب_بدلی خطاب میشوند...
⭕️منظور تاجزاده از انتخاب آزادانه مردم نیز بر اساس گفتههای قبلی او و تأکیدات همیشگی #جریان_خاص سیاسی بر دو شقّ حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و برگزاری رفراندوم علیه اصل نظام حمل میشود.
⭕️دو گزارهای که هر وقت تاجزاده نمونهای از آن را در سایر ممالکت پیشرفته جهان ارائه کرد؛ آنگاه میشود به پیشنهاد غیر عقلانی او اندیشید!
@Efshagari2020
⭕️ وقتی رئیسی به داد عباس معروفی رسید
#عباس_معروفی، یکی از نویسندگان مشهور کشور و مدیر مجله ادبی «گردون» است که در نخستین سالهای دهه ۷۰ توقیف آن بازتاب فراوانی در محافل داخلی و خارجی داشت.
بخشی از گفتوگوی او با نشریه ادبی «الفبا» در شرح ماجرای دیدارش با #سیدابراهیم_رئیسی:
«سرانجام روز ۱۹ آذر ۱۳۷۰، بازجویم حکم توقیف موقت گردون را به دستم داد. از آنجا مستقیماً به اداره مطبوعات ارشاد رفتم و آقای مدیر کل گفت که کاری از دستش ساخته نیست. بعد به شرکت تعاونی مطبوعات رفتم و برای اولین بار با محسن سازگارا، مدیرعامل شرکت تعاونی مطبوعات آشنا شدم. او آن روز خیلی با من حرف زد و گفت که باید تلاش کنیم تا این حکم را بشکنیم. از یک سو او میدوید، از سویی حمید مصدق و از سوی دیگر خودم.
یکی از غمانگیزترین دورههای زندگی من همین ۱۸ ماه تعطیلی گردونبود که همه رفتوآمدها، تلفنها و ارتباطهایم قطع شد. یکباره احساس کردم چقدر تنها شدهام. نمیدانستم چه خاکی به سرم بریزم. تنها سیمین بهبهانی هر روز به من تلفن میزد و دلداریام میداد. نامهنگاری، ملاقات، دیدار و گفتوگو هیچکدام فایدهای نداشت تا اینکه قاضی پروندهام در دادستانی انقلاب حکم مرا اعلام کرد: «اعدام».
فروشکستم. حالا جز نگرانی از حکم اعدامی که قاضیام داده بود، وزارت ارشاد هم کنفیکون شده بود. خاتمی رفته بود. در همان زمان داشتم رمان «سال بلوا» را مینوشتم و این جمله جایی خودنمایی میکرد: «ما ملت انتظاریم!» و در انتظار سرنوشت گردون میسوختم. حکم اعدام را برداشتم و به طرف سازگارا راه افتادم. چند روز بعد او به من خبر داد که روزهای سهشنبه حجتالاسلام ابراهیم رئیسی، دادستان انقلاب، بار عام دارد و قرار شد که من از ساعت شش صبح سهشنبه آنجا باشم. این سهشنبه رفتنها، چهار بار طول کشید و نوبت به من نرسید، بار پنجم، ساعت ۱۲ من توانستم آقای رئیسی را ببینم. در هر دیدار پنج نفر میتوانستند به ترتیب شماره، وارد اتاق دادستان انقلاب شوند. نفر اول که آخوند پیری بود، به دادستان جوان و خوشتیپ انقلاب گفت اگر اجازه داشته باشد، بماند و به عنوان آخرین نفر با او خصوصی حرف بزند اما رئیسی قبول نکرد. گفت: بفرمائید! خودم را معرفی کردم، رئیسی کمی نگاهم کرد، با لبخند گفت: «همون عباس معروفی معروف؟»
«بله همون کرکس شاهنشاهی! همون غول بی شاخ و دم که هر روز کیهان مینویسه»
«شما بمونید. نفر بعدی؟»
سه نفر بعدی هم مطلبشان را گفتند و رفتند. دادستان انقلاب گفت: «خب آقای معروفی، چه میکنید؟»
«رمان مینویسم، کتاب چاپ میکنم، ادیتوری میکنم، هر کار که بشه چون دفترم بازه اما شما انتشار گردون رو توقیف کردین.»
«خب فکر میکنی چرا توقیف شده؟»
«همکاران شما از من میپرسن چه جوری و با چه پولی این مجله رنگارنگ را منتشر میکنم؟»
«این سوال من هم هست.»
«مجله روی پای خودش ایستاده، ۲۲ هزار تیراژ داره.»
«چند سالته؟»
«سیوسه.»
«این چیزهایی که درباره شما در روزنامهها مینویسن، من فکر کردم بالای ۶۰ سال رو داری.»
آنوقت در کامپیوتر پروندهام را نگاه کرد و گفت: «عجیبه! خیلی عجیبه! لک توی پروندهات نیست.»
گفتم: «میدونم. من حتی سمپات کسی یا چیزی نبودهام.»
با حیرت خیرهام شد: «حتی خانمبازی هم نکردهای؟»
گفتم: «نه! من زن و سه تا دختر دارم.»
به پشتی صندلیاش تکیه داد با لبخند نگاهم کرد. یک لحظه فکر کردم عجب آخوند خوشسیما و خوشتیپی است. گفت: «پریشب در قم منزل یکی از علما، آقای فاضل میبدی بودم. قسمتی از کتاب «سمفونی مردگان» شما را خوندم. میخواستم ازش بگیرم، دیدم براش امضا کردی. بهم نداد. دلم میخواد بخونمش.»
اتفاقاً نسخهای از چاپ سوم رمان در کیفم بود. گذاشتم روی میز. دست به جیب برد که پولش را بپردازد. گفتم: «قابلی نداره» گفت: «نه این میز، میز خطرناکیه. میز قضا و قدر!» و خندید: «باید پولشو بپردازم، شما هم باید بگیری.» ۳۰۰ تومان را روی میز گذاشت و گفت: «تعجب میکنم! چرا این قدر راجع به شما بد مینویسن؟ امکانش هست فوری کلیه گردونها رو به من برسونید تا شخصاً مطالعه کنم و تصمیم بگیرم؟»
گفتم: «با کمال میل. فردا براتون میارم.»
گفت: «نه! فردا دیره. همین حالا!» و تلفن روی میزش را طرف من گذاشت: «زنگ بزن بیارن فوری!» و بعد خواست که ناهار بمانم. تشکر کردم، یک دوره گردون از شماره ۱ تا ۲۰ را به دستش دادم و خداحافظی کردم. حدود یک هفته بعد، پرونده من از دادستانی انقلاب «عدم صلاحیت» خورد و به دادگستری ارجاع داده شد و گردون در هیات منصفه تبرئه شد
#اصلاحطلب_بدلی
#دولت_فریب
#دروغ_عوام_فریبی_منفعت_طلبی
#فتنه_گران
@Efshagari2020
افشاگری پروژه 2020 اسلام سکولار
⭕️ #چوپان_دروغگو 🔻۱۵ مهر ۹٧ | ظریف: نه من و نه روحانی، #تضمین_نمیدهیم که با تصویب CFT مشکلات حل ش
گرگ پیر
تاریخ انقضای دروغهایت باطل شد،
😁بزودی هم تاریخ انقضای دولت حسن فریدون تموم میشه
ماهیت واقعی شما چیزی است که حال،نشان داده میشود نه در وعده های پوچی که فقط گوشها را سنگین میکند
😁😁😁
کم کم باید جهت پخت حلوای ختم دولت دست بکار بشیم
#وزیر_بی_کفایت
#دولت_فریب
#روحانی_فریدون_دوتابعیتی
#دروغ_عوام_فریبی_منفعت_طلبی
#دســـــــت_به_استعفا
#اختلاس
#اصلاحطلب_بدلی
#لیبرالها
@Efshagari2020