eitaa logo
اقتصاد مردمی
88 دنبال‌کننده
164 عکس
82 ویدیو
6 فایل
ما به دنبال آشنایی با اقتصاد و نقدهای وارد بر آن به زبان ساده هستیم. شناسه ادمین @Z_Gh_naghibi
مشاهده در ایتا
دانلود
41.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیانات «پروفسور درخشان» اقتصاددان بزرگ دانشگاه شیکاگو (گری بکر) و نهاد مقدس خانواده 00:00 ازدواج سفید 04:00 همجنس بازی 09:50 (گری بکر جانشین فریدمن در دانشگاه شیکاگو بود. شاگردانش در ایران استاد دانشگاه هستند و کلی هم احترام و اعتبار دارند. تفکر گری بکر در بسیاری از نهادهای فرهنگی و اقتصادی ما ساری و جاری شده است و ما دنبال نخود سیاه می گردیم!) 💠 @profderakhshan
به موازات تلاش اسرائیل برای محاصره حزب‌الله، الیگارش‌های قدرت‌مند درون کشور نیز در حال تلاش برای محاصره اقتصادی مردم هستند. اما همان‌گونه که اسرائیل باذن‌الله ریشه‌کن خواهد شد، ساختار الیگارشی رانت‌خوار درون کشور هم ریشه‌کن خواهد شد و مردم انقلابی متدین ایران به اهداف والای انقلاب خواهند رسید. ☘️کانال تحلیل‌های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
14.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨در محضر استاد 📌 کتاب فریب بزرگ را نوشتم تا شیعه بماند، تا قالَ الصادق(علیه السلام) بماند. باید بت "علم اقتصاد" شکسته شود. 🎙پرفسور مسعود درخشان @EghtesadeMardomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بغض مسعود پزشکیان با دیدن عکس همسر فقیدش در اجلاس خانواده/ رئیس جمهور پس از دیدن عکس همسر مرحومش نتوانست به سخنرانی خود ادامه دهد ✍✍ ✍✍ وارونگی ارزش‌ها و «زلنسکی‌ ایران» آنچه در این چند دقیقه شاهد بودیم، تا مدت‌ها به عنوان سند افتخار رئیس جمهور، در رسانه‌های غربگرا دست‌به‌دست می‌شود. با معیارهای آخرین انتخابات در اوکراین که منجر به پیروزی زلنسکی و ویرانی اوکراین و تسخیر حدود ۲۰ درصد از خاکش و آوارگی میلیون‌ها نفر گردید، همین‌طور هم هست. اما با معیارهای سنن باستانی ایران و فرهنگ غنی اسلامی، این واکنش رییس جمهور، نقطه تاریکی در تاریخ پرمخاطره ایران است. ما در این کادر با مردی مواجه هستیم که ۳۰ سال پیش و پس از رحلت همسرش، دیگر قادر به انجام تکلیف ملی و الهی‌اش نبود. او یا نخواست و یا نتوانست، مأمن یکی از هزاران زن مجردی باشد که نیاز به تکیه‌گاه دارند. او نخواست یا نتوانست با ازدیاد نسل و تربیت فرزندان سالم و صالح، دِین الهی خود را نسبت به پروردگار و میهن ادا نماید.‌ انگیزه یا توان او در همین حد بود. او در خوشبینانه‌ترین حالت، مردی ضعیف و کم توان است که در بحران ایجاد شده، فقط توان اداره خود و دخترش را دارد.‌ این فرد ضعیف، با وسوسه اطرافیان فرصت‌طلب، وارد فضای انتخابات می‌شود و دیگر به اینکه توان، هوش، عقلانیت و دانشش را ندارد، فکر نمی‌کند. وارد میدانی می‌شود که مرد آن نیست! و مردمی سکان کشور را به او سپردند که اوکراین‌وار، فانتزی و رمانتیک با سرنوشت کشور مواجه شدند. امروز، کشور و جبهه مقاومت با مشکلات اقتصادی و شکست‌های متعدد، با ظهور«زلنسکی ایران» مواجه است. @EghtesadeMardomi
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 نهاد هیات، زمینه‌ساز همکاری اقتصادی 👈 شرح نمونه‌ای واقعی از نقش هیات در ایجاد هماهنگی بین فعالان اقتصادی در قطب تولید مبل ایران ▫️سلسله مباحث اقتصاد مردمی | دکتر روح الله ایزدخواه ⚜️ رهام، رسانه اقتصاد مردمی 🎬 @raham_media
بسمه تعالی با عرض ادب و احترام جای جای متن جناب آقای دکتر رحمانی درباره آدام اسمیت محل خدشه و اشکال است. فرمایشات ایشان که از اساتید اقتصاد در ایران هستند، فرصتی است برای کندوکاو پشت‌ پرده‌های تاریخ اقتصاد و به اصطلاح بزرگان آن و کنار زدن مشهوراتی که تا کنون مانع دیده شدن حقایق مستور درباره پدران این دانش است. در تحقیق گسترده‌ای که پیرامون زمانه و زندگانی اسمیت داشته‌ام قدری به این کندوکاو نزدیک می‌شویم. نکاتی به اجمال به عرض می‌رسد و تفصیل به شما و مطالعه کتاب «روایت ایجاد دانش اقتصاد؛ نگاهی دیگر بر زمانه و زندگانی آدام اسمیت» که در دست چاپ است واگذار می‌شود. ۱. هرچند پدر علم استعماری اقتصاد سرمایه‌داری و تئوری ظالمانه بازار آزاد بودن به خودی خود یک رذیلت اخلاقی و موجب عار است و نه مایه مباهات اما اینکه آدام اسمیت پدر علم اقتصاد باشد توسط اهل تحقیق در تاریخ اندیشه رد شده است. ۲. اینکه فرموده‌اند اسمیت به لحاظ اخلاقی فردی وارسته بوده است، هرچند از مشهورات است اما جای بسی تعجب است. شومپیتر یکی از این افراد است که اسمیت را یک نظریه پرداز پیشرو و فردی دارای نبوغ نمی‌داند. هرچند شومپیتر خطاهای فاحشی نیز مانند سانسور اندیشه‌های اقتصادی علمای مسلمان در تحلیل‌های خود دارد اما در این اظهار نظر خود پیرامون اسمیت درست می‌گوید. ۳. حقیر نیز در مطالعاتم به همین نتیجه رسیده‌ام. اسمیت یک مدون کننده و ویراستار است تا نظریه پرداز. اندیشه اقتصاد لیبرال قبل از او توسط ماندویل، هیوم، جان لا، مونتسکیو، روسو و بسیاری دیگر مطرح شده بود. ادامه: https://eitaa.com/h_abasifar/1624 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
ادامه پاسخ به دکتر تیمور رحمانی: اسمیت در یک سفارش کار پژوهشی با تامین مالی چارلز تاونزهند(تاونشند) در ازای حقوقی بالا در دوران نوشتن کتاب و نیز حقوقی مادام العمر و نیز وعده ریاست گمرک ادینبورا که درآمدی هنگفت داشت، کرسی درس خود در دانشگاه گلاسکو را رها کرد و معلم سرخانه فرزندخوانده تاونزهند، دوک سوم باکلو، شد تا در این قالب محک بخورد و‌ سپس نوشتن کتاب را آغاز کند. مدیر علمی و‌ ایده‌پرداز اصلی کتاب، دیوید هیوم بود و‌ نوشتن و ویراستاری و جفت و جور کردن عدد و رقم برای تحلیلها با اسمیت. اسمیت از ابتدا به عنوان یک طلبه با بورسیه تحصیلی اسنل در حوزه علمیه آکسفورد مشغول به تحصیل شد و نهایتا با گرفتن درجه اجتهاد در کرسی تدریس فقه حوزه علمیه گلاسکو تکیه زد. نکته مهم در تمام این دوران، گرایش قوی و وصف ناپذیر او به کفر بود. ریا از مهمترین ابزارهای او در پیمودن پله‌های ترقی در حوزه بود. او به هنگام نیاز در محیط علمی ریایی آشکار و در خارج از آنجا رفتاری متفاوت داشت. در خلوت خود در گلاسکو نماز نمی‌خواند. محیط آنجا را ملال آور می‌دانست. مخفیانه کتابهای کفرآمیز دایی زاده اش، دیوید هیوم را می‌خواند و به همین جهت توبیخ شد. او با هیوم پیوندی بسیار عمیق داشت و تمام قد از این زندیق تمام قرون دفاع می‌کرد. در اینجا سخن مربوط به نقد گمراهی و اندیشه‌های الحادی او نیست بلکه سخن در داشتن این اندیشه‌ها در کسوت یک روحانی مجتهد مسیحی است. او به قدری با دین آشکار شده، یا شریعت، دشمن بود که به هنگام تأسیس انجمن پیشنهاد داد بحث از شریعت در این محفل ممنوع باشد. ۴. به لحاظ اخلاق فردی و رعایت آداب متناسب با یک طلبه، در باشگاهها و انجمنهایی که عضو بود آشکارا شراب می‌نوشید. دوستش....، درباره او می‌گفت «تو مشمئزکننده‌ترین سگی هستی که دیده‌ام؛ در آن هنگام که مشروب در گلویت حباب می‌زند!» هرچند تا پایان عمر ازدواج نکرد اما با زنان ارتباط داشت و در دوره سفر به فرانسه با معشوقه‌اش مرتبط بود. این رابطه موضوع فصلی مستقل از کتاب زندگینامه آدام اسمیت است. ۵. اسمیت به لحاظ انسانی نیز از وارستگی بهره‌ای نداشت. او و خاندانش به نحو بسیار گسترده‌ای در خدمت دستگاه استعمار خونین بریتانیا بودند. پدر و عموزادگان او از کارگزاران دسته چندم دربار بریتانیا بودند. خاندان مادری‌اش یعنی داگلاسها که افتخار داشتند جنایتکارانی مانند آرچیبالد ترسناک و‌ داگلاسهای سیاه از ایشانند، اکثرا جنگجو، نظامی و در خدمت ارتش بریتانیا در داخل کشور و نیز پهنه مستعمرات مظلوم بریتانیا از هند تا آمریکا بودند. ۶. همچنین او‌، پدر و اقوام پدری‌اش به صورت سنتی خانه زاد خانواده‌های اشرافی و استعمارگر اسکاتلند بودند. مهمترین این خاندانها، خانواده دوکهای آرگیل بودند. پدر او در خدمت دوک دوم آرگیل بود. دوک دوم آرگیل در سرکوب نهضت جاکوبیتهای اسکاتلند نقش اساسی داشت و بی‌رحمانه ایشان را می‌کشت تا جایی که به او لقب جان قرمز داده بودند. پدر اسمیت در دادگاههای صحرایی دوک آرگیل دست اندرکار بود و احتمالا منظور زندگی‌نامه نویسانی چون رافائل از اینکه اسمیت پدر را از دست اندرکاران دستگاه قضایی بریتانیا دانسته‌اند همین بوده است. ۷. اسمیت در خدمت حلقه تاجران مستعمراتی و دلالان بزرگ برده مانند پل اینگرام، جان گلسفورد و دیوید کوچرین(کوکران) حضور داشت و هیچ گونه تعرضی به این رفتارهای ددمنشانه نمی‌کرد بلکه باشگاه اقتصاد سیاسی اسکاتلند که مجمع او و همفکرانش بود متعلق به دیوید کوچرین بود و هزینه‌هایش را این تاجر برده تامین می‌کرد. باشگاهی که ریشه‌های کتاب ثروت ملل در آن شکل گرفته بود. ۸. اسمیت به هیچ وجه مخالف استعمار و تجارت استعماری نبود بلکه مخالف تجارت استعماری انحصاری بود. او خود از عوامل این دستگاه استعماری در گمرک ادینبورا بود و روزانه صحنه‌ تجارت بردگان و‌ دسترنجشان در تولید کالاهایی مثل تنباکو و پنبه را می‌دید و نه تنها با آن مشکلی نداشت بلکه از این تجارت در گمرک تحت مدیریتش کسب درآمد می‌کرد و حق و حساب می‌گرفت. او‌ و دوستانش با این نظام استعماری تنها یک مشکل داشتند و آن انحصاری بودن آن بود. از همین رو با کمال احترام به انحصار کمپانی هند شرقی و نه اصل آن اعتراض می‌کردند. اسمیت یکی از گزینه‌ها برای معلمی پسر رابرت کلایو، غارتگر و‌جنایتکار معروف بریتانیا در هند بود. ۹. اسمیت استعمار را حق مسلم اروپائیان می‌دانست. او استعمار کنندگان را فرزندان مهربان مادر ماگنا بر می‌شمرد. وی استعمار را منتی می‌دانست از سوی استعمار کنندگان بر سر استعمارشوندگان. این اعتقادات انباشته از وارستگی در جلد چهارم کتاب ثروت ملل به روشنی بیان شده است؛ همان مجلدی که در ایران ترجمه نشده است... امید آنکه اشارات فوق فصلی جدید در برابر پژوهشگران اقتصادی در ایران و جهان بگشاید. سید محمدرضا رضی 💠 @h_abasifar
‏بنده حاضرم این ۳۵۶هزار تومان سود سهام عدالت را به شرکت‌های سیمانی و فولادی و پتروشیمی و.. بورسی برگردانم تا به بهانه پرداخت سود سهام عدالت، پرداخت اقساط مسکن ملی و ثبت نام خودرو برای بنده و سایرین تبدیل به آرزو نگردد! اگر این سهام مال ما هست پس حق سیاستگذاری آن را داریم و راضی به جهانی‌سازی قیمت محصولاتشان نیستیم. راضی نیستیم به خاطر پرداخت چندصدهزار تومان سود سهام عدالت، چند ده و چند صدمیلیون از قدرت خرید ما کاهش یابد و دود تورمی آن در چشم ما باشد. ✍️سیدامیرحسین حسینی🇮🇷 ✅به افرا بپیوندید: @afra_eco
دکتر درخشان: والراس مدعی بود که با به‌کارگیری هر دو استدلال قیاسی و استقرایی می‌توان اقتصاد ریاضی را هم‌ردیف علومی مانند نجوم و مکانیک قرار داد:«در قرن بیستم... این نیاز حتی در فرانسه احساس خواهد شد که علوم اجتماعی را باید بر عهده فرهیختگانی گذاشت که پذیرای هر دو تفکر استقرایی و قیاسی بوده و با استدلال و نیز تجربه آشنا باشند.‌ اقتصاد ریاضی با علوم نجوم و مکانیک هم‌ردیف خواهد شد و در آن روز است که کارهای ما را عادلانه قضاوت خواهند کرد» پارِتو در سال ۱۸۹۲ کرسی استادی والراس در لوزان را بر عهده گرفت. پارِتو بعد از آنکه در نظریه تعادل عمومی والراس به چندین دستاورد مهم رسید بر کاستی‌های جدی در اقتصاد محضِ والراسی واقف شد. نامبرده در کتاب دوره اقتصاد سیاسی (۷ـ۱۸۹۶) چنین نوشت:«... اقتصاد محض، صورت عمومی پدیده‌ها را به ما نشان می‌دهد و اقتصاد کاربردی، تقریب ثانویه‌ای از این پدیده‌هاست لیکن هیچ‌کدام نمی‌توانند به ما نشان دهند که زندگی اقتصادی آحاد جامعه را چگونه می‌توان مدیریت کرد» پارِتو در کتابش بر اهمیت روابط متقابلی که بین پدیده‌های اقتصادی و اجتماعی وجود دارد تأکید زیادی کرده است. سخنان او در مباحث پایانی این کتاب(راهنمای اقتصاد سیاسی۱۹۰۶) انحراف از اصول والراس(انتزاع برخی اصول از اقتصاد و ریاضی‌نمایی آن) را به خوبی نشان می‌دهد:«هرآن‌کسی که بخواهد حقایق اجتماعی را به صورت علمی مطالعه کند باید واقعیات را مد نظر قرار دهد نه اصول انتزاعی و نظایر آن را» جالب اینکه«از آن به بعد پارِتو اقتصاد را رها کرد و صرفا بر جامعه‌شناسی متمرکز شد» (فریب بزرگ،ص۶۶,۶۷,۶۸) @EghtesadeMardomi
پرفسور درخشان: فُون‌نویمن و مورگِنِشترن(۱۹۴۴) مهمترین عوامل مؤثر در توسعه نیافتگی رویکرد ریاضی به اقتصاد را در بستر وسیع‌تری بررسی کردند. سؤال ایشان این بود، اگر اقتصاد علم است، چرا برخلاف سایر علومی که کاربرد ریاضیات در آنها توفیقات بزرگی به همراه داشته، استفاده از ریاضیات در اقتصاد چندان موفق نبوده است؟ آنان معتقد بودند که بسیاری از علوم بدون ریاضیات به سختی می‌توانند پیشرفت داشته باشند در حالی که نقش واقعیِ ریاضیات در اقتصاد هنوز به صورت سؤال بحث‌برانگیز باقی است. از دیدگاه ایشان ترکیب دو وضعیت نامساعد به شرح ذیل عامل اصلی در این امر بوده است. الف- ابهام در مفاهیم پایه‌ای اقتصاد فُون‌نویمن و مورگِنِشترن(۱۹۴۴ص۴) بر این نکته تأکید کرده‌اندکه «مسائل اقتصادی به روشنی فرمول‌بندی نشده و اغلب با عبارات مبهمی بیان شده‌اند که منطقا از ابتدا معلوم است که رویکرد ریاضی فایده‌ای در برنخواهد داشت، زیرا که در چیستی واقعیِ این مسائل نااطمینانی کامل وجود دارد. دلیلی وجود ندارد که از روش‌هایی دقیق استفاده کنیم و آنها را برای مفاهیم و موضوعاتی به کار بندیم که فاقد شفافیت‌اند» ب- محدودیت‌های رویکرد ریاضی به رفتارانسانی تحلیل‌های دقیق اقتصادی مستلزم بررسی عوامل غیراقتصادیِ مرتبط در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی است. بنابراین در ریاضی‌نماییِ رفتار انسانی محدودیت‌های جدی وجود دارد. فُون‌نویمن و مورگِنِشترن نخستین اقتصاددانان ریاضیِ برجسته در قرن ۲۰ بودند که این حقیقت را پذیرفتند، نظریه‌های اقتصادی را نمی‌توان بر همان سیاق رایج در علم فیزیک ساخت. (فریب بزرگ/ص۶۹,۷۰) @EghtesadeMardomi