eitaa logo
التجا (دوستداران امام زمان)
19.7هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1هزار فایل
▫️سامانه تخصصی پیرامون مهدویت و دعا برای ظهور امام زمان ▪️توجه به مناسبت‌های آیینی با رویکرد مهدوی ▫️در قالب سخن آوا، عکسنوشته، داستانک، تشرفات و... 👈 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/elteja_com 🚫بدون تبلیغ و تبادل ادمین: @Eltejagroup
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️حاجتش ازدواج بود. اما گره از کارش وا نمی‌شد. به سرش زد برود مسجد سهله. شبانه از کربلا راه افتاد. ✋ بین راه سیّدی نورانی دید. به اسم صدایش زد. فرمود: کجا می‌روی؟ گفت: سهله. سیّد همراهش شد. بین راه شروع کردند روضه خواندن، روضه شش‌ماهه کربلا. سیّد می‌خواند، او گریه می‌کرد. او می‌خواند، سیّد گریه می‌کرد. چند لحظه بعد رسیدند به مسجد سهله! 👈 فرمود: برو داخل مسجد، وقتی برگردی کربلا، حاجت‌روا می‌شوی. سیّد که رفت به خودش آمد: این سیّد مرا از کجا می‌شناخت؟ چطور یک‌شبه مرا از کربلا به سهله رساند؟ حاجتم را از کجا می‌دانست؟ فهمید صاحب مسجد سهله را دیده. صبح که شد برگشت کربلا. عصر همان روز به حاجتش رسید! 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه‌السلام، ج۱ ص۲۶۸. علیه‌السلام 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
التجا (دوستداران امام زمان)
🔘 ازدواج پر ماجرا حکایتی زیبا از مسجد سهله ‍▪️خاطرخواه دختری شده بود، اما به دامادی قبولش نمی‌کردند. می‌گفتند دخترمان خواستگار بهتر دارد. دلش شکست. رفت مشهد. کنار ضریح این طور مناجات کرد: فقط همین حاجتم را بدهید، عهد می‌کنم دیگر چیزی نخواهم، حتی اولاد! چیزی نگذشت که به حاجتش رسید! چند سالی گذشت. دلش طاقت نیاورد. از خدا بچه می‌خواست. با زنش راهی عتبات شد. شب چهارشنبه، رسیدند مسجد سهله. آنقدر گرم مناجات بود که حساب ساعت از دستش رفت. ناگهان به خودش آمد: در این تاریکی شب چطور برگردم؟ دلش مثل سیر و سرکه می‌جوشید. دست به دامان صاحب سهله شد. نگاهش به مقام امام زمان علیه السلام افتاد. مقام، غرق نور بود. سیّدی نورانی دید، سر سجاده، مشغول ذکر. سیّد فرمود: با خیال راحت دعا و زیارت بخوان. امن و آسوده برمی‌گردی! دلش آرام گرفت. شروع کرد زیارت‌نامه خواندن: السلام علیک یا صاحب الزمان... سید فرمود: و علیک السلام! تعجب کرد! به خودش گفت: بگذار به این سید التماس دعا بگویم. شاید اولاددار شدم. یادش به عهد مشهد افتاد، خجالت کشید. زنش جلو آمد. گفت: آقا سید، دعایم کنید. سه حاجت دارم: اول: رزق وسیع، دوم: می‌خواهم قبل از شوهرم بمیرم، سوم: مشهدالرضا دفن شوم. فرمود: به هر سه می‌رسی. خداحافظی کردند که بروند. بیرون مسجد سوالی ذهنشان را درگیر کرد: این سید نورانی که بود؟ برگشتند مقام را نگاه کردند؛ تاریک تاریک! فهمیدند صاحب سهله بوده. خیلی امن و آسوده برگشتند. همان طور که امام زمان علیه السلام فرموده بود. وقتی برگشتند ایران، باب رزق به رویشان باز شد. چند سال بعد، زن در مشهدالرضا آرام گرفت. 📚برگرفته از العبقری الحسان، ج۲، ص۴۸۴. علیه‌السلام 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
‍ ▪️با رفقایش، از ایران راهی کربلا شده بود. در دلش دو حاجت بزرگ داشت: اول، دیدن امام غائب؛ بعد هم گرفتن هدیه‌ای از دستان حضرت. شب چهارشنبه رسیدند مسجد سهله. نوبت روضه و توسل شد. جمع شدند کنار مقام امام زمان علیه السلام. حال خوشی دست داد. صدای گریه تمام مسجد را پر کرد. ناگهان سیدی نورانی کنار محراب دید. بدون اینکه چیزی بگوید، سید به طرفش آمد. یک مُهر تربت در دستش گذاشت و رفت. با خودش گفت: این سید ناشناس که بود؟ ذهنش را اما مشغول نکرد. دوباره گرم روضه شد. چند روز بعد برگشت ایران. دلگیر از اینکه چرا حاجت نگرفته. خاطرات سفر را با خودش مرور می‌کرد. یک‌دفعه به خودش آمد. تازه فهمید در سهله حاجتروا شده. 📚ملاقات با امام زمان علیه السلام در کربلا، ص۲۷۳. علیه‌السلام @Elteja
▪️آمده بود مسجد سهله برای عبادت. نزدیک اذان صبح، صدای مناجاتی شنید. دلش رفت. عجب صدای لطیفی! چه سوز و گدازی! صدا از سمت مقام امام زمان علیه السلام می‌آمد. انگار در و دیوار سهله با او دعا می‌خواندند. گوش‌هایش را تیز کرد. می‌خواست ببیند کدام دعاست. جمله‌ای شنید که زبانش بند آمد: " خدایا، شیعیان من را... " فهمید صاحب سهله دارد برای شیعیانش دعا می‌کند. خواست برود سمت مقام، اما نتوانست! پاهایش نا نداشت. صدای مناجات قطع شد. در پاهایش رمق احساس کرد. دوید سمت مقام امام زمان علیه السلام، اما کسی را ندید! 📚 العبقري الحسان، ج‏۲، ص۵۵۹. علیه‌السلام 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
▫️صدای ناله‌اش، جمعیت را به گریه انداخته بود. تا همین جمعه‌ی قبل، پیامبر برای خطبه خواندن به او تكیه می‌داد. حالا اما برای رسول خدا منبر ساخته بودند. ستون چوبی مسجد مدینه، طاقت دوری حجت خدا را نداشت. صدای ناله‌اش هر لحظه بیشتر می‌شد! پیامبر صلی الله علیه وآله از منبر جدید پایین آمد؛ سراغ تكیه‌گاه قدیمی‌اش رفت؛ در آغوشش گرفت؛ نوازشش کرد؛ ستون حنّانه آرام شد. پیامبر به منبر جدید برگشت. رو به مردم فرمود: حتی این چوب خشک هم دلش برای من پر می‌کشد؛ حتی این ستون هم از دوری پیامبرش غصه‌دار می‌شود؛ ولی انگار برای بعضی از شما، دوری و نزدیكی من فرقی ندارد! اگر این ستون را در آغوش نمی‌گرفتم، تا قیام قیامت ناله می‌كرد! 📚 بحارالأنوار، ج‏۱۷، ص ۳۲۶. 📚 تفسیرالعسکری علیه‌السلام، ص۱۸۸. ✋ دلتنگِ امام زمان شدن از نشانه‌های ایمان است... صلی الله علیه و آله 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
🔘به مناسبت درگذشت عالم وارسته جهان تشیع، آیت الله سید محمد مهدی خِرسان ▪️آمده بود نجف برای زیارت. سر گذاشته بود روی شانه ضریح. مشغول زیارت بود که صدای دلربایی شنید. مردی در آن سوی ضریح مشغول مناجات بود. گوش‌هایش را تیز کرد. مناجات برایش تازگی خاصی داشت: "خدایا! این دین توست که به خاطر فراق حجّتت گریان شده! این قرآن توست که در غیبت امام اشک می‌ریزد! این چشم‌های مومنین است که در هجران ولیّ تو گریه می‌کند! پس بر محمد و آل محمد درود فرست، و در فرج او تعجیل کن تا به دینت، قرآنت و مؤمنین رحم کرده باشی." به خودش گفت: نکند این مرد، امام زمان علیه السلام باشد؟ رفت آن سوی ضریح. کسی را اما ندید! سراسیمه بیرون دوید. صحن، رواق، ایوان، همه جا را گشت. کسی را اما پیدا نکرد. 📚به نقل از مرحوم آیت الله خِرسان 📚تنها ره رهایی ص۷۸ @Elteja
‍ ▫️سوالی ذهنش را مشغول کرده بود. با همان سوال آمد دیدن امام. پرسید: منظور خدا از این آیه چیست؟! وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها. قسم به خورشید و روشنی آن. شنید: منظور از خورشید، رسول خداست که دین را برای مردم روشن کرد. دوباره پرسید: منظور از آیه بعدی چیست؟ وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها؛ قسم به ماه، هنگامی که در پی خورشید می‌آید. امام صادق علیه‌السلام فرمود: منظور از ماه، امیرالمومنین علیه‌السلام است که در پی رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه وآله آمد و پا جای پای ایشان نهاد‌. پرسید: منظور از روز چیست آنجا که می‌گوید: وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها؛ قسم به روز، هنگامی که خورشید را هویدا می‌کند. امام صادق علیه‌السلام فرمود: منظور، قیام‌کننده آل محمد علیهم‌السلام است. (اوست که دنیا را به نور محمدی روشن خواهد کرد) 📚برگرفته از تاویل الآیات الظاهره، ص۷۷۸. صلی الله علیه و آله 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
‍ ▪️گفت: به خدا قسم که من، شما و دوستان شما را دوست دارم. راستی که چقدر شیعیان شما زیادند! فرمود: شیعیان ما چقدرند؟ گفت: زیادند. خیلی زیاد! پرسید: می‌توانی آن‌ها را بشماری؟ گفت: بیش از آنی هستند که قابل شمارش باشند. فرمود: (هیهات!) هر وقت تعداد آنها ۳۱۳ شیعه کامل شود، آنچه می‌خواهید (ظهور) اتفاق می‌افتد. امام صادق علیه السلام برایش از اوصاف شیعیان واقعی فرمود؛ از اینکه مرد رازداری و تقیه‌اند. از اینکه اهل حب و بغض‌اند. از اینکه قناعت‌پیشه‌اند و از طمع به دورند... پرسید: کجا می‌شود آن‌ها را یافت؟ شنید: "در گوشه و کنار زمین... آن‌ها اگر در جمعی حاضر شوند کسی آن‌ها را نمی‌شناسد و اگر غایب شوند کسی سراغشان را نمی‌گیرد... در اموالشان با هم مواسات می‌کنند و با هم یکدل‌اند." 📚برگرفته از غیبت نعمانی، باب ۱۲، حدیث۴. 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
▫️پرسیده بود: نوزادها چرا بی دلیل، گاهی می‌خندند و بی درد، گاهی گریه می‌کنند؟! امام صادق عليه‌السلام به مفضّل فرمود: هیچ نوزادی نیست مگر اینکه امام زمان خودش را می‌بیند و با او نجوا می‌کند! گریه‌های نوزاد برای غیبت امام است و خنده‌هایش برای آمدن امام به سمت او. امّا زمانی که نوزاد زبان باز می‌کند، درِ این رحمت بر او بسته می‌شود و بر دلش مُهر فراموشی می‌خورد. 📚 بحارالانوار، ج۲۵، صفحه ۳۸۲. 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
‍▫️بانویی پارسا و اهل ایمان بود. غصه‌دار از اندوه مسلمان‌ها. عالِمی را در عالَم رویا دید. عالم به او فرمود: برای رفع گرفتاری‌هایتان چطور دعا می‌کنید؟! بعد از هر نمازتان برای فرج مولایتان هم همانطور دعا کنید! هر مومنی اگر همان‌طور که برای خودش دعا می‌کند، بعد از هر نماز برای فرج مولایش دعا کند حاصل چنین دعایی از دو حال خارج نیست: یا ظهور مولایش تسریع می‌شود، یا حداقل اندوه خودش برطرف می‌شود. 📚 مکیال المکارم، ج ۱، ص۵۱۱. 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
💐 به مناسبت ایام ولادت امام حسن عسکری علیه‌السلام؛ ▫️آمده بود دیدن امام، امام از فرموده‌های رسول خدا صلی الله علیه وآله برایش می‌گفت؛ ...از اینکه هرکس یتیمی را نگهداری کند خدا حافظش خواهد بود؛ از اینکه هرکس یتیمی را نوازش کند، به تعداد موهای سر آن یتیم، قصرهای بهشتی نصیبش خواهد شد... سپس امام عسکری علیه‌السلام فرمود: اما یتیم‌تر از کودکِ پدر مرده، کسی است که از امامش دور افتاده باشد؛ نه راهی به محضر امامش دارد، نه احکام دینش را می‌داند... هدایت چنین کسی، ثوابش مثل بر دامن نشاندن یتیم است... کسی که او را هدایت کند، در بهشت همنشین ما خواهد بود.✨ 📚تفسیر امام عسکری علیه‌السلام، ص۳۳۸. 👈 عضویّت در اِلتجا 👉 @Elteja
▫️افتاده بود زندان. شکنجه‌ها امانش را بریده بود. به خودش گفت: "بگذار نامه بنویسم برای امام، هم برای آزادی‌ام دعا کند، هم از آقا پول بخواهم." نامه نوشت. اما خجالت کشید پول بخواهد. خیلی زود جواب نامه به دستش رسید: ظهر امروز، نمازت را در خانه‌ات خواهی خواند! همان شد که امام فرموده بود. آزادش کردند. به خانه که رسید نامه‌ای دید، همراه صد دینار طلا. نامه را باز کرد. دستخط امام عسکری علیه‌السلام بود: هر وقت نیازی داشتی از من خجالت نکش! 📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۵۰۸. علیه السلام 👈 عضویّت در اِلتجا 👉 @Elteja