همه همتتان را خرج فاطمیه کنید❤️‍🩹 #استوری #فاطمیه @ir_mohebin

گریه کنان بلند گریه کنید که به مولای ما خندیدن ..

مـن یك زِره برای جـهازش فروختم‌ او عزم جزم کرد که بمیرد برای من 💔 :]

لبریز شوق بود که در گوش محسنش .. یک شب علی اقامه بخواند ولی نشد !

اندکی تغییر در ضرب‌المثل ها جایز است! قدر زَر زرگر شناسد، قدر مادر را حسن؏ …

گاهی وقتام مجبوري مثل دیوونه ها باعکسای تو اتاقـت دعوا کنی . .

گُنه از جانب ما نیست اگر مَجنونیم . . گوشه‌چَشم‌تونگذاشت‌که‌عاقل‌باشیم ؛

-و خدا رحم کند این همه دلتنگی را ..!(:

معراج شهدا ((((:

متوجه شدم که من بوی عطر آدما رو خیلی خوب یادم میمونه! در حدی که میتونم میون جمعیت زیادی یه نفر رو از روی عطر تنش تشخیص بدم..((: #تجربیات

گرچه‌ مي‌پایـی‌ مرا دزدانه‌ اما روبـرو ، پلك‌هاي بسـته‌ات‌ دیوارِ حاشا میـشود .

خوش قلب ترین آدما اونایین که نگران تاثیر حرفاشون رو قلب بقیه ان :)

گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیست در زندگی ام، غیر زمستان خبری نیست در زندگی ام، بعد تو و خاطره هایت غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست انگار نه انگار دل شهر گرفته ست از بارش بی وقفه ی باران خبری نیست ای کاش کسی بود که می گفت به یوسف در مصر به جز حسرت کنعان خبری نیست از روز به هم ریختن رابطه ی ما از خاله زنک بازی تهران خبری نیست! گفتند که پشت سرمان حرف زیاد است از معرفت قوم مسلمان خبری نیست! در آتش نمرود تو می سوزم و افسوس از معجزه ی باغ و گلستان خبری نیست! در فال غریبانه ی خود گشتم و دیدم جز خط سیاهی ته فنجان خبری نیست گفتی چه خبر؟ گفتم و هرگز نشنیدی جز دوری ات ای عشق، به قرآن خبری نیست...

امروز هم! می‌خواستم بگویم دوستت دارم … درست مثل دیروز، یا حتی قبل تر …! اما نمی دانم چرا یک روز می‌ شود : سلام یک روز می‌شود : مراقب خودت باش یک روز می شود : هیچ، بگذریم... ((:

یــک عمر جــدایــی بـــه هــوای نفسی وصــل؟! گیرم که جوان گشت زلیخا؛ به چه قیمت؟!

جان به کف، خنده به لب، شعله به دل، شور به سر، جان فدا در رهِ جانانه ی عشقیم هنوز:)

کُشتی تو مرا و منتظر می مانم!👀 قاتل به محل قتل برمی گردد...🚶🏻

جان به کف، خنده به لب، شعله به دل، شور به سر، جان فدا در رهِ جانانه ی عشقیم هنوز :)

_!

من که از دوری تـو تـار ِ دلم می لـرزد! تو هم اندازه ی من این همه دلتنگ شدی ؟

اونجا که |سعدی| میگه: من خنده كنم بر عقل، او خنده كند بر من اينجاست كه ميخندد ويرانه به ديوانه !!

امیدوارم هیـچ‌وقت از آدمایی‌ك یه روز وسیلـه‌ی نجاتتـون بودن نا امید نشین 👨🏻‍🦯.

آمدبه‌مزارِ‌منُ‌خشنود‌‌ترین‌بود پس‌وعده‌ی‌دیدارکه‌‌میگفت‌همین‌بود .

رو گرفتی که کبودی تو پیدا نشود . . باعث رنجش زخم دل مولا نشود . . سر سجاده دعا کرده حسن آهسته . . بی کسی کاش نصیب دل بابا نشود . .

* ماها بازیچه‌ی دست ِ اینو اون نیستیم که به سلایق ِمتغیرشون زندگیمون هر روز حالتش فرق کنه .

! (:

- به بـالیـن او آمد چشمان ِاو بسته بود . صدا زد : زهـراجان ! صدایی نشنید با صدایی خسته آهی کشید : یــافــاطـمـة،کلـمـیـنـي، فأناابن‌عمك‌علی‌بن‌ابي‌طالب . فـاطمـه‌جان ‌.. بـا من حـرف بـزن ، منم همسرت ، علی‌بن‌ابی‌طالب . چشم‌هایش را باز کرد ، چشم در چشم یکدیگر گریستند،گریستند،گریستند ... :)! ‹ بحارالانوار,جلد۴۳,صفحه‌ی‌۱۷۸ ›

امشب؛ شب آخره..💔