تو دل خیلیا یه حرفایی هست که خودشون هم میدونن بعدا حسرتشون میشه ولی هیچوقت نمیگن ..
تا میای فراموش کنی .
دوباره فلش بک میشه .
دوباره یادت میاد .
دوباره همه چی میره از اول .
فلسفه خلقت قلب رو نمیفهمم .
به پمپاژ خونت برس مومن .
چرا همش تو تصمیم و احساسات من دخالت میکنی؟
قلبِ عزیزم ؛ تصدقت .
پاییز تموم شد ، دیگه واسه دلتنگیات بهونه نیار .
سکوت کن لطفاً . سکوت کن .
نوشتم ، نیامدی .
خواندم ، نیامدی .
فریاد زدم ، نیامدی .
سکوت کردم ، نیامدی .
دستت را کشیدم ، نیامدی .
اشکِ دیدگانم را بدرقه راهت کردم ، نیامدی .
نیامدی . فقط نیامدی .
میگن پشت مسافر آب بریزید ، برمیگرده .
کم اشک چشممونُ پشتش راهی کردیم؟
اومد؟
نیومد عزیزِمن . نیومد .
بین حراماتی که تو دفاتر مرجع تقلید هست ،
"رفتن" رو هم حرام کنید .
رفتن از دل کسی
رفتن از آغوش کسی
رفتن از پیش کسی
هر چی که به "رفتن" مربوط میشه رو حرام کنید.
زیرش یه خط بزرگ بکشید
بنویسید حرام اندر حرام است .
این حجم از "دلنازک" شدن عجیبه ؛
کافیه کلمهای بشنوم تا "گریه" رو در آغوش بکشم .