🌸
آیتالله بهجت قدسسره:
خدا اعجاز انبیا، اوصیا، اولیا و علما را هم اگر مصلحت بداند، ظاهر میکند؛ کما اینکه در سامره کرد. کأنه همه در معرض طاعون بودند و همهگیر شده بود. آقا سید محمد فشارکی رضواناللهعلیه با آن کراماتش و مقامات علمیه و عملیه، گفت: «من بر همۀ شیعه حکم میکنم که سه روز روزه بگیرند ـالبته روزه مظنونم است و یقینی نیستـ و در این سه روز، زیارت عاشورا را بخوانند؛ خداوند بهواسطۀ این کارشان، این بلا را از شیعه رفع میکند».
اهل سامرا دیدند فوجفوج از غیر شیعه وفات میکنند، ولی یک نفر از شیعه وفات نمیکند. البته یک نفر در تمام جمعیت شیعه وفات کرد، ولی نه به طاعون. یک پارهدوزی به یک مرض دیگری وفات کرد والّا احدی به طاعون وفات نکرد و اینها تعجب کردند که این چه بلایی است که مخصوص غیرشیعه است و فوجفوج از غیرشیعه، به طاعون وفات میکنند.
لذا آنها میآمدند در صحن عسکریین علیهماالسلام و میگفتند: «یَا عَلِیٌ الهَادِی، نُسَلِّمُ عَلَیْکَ، مِثْلْ مَا یُسَلِّمُ الشِیعَة»؛ هر طوری که شیعه سلام میکنند، ما هم به همان نیت و همانطور سلام میکنیم، دربارۀ ما هم شفاعت بکن، کمااینکه شیعه را میبینیم که با طاعون کشته نمیشوند.
کأنه در طاعون نوشته شده بود: برای غیر شیعه. این هم از اعجاز است.
ملاحظه میکنید؟ بااینکه حقانیت روشن بود، ولی ایمان نمیآوردند و ریشۀ مطلب را که زیارت عاشورا بود، دنبال نمیکردند.
#رحمت_واسعه، ص٢٢٩
کانال #امام_هادی_علیه_السلام
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
#مدح_ومیلاد_امام_هادی
از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد
به نور ناب نگاه چهارده خورشید
وجود و فطرت و ذات مرا منوّر کرد
زلال ناب ولایت به جان من نوشاند
سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد
به فضل و رحمت زهرا سرشت قلبم را
زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد
سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت
به عطر سیب حسینی مرا معطّر کرد
مرا اسیر غزلهای چشم تو می خواست
نگاه روشنتان را کمیت پرور کرد
چگونه می شود الطاف بی کران تو را
چگونه می شود ای با شکوه باور کرد
خدا اراده نموده که شاعرت باشم
همیشه هر سحر جمعه زائرت باشم
به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما
ولایت تو مبانی اعتقادی ما
شکوه بی حد تفسیر شیعه برکت توست
رهین محضر تو فقه اجتهادی ما
میان چشم تو آیات فتح را دیديم
خروش تو شده روحیه ی جهادی ما
و آيه آيه قنوتت ترنّم ملکوت
خلوص سجدة تو مسلک عبادی ما
همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست
به لطف این که تو هستی امام هادی ما
اگر کم از جلوات جلالی ات گفتیم
بذار این همه را پای کم سوادی ما
شدیم مثل گدایان سامرائی تو
مگیر خرده بر این خواهش زیادی ما
چه می شود که گدایِ گدای تو باشیم
چه می شود بپذیری فدای تو باشیم
همیشه می وزد از مرقدت نسیم بهشت
پر است صحن و سرای تو از شمیم بهشت
کنار گنبد و گلدسته های تو دیدیم
شکوه عرش خدا، شوکت عظیم بهشت
عبور میکند از بین صحن اطهر تو
مسير روشن حق، راه مستقیم بهشت
همیشه رزق من از دست با کرامت توست
میان جنت الاعلی تویی نعیم بهشت
همين که چشم من آقا به چشم تو افتاد
شدم اسير نگاهت شدم مقیم بهشت
دوباره شوق زيارت هوائيم کرده
منم کبوتر صحن تو، یا کریمِ بهشت
میان صحن و سرایت کبوترم کردی
تو بال های مرا نذر این حرم کردی
بخوان زیارت پر محتوای جامعه را
بخوان که خوب بفهمم بهای جامعه را
بخوان که روح بگیرد ولی شناسی مان
بخوان و شرح بده آيه آيه جامعه را
نگاه روشن تو ای «مَعادِنُ الرَّحمَة»
بنا نهاده در عالم بنای جامعه را
میان عرش و زمین ، در تمامی ملکوت
ببین تجلّی بی انتهای جامعه را
بگیر دست مرا، «عادَتُکُمُ الاِحسان»
ببار بر دل من روشنای جامعه را
تو خواستی که فقط پیرو ولی باشیم
همیشه در خط مولایمان علی باشیم
بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم
بخوان مرا که هوائی سامرا باشم
چه خوب می شود آقای من شوی تا من
تمام عمر در اين آستان گدا باشم
مرا اسير خودت کن که با عناياتت
ز بندهای تعلق دگر رها باشم
نگاه روشنت اعجاز بی حدی دارد
طلا و مس نه، نظر کن که کيميا باشم
تو خانه دل من را تکان بده شايد....
در آستانه تو زائر خدا باشم
بده برات زيارت که يک شب جمعه
کنار قبر شهيدان کربلا باشم
شوم دوباره دخيل دو قبر شش گوشه
فدائی تو و ارباب با وفا باشم
تمام دار و ندارم همه فدای حسين
چه می شود که بميرم شبی برای حسين
یوسف رحیمی
🔆کانال #امام_هادی_علیه_السلام
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
⬛️کنیه ایشان #ابومحمد است.
▪️زادروز:۱۰ ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری قمری
◼️زادگاه:مدینه
▪️مدت امامت:
۶سال (از۲۵۴ تا ۲۶۰) قمری
⚫️شهادت:۸ ربیع الاول سال ۲۶۰ قمری
▪️مدفن:سامراء(عراق)
طول عمر:۲۸ سال
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴
▪️#امام_حسن_بن علی_العسکری(ع) یازدهمين پيشواى شيعيان می باشد.
◼️لقبهای وی را هادی، نقی، زکی، رفیق و صامت ذکر کردهاند.
⚫️لقب «ابن الرضا» نیز لقبی است که امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به آن شهرت یافتهاند.
▪️مادر ایشان(حُدیث یا سلیل) می باشد.
▪️لقب عسکری از آن جهت به ایشان داده شده که در شهر سامرا که به عسکر (اردوگاه یا شهر نظامی) نیز مشهور بوده، اقامت #اجباری داشته است.
⬛️محدودیتهای شدید حاکم بر زندگی امام عسکری(ع) سبب شد تا آن حضرت(ع) برای ارتباط با شیعیان، نمایندگانی برگزیند.
▪️عثمان بن سعید از نمایندگان خاص وی بود که پس از شهادت امام(ع) و آغاز عصر غیبت صغری، بهعنوان نخستین وکیل و نایب خاص امام زمان(ع) نیز ایفای نقش کرد.
◼️یگانه همسر ایشان (#نرجس) نام دارد.
▪️بر اساس غالب منابع شیعه و سنی، تنها فرزند آن حضرت، امام زمان(ع) مسمّی به «محمد(ع)» است.
اما طبق اقوال دیگر، برخی او را دارای ۳ پسر و ۳ دختر شمردهاند.
▪️آن حضرت(ع) تنها یک برادر به نام جعفر داشت که نزد شیعیان به (جعفر کذاب) معروف است، او پس از درگذشت امام عسکری(ع)، ادعای امامت کرد وبا انکار تولد فرزندی برای ایشان، به عنوان تنها وارث، مدعی میراث آن حضرت(ع) شد.
⬛️#امام_حسن_عسکری(ع) بیشتر عمر خود را در سامراء گذراند و مشهور است که ایشان تنها امامی است که به حج نرفت.
▪️دوره امامت امام عسکری(ع) همزمان با سه خلیفه عباسی بود:
۱)معتز عباسی (۲۵۲-۲۵۵ق)
۲)مهتدی عباسی (۲۵۵-۲۵۶ق)
۳)معتمد عباسی (۲۵۶-۲۷۹ق)
⚫️مهتدی درصدد قتل آن حضرت(ع) بر آمد، اما مُرد و معتمد روی کار آمد.
▪️امام عسکری(ع) خطاب به مادر خویش فرمود:
《در سال ۲۶۰ به من اذیتی خواهد رسید که می ترسم من را دچار رنج و مشقت کند.》
◼️عمر کوتاه امام(ع) و شهادت در ۲۸ سالگی، آن هم بدون سابقه بیماری و فاصله کوتاه رهایی آن حضرت از زندان تا مرگ که کمتر از یک ماه بود، شاهدی دیگر بر توطئه خلافت در شهادت امام عسکری(ع) است.
♦️سرانجام #امام_حسن_عسکری(ع) در اول ربیع الاول سال۲۶۰قمری توسط معتمد مسموم شد ودر هشتم همان ماه، در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و در خانهای که پدر بزرگوارشان دفن شده بود، دفن گردید.
📚#منابع:
۱)اثبات الوصیه مسعودی، ص۲۶۸
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۱۱
۳)فرق الشیعه نوبختی، ص۱۳۹
۴)سیره پیشوایان پیشوایی، ص۴۵۲
۵)حکومت و سیاست در سیره امام حسن عسکری(ع) جعفریان، ص۳
به ما بپیوندید❤️
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
✳️❇️اصحاب #ایرانی_امام_عصر(عج)
سازمان وکالت یکی از تشکیلات شیعه امامیه است.
📙📘 این سازمان در عصر امام صادق(ع) به وجود
آمد و امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) برای تقویت شیعه در #عصر_غیبت به تقویت آن پرداختند.
📜📜این سازمان که همان نظام ارتباط امام با شیعیان به وسیله #وکلا بود، در #طی_دهها سال فعالیت خود با فراز و نشیبهایی مواجه شد.
🔵🔷 سازمان وکالت در زمان امام عصر(عج) تنها راه ارتباطی شیعه با امام #محسوب میشد.
🔴🔶مهمترین وکلای ایرانی امام عصر(عج):
1. «#ابراهیم_بن_محمد_همدانی» از سوی امام زمان(عج) با #واسطه_نیابت داشت و بدون اینکه از امام درباره او #سوالی شود،
🚨توقیعی در #وثاقت و مورد #اطمینان بودن او #صادر شد.
2. #ابراهیم_بن_مهزیار3. #ابراهیم_بن_عبده_نیشابوری که وکیل ارشد امام #عسکری(ع) در #نیشابور بود.
4. #احمد_بن_اسحاق_قمی که وکیل امام(ع) در #قم و آوه بود و از اصحاب خاص امام حسن عسکری(ع) به شمار میرفت.
💎همچنین او وکیل اول امام در #اوقاف_قم بود ولی پس از شهادت امام عسکری(ع) از قم به #بغداد_هجرت کرد. او در بغداد معاونت عثمان بن سعید را در #امور_مالی به عهده گرفت و تا زمان سفیر دوم، فعالیت خود را ادامه داد.
5.#حسین_بن_اشکیب_خراسانی. او فردی ثقه و از مردم خراسان و از وکلای امام #عصر(عج) بود.
(حسین از #متکلمان و #مؤلفان شیعه نیز محسوب میشود.)
6. #فضل_بن_سنان_نیشابوری که وکیل امام #رضا(ع) نیز بود. نامهای زیادی در ردیف وکلای ائمه (ع) ذکر شده است که به بیان همین تعداد بسنده میکنیم.
■■■■■■■■■■■
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
🔴 #زندگینامه_حضرت_مهدی_عج ّ1️⃣
✅ قسمت اول
✍میلاد حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف
✔️ ولادت حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف از زبان حکیمه خاتون، عمه امام حسن عسکری:
🔹 یک سال و یک ماه پس از ازدواج امام حسن عسکری علیه السّلام و نرجس خاتون امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف به دنیا میآیند. حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف بنا بر بیشترین روایت روز جمعه نیمه شعبان 255 هجری قمری متولد شدهاند.
🔶 شب این میلاد خجسته را «شب برات» و «شب مبارک» و «شب رحمت» خوانند.(1)
🔶 نرجس خاتون روزی مشاهده میکند که نوری وارد بدن او میشود وبه امام حسن عسکری موضوع را گزارش میکند. و امام اورا نوید به بارداری امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف میدهد .
🔹 ومیفرماید : پسری میآوری که نامش محمد است وپس از من ،جانشین من خواهد بود.
🔹 نرجس ،عروس فاطمه ،شد مادر صاحب زمان درمهد نور، مهدی ظهور آیینه حق شدعیان همان گونه که تولد حضرت موسی علیه السّلام به حکمت و قدرت الهی مخفیانه بود و هیچ اثر شناسی به حمل مادر آن حضرت پی نبرد، جاسوسان و قابلههایی که مأمور مادر امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف بودند نیز به حمل ایشان آگاه نشدند.
🔶یکی از سؤالات درباره امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف این است که کیفیت ولادت حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف ) چگونه بوده است؟
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم، در یادداشتی این مساله را بررسی کرده است.
🔶محل آغاز امامت و عبادت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف سرداب، این سرداب هماکنون در ضلع شمال غربی حرم امامین عسکریین علیه السّلام قرار دارد.
امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف ) در سال 255 هجری شمسی در شهر سامرّا، در شرائط خاص به دنیا آمد.
🔹شرایطی که مورخان، آن را شبیه شرایط به دنیا آمدن حضرت موسی (علیهالسّلام ) در زمان فرعون خواندهاند.
🔶همان گونه که تولد حضرت موسی (علیهالسّلام ) به حکمت و قدرت الهی مخفیانه بود و هیچ اثر شناسی به حمل مادر آن حضرت پی نبرد،
🔹 جاسوسان و قابلههایی که مأمور مادر امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف ) بودند، نیز به حمل امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف ) آگاه نشدند.
🔶و آن حضرت به حکمت و تدبیر خداوند، در سحرگاه نیمه شعبان 255 به قدوم مبارک خود جهان را نورانی کرد.
(1) 📚 شیخ صدوق درکمال الدین نقل میکند
(٢)📚 وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 41؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص 184
⏪⏪⏪ #ادامه_دارد... ◀️
____________________________
🌺 #تعجیل_در_ظهورش_صلوات 🌺
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
🔴#زندگینامه_حضرت_مهدی_عج 2⃣
✅ قسمت دوم
💠ماجرای تولد امام زمان به نقل از شیخ صدوق
✍ شیخ صدوق رحمه الله علیه با سند خود از حکیمه خاتون، (دخت حضرت جواد ـ علیهالسّلام ـ خواهر امام هادی ـ علیهالسّلام ـ و عمّه امام حسن عسکری ـ علیهالسّلام) چنین آورده است که حکیمه خاتون میگوید:
ابو محمد حسن بن علی ـ علیهالسّلام ـ (امام عسکری علیهالسّلام ) مرا نزد خود خواند و فرمود: عمّه جان امشب نزد ما افطار نما. چرا که امشب نیمه شعبان است و خداوند تبارک و تعالی در امشب حجت را آشکار خواهد فرمود، او حجت خدا در زمین خواهد بود.
حکیمه میگوید، عرض کردم: مادر او کیست؟ حضرت عسکری ـ علیهالسّلام ـ فرمود: نرجس.
عرض کردم: فدایت شوم در او نشانی نیست، (1)
حضرت فرمودند: مطلب همان است که به شما گفتم.
🔶 حکیمه میگوید به آنجا رفتم، سلام دادم، نرجس خاتون آمد، در حالی که کفشم را از پایم بیرون میآورد، اینگونه از من احوال پرسی کرد که ای بانوی من و بانوی خانواده، حالتان چطور است؟ من به وی گفتم: تو بانوی من و بانوی خانواده هستی، از این سخن شگفت زده شد و گفت عمّه جان این چه سخنی بود که فرمودی؟حکیمه خاتون گوید: به وی گفتم: دختر جانم، خدای تعالی به تو امشب پسری عنایت خواهد فرمود، که در دنیا و آخرت سیّد و سرور خواهد بود.
🔶 نرجس خاتون شرمگین نشست. وقتی از نماز عشا فارغ شدم، افطار نمودم و بستر خوابم را آماده کرده خوابیدم.
نیمه شب برای نماز شب برخواستم، وقتی از نماز شب فارغ شدم، دیدم نرجس خاتون هنوز خواب است، و هیچ اثری در او نیست. دراز کشیدم و خوابیدم، سپس او برخاست نماز شب گذارد، در این حال به شک و تردید افتادم که حضرت عسکری ـ علیهالسّلام ـ از اطاقش صدا فرمودند: عمّه جان عجله مکن که امر نزدیک است.
بعد از آن، نرجس خاتون، نماز شب را تمام کرده و در نماز «وِتر» بود که نمازش را قطع کرد، و با ناله از اطاق بیرون رفت.
چون برگشت به وی گفتم: آیا آنچه به تو گفتم، چیزی احساس میکنی؟ فرمود: آری عمّه جان امر بزرگی را مییابم و احساس میکنم.
به وی گفتم: با توکل به خدا مطمئن و آرام باش. شبههای به خود راه مده، انشاء الله هیچ بیمی نیست.
🔶همانند یک قابله در کنار او نشستم. آنگاه دستم را گرفت و فشرد و ناله کرد و یک کلمه شهادت را بر زبان جاری ساخت.در آن هنگام حضرت عسکری ـ علیهالسّلام ـ صدا زد که بر وی «انا انزلناه فی لیلة القدر» بخوان به امر حضرت عمل کردم. در این هنگام لحظهای بین من و نرجس خاتون همانند اینکه پردهای افتاد او را ندیدم،حالتی به من دست داد، فریاد زنان به اطاق حضرت عسکری ـ علیهالسّلام ـ رفتم.
🔶حضرت فرمود: عمّه جان برگرد که او را در جای خودش مییابی، برگشتم، طولی نکشید که پرده بین من و او برداشته شد، دیدم که آن چنان نورانیتی در او هویدا است که چشمان مرا خیره ساخت. آن گاه ولی خدا را دیدم که بر بازوی راست او نوشته شده «جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل کان زهوقا». (٢)
🔶آنرا در دامنم گذاشتم در حالی که پاک و پاکیزه بود. حضرت عسکری ـ علیهالسّلام ـ فرمود: ای عمّه فرزندم را نزد من بیاور، من ایشان را نزد حضرت عسکری ـ علیهالسّلام ـ بردم، حضرت دست بر تمام بدن او کشید، حضرت فرمود: ای فرزندم به اذن خدا سخن بگو ای حجت خدا ای بازمانده انبیا و خاتم اوصیا، آن فرزند نورانی!
لب به سخن گشود ابتدا شهادتین بر زبان جاری نمود و سپس اسامی تمام ائمه اطهار ـ علیهمالسّلام ـ را تا پدرش گفت و درود فرستاد.(٣)
(1) 📚 (آثار حمل در او دیده نمیشود)
(٢)📚 (شیخ صدوق، کمال الدین، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۵ ق، ج ۲، ص ۴۲۵ به بعد.)
(٣)📚 ( مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۵۱، ص ۱۳ ـ ۲۸٫)
⏪⏪⏪ #ادامه_دارد... ◀️
____________
🌺 #تعجیل_در_ظهورش_صلوات 🌺
💠💠
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
💠سمانه بانوی بهشتی💠
سمانه زنی کنیز و از اهالی مغرب (حدود بین آفریقا و اندلس) بود که به همراه کاروانی به مدینه آورده شده بود. محمد بن فرج، یکی از یاران امام جواد(ع) نقل می کند: ” امام مرا طلبید و به من فرمود: کاروانی به شهر آمده که در آن کاروان برده فروشی هست که کنیزانی به همراه دارد. شصت دینار به من داد و فرمود: با این شصت دینار کنیزی را که دارای چنین و چنان اوصافی است خریداری کن. نزد برده فروش رفتم و طبق دستور امام رفتار کردم و آن کنیز را نزد امام بردم…”
امام جواد(ع) همچون سایر معصومین، همواره با هر گونه تفکر برتری نژادی و فرق بین سفید و سیاه مخالف بودند و همیشه تقوا را ملاک برتری افراد می دانستند لذا برای از بین بردن چنین ذهنیات غلطی، با کنیزی ازدواج کردند که به مقام مادری امام هادی(ع) دست یافت.
امام جواد(ع) برای تربیت و تهذیب همسر خود که با مفاهیم اسلامی آشنا نبود، وی را در کنار دختران پیامبر (ص) و آل علی (ع) که اسوه های عفت و طهارت و پاکی بودند قرار داد و خود شخصاً عهده دار تعلیم وی شد و این بانوی بزرگوار در زهد و تقوا به آنچنان مقامی رسید که امام جواد(ع) در شأن ایشان فرمود:
” نام او سمانه است، او بانویی است که به حق مرا می شناسد، او از بانوان بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نشود و نیرنگ طاغوت عنود به او راه نیابد، او همواره مورد نظر لطف خدایی است که هرگز خواب ندارد و از مادران افراد صدیق و صالح است.”
امام جواد (ع) در ازدواج خود با سمانه (کنیزی از اهالی مغرب) به خوبی نشان دادند که اهمیت و شأن و مقام فرد به تقوا و ارزش های انسانی او است و این خصیصه می تواند فرد را از کنیزی، به مقام صدیقان و صالحان برساند تا جایی که نور امامت از دامان چنین زنی تداوم یابد.
🇮🇷 🇮🇷
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
🔰امام_هادی(ع):
✅سرزنش، كليد آزار است و سرزنش بهتر از كينه است. (يعنى اگر نسبت به كسى كينه در دل داشته باشى بدتر از آن است كه او را سرزنش كنى)
بحارالأنوار ج 78 ص 369
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
💠امام هادی(ع) چگونه به شهادت رسیدند💠
🌀حضرت #امام_هادی (ع)در8 سالگی، پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهده دار مقام امامت گردید و پس از 33 سال امامت، در سن 41 سالگی در #سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسیدند.
امامت امام هادی (ع) همزمان با خلافت 6 خلیفه عباسی بود. مقارن بود با 7 سال باقیمانده از خلافت معتصم برادر مأمون، واثق پسر معتصم به مدت 5 سال، متوکل برادر واثق 16 سال، منتصر پسر متوکل به مدت 6 ماه، مستعین پسر عموی منتصر 4 سال و معتز پسر دیگر متوکل که سه سال خلافت کرد. امام هادی پس از گذشت یکسال از خلافت معتز در سامرا مسموم شده و به شهادت رسید و جسم پاک حضرت، در سامرا در خانه مسکونی حضرت مدفون گردید.
نکته مهم در شهادت امام هادی (ع) این است که حضرت در سامراء به سبب کنترل بسیار شدید و خفقان حاکم و منع دوستان و شیعیان از دیدار با حضرت و عقوبت سخت متخلفین حتی نزدیکترین یاران امام نیز از حال و وضع امام بی خبر یا بسیار کم اطلاع بودند. و به همین دلیل است که منابع اشاره دقیقی به نحوه شهادت امام ندارد. منابع فقط شهادت حضرت در زمان معتز را ذکر کردند بدون ذکر زمان دستور خلیفه به مسموم کردن و اینکه چه کسانی مأمور این جنایت شدند و چه زمانی این عمل پلید از آنان سر زد. حتی در روز شهادت حضرت هم اتفاق نظر نیست.
امام هادی (ع) در طول دوران امامت خود از سرکشان و حاکمان فاسد بنی عباس رنجها و محنتهای زیادی کشید. در این میان متوکل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلی گوی سبقت را از دیگران ربود.
متوکل وجود امام هادی (ع) را خطر بزرگی برای حکومت خویش احساس میکرد، از این رو، تصمیم گرفت تا با دو روش همزمان در یک اقدام، از بحرانی تر شدن اوضاع جلوگیری کند. یکی حمله به یاران امام و نابود کردن آثار شیعیان به گونهای که قبر مطهر امام حسین (ع) را نیز تخریب کرد(خانه هاى بسيارى كه در اطرافش ساخته بودند، ويران و با زمين يكسان نمودند و دستور داد
كه آب به حرم امام بستند و زمين قبر مطهر را شخم و زراعت كنند تا به كلى فراموش شود) و دوم دور کردن امام از مدینه که پایگاه سازمان تشیع بود.
عبد الله بن محمد فرماندار مدینه از دشمنان اهل بیت بود و از امام نزد متوکل سعایت میکرد و پیوسته قصد آزار آن جناب را داشت. امام هادی (ع) در نامهای به متوکل، سعایت و دروغگویی او را یاد آوری کرد، ولی متوکل که زمینه را برای تبعید امام از مدینه و تحت نظر گرفتن مناسب میدید در نامهای ظاهرا محترمانه از حضرت خواست به سامرا بیاید.
نامه متوکل رسید و حضرت آماده رفتن به سامرا شد، وقتی آن حضرت به سامرا رسید، متوکل ( با آن همه وعده و احترام که در نامهاش بود) یک روز خود را پنهان کرد و آن حضرت را در کاروانسرایی که به کاروانسرای گداها معروف بود فرود آورد.
سپس متوکل دستور داد حضرت را کاملا تحت نظر گیرند و خانهشان را محاصره کرده و مانع دیدار شیعیان با ایشان و استفاده دانش پژوهان از آن سرچشمه علم و معرفت کرد و حتی ایشان را در تنگنا و محاصره اقتصادی قرار داد و رساندن حقوق شرعیه وهدایا را ازداخل و خارج بر حضرت ممنوع کرد و متخلفان را عقوبتی سخت نمود.
این وضعیت جز در حکومت شش ماهه منتصر تا زمان شهادت امام ادامه داشت ودر زمان معتز شدت گرفت.
یکی دیگر از سختگیریهای متوکل در آزار امام هادی(ع)این بود که گاه و بی گاه به مأموران خود دستور میداد تا ناگهانی به خانه امام ریخته و آنجا را بازرسی کنندبه امید آنکه سلاح یا مدرکی دال بر فعالیت ایشان علیه حکومت بدست آورند.لکن در این حملههای شبانه جز کتابهای علمی و ادعیه چیزی یافت نمیشد.
گاهی متوکل فرمان میدادحضرت را در هر حالتی که هست به دربار آورند. دریکی از این احضارها امام در حالی بر متوکل وارد شدکه او مست و لا یعقل در کنار جامها و سبوهای شراب و در میان گروههای خنیاگر ورقاصه افتاده بود.امام بی توجه به موقعیت خطیر و خطرات احتمالی به شدت او را سرزنش و ملامت کرد و به نصیحت گویی و یادآوری قیامت پرداخت و فسق وفجور و می خوارگی و بدکارگی او را محکوم ساخت. موکل بر آشفت و دستور داد ایشان را در زندان محبوس سازند. حضرت روانه زندان شد و شخصی از حضرت شنید که میفرمودند: انا اکرم علی الله من ناقه صالح و سپس این آیه را خواندند«تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام ذلک وعد غیر مکذوب» بیش از سه روز نگذشت که متوکل به دست فرزندش منتصر به هلاکت رسید.
منتصر گر چه بر امام سخت نگرفت ولی این آرامش نسبی امام و شیعیان پس از شش ماه تمام شد و دوباره آزار و حصر و شکنجه و قتل راهکار اساسی خلافت در مقابل شیعیان بود. امام هادی (ع) با حاکمان ستمگر سازش نکرد و آنها از مبارزه منفی وعدم همکاری حضرت هراس داشتند و رنج میبردند تا اینکه تنها راه خویش را خاموش کردن نورخدا پنداشتند و بدین ترتیب امام هادی(ع) نیز مانند امامان پیشین به مرگ طبیعی از دنیا نرفت بلکه در زمان معتز مسموم گردید.
💠 @EmamHadii
💠 برجستهترین شاگرد امام هادی(ع)
⬅️ حجتالاسلاموالمسلمین #فاطمینیا:
🔹 یکی از شاگردان و اصحاب برجستهی حضرت هادی(ع) آقا و مولای ما حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) است. حضرت عبدالعظیم -که الحمدالله قبر نورانی او در نزدیکی ما است و خدا توفیق زیارتش را عنایت کند- از شاگردان و اصحاب برجسته یا #برجستهترین شاگرد حضرت هادی(ع) بوده است.
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
🔸
امام هادی علیه السلام
💠 برجستهترین شاگرد امام هادی(ع) ⬅️ حجتالاسلاموالمسلمین #فاطمینیا: 🔹 یکی از شاگردان و اصحاب برجس
💠 برجستهترین شاگرد امام هادی(ع)
⬅️ حجتالاسلاموالمسلمین #فاطمینیا:
🔹 یکی از شاگردان و اصحاب برجستهی حضرت هادی(ع) آقا و مولای ما حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) است. حضرت عبدالعظیم -که الحمدالله قبر نورانی او در نزدیکی ما است و خدا توفیق زیارتش را عنایت کند- از شاگردان و اصحاب برجسته یا #برجستهترین شاگرد حضرت هادی(ع) بوده است.
🔸 یک نفر میگوید از حضرت امام هادی(ع) سؤالاتی داشتم و حضرت قریب به این مضامین فرمود: تو که اهل ری هستی، از عبدالعظیم بپرس. خیلی حرف #بزرگی است که یک امام معصوم مردم را برای حل مشکل به یک نفر ارجاع دهد.
✅ مطالب بیشتر در
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
امام هادی علیه السلام
🍃دنیا همانند بازاری است که عدّهای در آن برای آخرت سود میبرند و عدّهای دیگر ضرر و خسارت متحمّل میشوند.🍃
تحف العقول،ص۴۳۸
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
💠عاقبت مسلط کردن دشمان خدا بر اولیاء الله💠
🌀شخصی شعبده باز و بی نظیر از هند آمده بود و متوکل که خود فردی بازیگر و عیاش بود، تصمیم گرفت تا در مجلسی، حضرت هادی را شرمنده کند. پس به آن شعبده باز گفت:
اگر علی بن محمد را خجل کنی "هزار دینار" پاداش خواهی گرفت. شعبده باز گفت: دستور بده نان نازک و سبک بپزند و آن ها را بر سر سفره بچینند و جای مرا در کنار علی بن محمد قرار ده.
به دستور متوکل سفره آماده شد و در سمت چپ حضرت هادی پشتی قرار داده شده بود که بر آن تصویر شیری بود و آن دلقک نیز در کنار سفره و نزد این پشتی نشست.
حضرت هادی دست به سفره بردند تا نانی بردارند، ناگهان نان پرید دست حضرت هادی به نان نرسید، دست به سمت نان دوم بردند، آن نیز پرید و نان سوم هم به دست حضرت هادی نرسید و صدای قهقهه جمع حاضر برخاست.حضرت هادی دست مبارک خود را بر پشتی زده و به آن تصویر اشاره نموده و گفتند:«او را بگیر» آن تصویر همانند شیری پرید و دلقک را بلعید و باز بر جای خود برگشت. همه حاضران از این واقعه متحیر شدند. حضرت هادی از جای خود بر خاست. متوکل التماس نمود که بنشین و آن مرد را بر گردان.
حضرت امام هادی علیه السلام فرمود: به خدا دیگر او را نخواهی دید، آیا تا به این حد جرات یافته ای که دشمنان خدا را بر اولیاء خدا مسلط گردانی؟!
حضرت هادی از خانه بیرون آمد و آن شعبده باز "هیچ گاه" دیده نشد...
ابن حمزه از زرافه [زراره] پرده دار متوکل نقل کرده است.
الثاقب فی المناقب: 555 ح 497، الخرائج و الجرائح 1: 400 ح 6، کشف الغمة 2:393، مدینة المعاجز 7: 472 ح 2474، حیلة الابرار 2: 473، اثبات الهداة 6: 243 ح 41، البحار 50: 146 ح 30.
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
💠💠🔆
🌺امام رضا علیه السلام
فَمَنْ لَم یَشکُرْ لِوالِدَیهِ لَم یَشکُرِ اَللهَ
كسی كه از پدر و مادر خويش سپاسگزاري نكند، شكر خداوند را نيز به جا نياورده است.
بحار، ج۷۴، ص۷