eitaa logo
🌹منتظران ظهور 🌹
972 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
8.1هزار ویدیو
42 فایل
ادمین تبادل. @Sgssduhv شرایط @mazhabion313 💠کپی مطالب حلال میباشد لطفاً از صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج مولایمان امام زمان علیه السلام فراموش نشود💠 اللهم عجل لولیک الفرج ✋
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 دمیدن در فتنه‌ امنیتی سیاسی موضوع افغانستانی‌ها در ایران توسط عبدالحمید! ⚠️ نکته مهم: منظور عبدالحمید تمامیت جامعه‌ افغانستانی در ایران نیست. چون خیلی از برادران و خواهران افغانستانی شیعه که مجوز رسمی دارند، در ایران در مساجد عمومی نماز می‌خوانند و مشکلی ندارند اما... اینکه عبدالحمید می‌گوید افغان‌ها در ایران برای نماز خواندن تحریم هستند و محدودیت دارند، منظورش سُنی‌های طالبانی هست که غیرمجاز وارد ایران شده‌اند. مشخص است عبدالحمید در حال ایجاد یک فتنه‌ امنیتی سیاسی با چاشنی تقابل مذهبی است یعنی تنش‌های شیعی و سُنی.. دقت شود که این موضوع را در ایام مطرح می‌کند... ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
10.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨ویدیویی منتشر شده است که در آن یک معلم به کودکان می‌گوید که ... ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
✳️منتظران ظهور 🌹داستان عجیب زنی که با دعای امام زمان عج به دنیا برگشت🌹 ◀️این داستان هم جریان زنی هست که از دنیا می‌رود ولی با دعای امام زمان (عج) برمیگردد، اما نکته جالب این داستان جریان ملاقات ایشان با حضرت علی (ع) هست که خواندنیست: ✨نقل از علامه طهرانی: یكی از اعاظم‌ نجف‌ أشرف‌ برای من‌، نقل‌ کرد كه‌: ما از نجف‌‌ عیال‌ اختیار كردیم‌ و سپس‌ در فصل‌ تابستان‌ برای زیارت‌ صله‌ ارحام‌ عازم‌ ایران‌ شدیم‌. ⛅️آب‌ و هوای وطن ما به‌ عیال‌ ما نساخت‌ و مریض‌ شد و روز بروز مرضش‌ شدّت‌ كرد؛ و هر چه‌ معالجه‌ كردیم‌ سودمند نیفتاد و مشرف‌ به‌ مرگ‌ شد. ✨من‌ دیدم‌ عیالم‌ فوت‌ میكند و‌ باید تنها به‌ نجف‌ برگردم‌ و در پیش‌ پدرش‌ و مادرش شرمنده‌ میشوم‌، حال‌ اضطراب‌ و تشویش‌ عجیبی در من‌ پیدا شد. ✨آمدم‌ در اطاق‌ مجاور‌ دو ركعت‌ نماز خواندم‌ و توسّل‌ به‌ امام‌ زمان‌ (عج‌) كردم‌ و با نهایت‌ تضرّع‌ عرض‌ كردم‌: یاولی الله‌! زن‌ مرا شفا دهید، ✨آمدم‌ در اطاق‌ عیالم‌، دیدم‌ نشسته‌‌ و زار زار میگرید. ✨تا چشمش‌ به‌ من‌ افتاد گفت‌: چرا مانع‌ شدی؟ چرا نگذاشتی؟ ✨من‌ نفهمیدم‌ چه‌ میگوید، و تصوّر كردم‌ كه‌ حالش‌ بد‌ است‌. ✨بعد كه‌ قدری آب‌ به‌ او دادیم‌ گفت‌: عزرائیل‌ برای قبض‌ روح‌ من‌ با لباس‌ سفید آمد و بسیار زیبا و آراسته‌ بود، ✨به‌ من‌ لبخندی زده‌ و گفت‌: حاضر به‌ آمدن‌ هستی؟ گفتم‌: آری. ✨بعداً أمیرالمؤمنین‌ (ع)‌ تشریف‌ آوردند و با من‌ بسیار مهربانی كردند و بمن‌ گفتند: من‌ میخواهم‌ بروم‌ نجف‌، میخواهی با هم‌ برویم‌ به‌ نجف‌؟ ✨گفتم‌: بلی خیلی دوست‌ دارم‌ من‌ برخاستم‌ ‌آماده‌ شدم‌ كه‌ با آن حضرت‌ برویم‌، همینكه‌ خواستم‌ از اطاق‌‌ خارج‌ شوم‌ دیدم‌ كه‌‌ امام‌ زمان (عج)‌ آمدند و تو هم‌ دامان‌ ایشان‌ را گرفته‌ای. 🌹حضرت‌‌ به‌ امیرالمؤمنین‌ (ع) عرض‌ كردند: این‌ بنده‌ به‌ ما متوسّل‌ شده‌، حاجتش‌ را برآورید. 🌹حضرت‌ أمیر (ع) به‌ عزرائیل‌ فرمودند: به‌ تقاضای مرد مؤمن‌ كه‌ متوسّل‌ به‌ فرزند ما شده‌ است‌ برو؛ باشد تا موقع‌ معین‌. و أمیرالمؤمنین‌ از من‌ خداحافظی كردند و رفتند. 🔳چرا نگذاشتی من‌ بروم‌؟ 📕معادشناسی علامه طهرانی ج 1، ص 286 - 287 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
11.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم تکاندهنده و کوتاه 📌برگرفته از خاطره همسر شهید نوروزی نژاد ✍ ای‌کاش این کلیپ آنقدر دست به دست شود تا همه‌ی مردم و مسئولین ببینند... ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 از علائم نفوذ جنّ شیطانی در کالبد ✔️ ( حجت الاسلام عالی ) ؛ اگر به دنبال درمان خودمان نباشیم این بیماری شدیدتر خواهد شد.. ▪️مرحله اوّل شک در مسائل اعتقادی ▪️دوّم بد گمانی به دین و شریعت ▪️سوّم کفر.. ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚀ویدیو کلیپ «کشورم ایرانم» به مناسبت پرتاب ماهواره نور۳ آماده‌سازی و پرتاب ماهواره نور۳ با صدای محمد معتمدی ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
🌱می بینی ای آرام جان دل بی قراری را پایان بده با آمدن چشم انتظاری را.... 🌱بی تــو تمام فصلها زرد است و پاییزی برگرد تا معنا کنی سبز بهاری را همه با هم زمزمه می کنیم دعای الهی عظم بلاء به نیت تعجیل در فرج مولایمان امام زمان علیه السلام ان شاء الله ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
🏝سلام تمام دلخوشی، مهدی جان آدینه آرام رخ می‌گشاید و در هر عبور لحظه‌هایش مرا پروانه‌وار گرد حریم یاد تو می‌چرخاند سرانجام از راه باز می‌رسی و رویای ناتماممان تعبیر می‌گردد ودل‌های بی‌سامانمان خوش می‌شود🏝 ⚘و َتَسْتَغْفِرُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ اِذا یَغْشی وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الاِْمامُ الْمَاْموُنُ و از او آمرزش خواهی. سلام بر تو هنگامی که بامداد کنی و شام کنی، سلام بر تو در شب هنگامی که تاریکیش فرا گیرد و در روز هنگامی که پرده برگیرد، سلام بر تو ای امام امین⚘(آل‌یاسین) ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
✳️ منتظران‌ ظهور 💠داستان"نمک خوردن ونمکدان شکستن"💠 👌👌💖 بسیار زیبا، حتما بخوانیدو نشر دهید و چنانچه اشکتون جاری شد التماس دعای فرج دارم... 📜حسن بن محمّد بن قاسم گويد: در يکى از محلات اطراف کوفه که (حماليه) نام داشت با شخصى به نام عمّار درباره امام زمان (عليه السلام) گفت وگو مى کردم. او گفت: روز قافله ى از قبيله طيّ به کوفه آمد، آنها از ما خريد نمودند. من به يکى از کارگرانم گفتم: برو ترازو را از خانه آن علوى بياور! رييس قافله که مردى تنومند بود گفت: آيا اين جا علوى نيز هست؟ گفتم: چه مى گويى؟ بيشتر اهل کوفه سادات علوى هستند! او گفت: علوى واقعى همانى بود که ما در بيابان مجاور آن شهر ديديم. گفتم: ماجرا چيست؟ گفت: ما در حدود 300 نفر يا کمتر اسب سوار 🏇 بوديم که از جايى گريختيم. سه روز در بيابان تشنه وگرسنه بدون هيچ آذوقه ى سرگردان بوديم تا اين که عدّه ى گفتند: بهتر است قرعه کشى کرده ويکى از اسب ها را بکُشيم. همه اين پيشنهاد را پذيرفتيم. وقتى قرعه کشيده شد به نام اسب من افتاد. من قبول نکردم وگفتم: که شما تقلّب نموده ايد. دوباره قرعه کشى نمودند وباز به نام اسب من افتاد، باز من آن ها را متّهم به تقلّب نمودم. اما در مرتبه سوم که در عين ناباورى مجدداً قرعه به نام اسب من افتاد مجبور شدم که قبول کنم. بسيار ناراحت بودم، زيرا اسبم حداقل هزار دينار ارزش داشت، وآن را از پسرم بيشتر دوست داشتم. گفتم: اجازه بدهيد کمى در اطراف با اسبم سوارى کنم، زيرا تاکنون دشتى چنين هموار نديده ام. گفتند: اشکالى ندارد، سوار اسبم شدم، حدود يک فرسخ تاختم به تلّى رسيدم که کنيزى در دامنه آن مشغول جمع آورى هيزم بود. از او پرسيدم که کيستى؟ واز کدام خانه ى؟ او گفت: من کنيز سيّدى هستم که در اين واداى سکونت دارد. بعد بلا فاصله از آنجا دور شد. من عباى خود را به علامت بشارت وشادمانى بر سر نيزه کردم. آنگاه به طرف يارانم تاختم وبه آن ها گفتم: مژده بدهيد! گروهى از مردم در نزديکى ما زندگى مى کنند. همگى به طرف آن تلّ حرکت کرديم، وقتى به آن جا رسيديم خيمه ى را ديديم که در وسط آن واداى برپا شده بود، مردى که از همه زيباتر به نظر مى رسيد با چهره ى باز در حالى که گيسوانش آويخته بود ولبخندى بر لب داشت در کنار خيمه ايستاده بود. وقتى به او نزديک شديم، به ما خوش آمد گفت. من گفتم: اى آبروى عرب! ما تشنه ايم. او کنيز خود را فرا خواند وگفت: هرچه آب دارى بياور! آن کنيز دو ظرف پر از آب آورد. آن مرد يکى از آن ها را گرفت کمى نوشيد ودست خود را به آب زد وآن را به ما داد. همه 300 نفر ما يک به يک از همان يک ظرف نوشيديم وسيراب شديم. وقتى ظرف را باز گرداندند، ديديم که هنوز کاملا پر است. وقتى سيراب شديم گفتيم: اى آبروى عرب! ما گرسنه ايم. او خود وارد خيمه شد وسبدى را که مملو از غذا بود بيرون آورد، وآن را در مقابل ما نهاد ودست خود را به آن زد وفرمود: ده نفر ده نفر جلو بياييد. ده نفر ده نفر مشغول خوردن غذا شديم وهمه کاملا سير شديم، سوگند به خدا! هنوز سبد کاملا پر مانده بود. آنگاه رو به او نموديم وگفتيم: اگر اجازه مى فرماييد مى خواهيم به راهى که قصد آن را داريم برويم. او با دست خود به شاهراهى اشاره کرد وفرمود: منظورتان اين راه است؟ ما تعجب کرديم، زيرا اصلا هدف مشخصى نداشتيم وراه را نمى شناختيم وفقط براى اين که او نفهمد که ما فرارى هستيم چنين گفتيم. اما او راه نجات را به ما نشان داد. از او خداحافظى نموديم، وقتى کمى دور شديم. يکى از افراد گفت: شما از خانه وخانواده دور شده ايد که چيزى به دست بياوريد حالا که به همه چيز رسيده بوديد چرا آن را تصرف نکرديد؟ منظور او آن بود که بازگرديم وآن مرد را غارت کنيم، گروهى موافق وگروهى مخالف بوديم، در نهايت تصميم گرفتيم که او را غارت کنيم. بازگشتيم، وقتى ما را ديد که بازگشته ايم شمشير⚔ خود را حمايل نموده، نيزه اش را به دست گرفت، بر اسب خاکسترى سوار شد ودر گوشه ى ايستاد وفرمود: چه خيال بدى در سر داريد؟ بدانيد که زشتى آن به خود شما بازخواهد گشت. گفتيم: درست حدس زده ى، وهرچه دلمان مى خواست به او گفتيم. آنگاه چنان خشمگين شد که از خشم او همه به وحشت افتاديم، سپس خطى بين ما وخود کشيد وفرمود: به جدّم رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) قسم! هر که از اين خط بگذرد گردن او را خواهم زد. از صداى او چنان ترسيديم که همه پا به فرار گذاشتيم. به خدا قسم! که علوى واقعى او بود، نه اينان که اينجا هستند. 📚بحار الانوار، ج 52، ص 75 ـ 77 ❣مهدی(عج) جان... آقاجان، دعایم کن که نمک خورده ام از خیمه ی اهل بیت(ع) نمکدان نشکنم...😭 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
4_5785395160451909067.mp3
3.4M
👌خبر آمد خبری در راه است اتفاقات روز ظهور (عج) تا آخرش گوش بدین عالیه اللهم عجل لولیک الفرج (عج) ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 👌تلنـگــ✨ـــر ✅سه چیز از همدیگر جدا نیستند: 🌟کسےکه زیاد دعا کند ♦️از اجابت محروم نمےشود 🌟کسےکه زیاد استغفار کند ♦️از مغفرت و بخشش محروم نمےشود 🌟کسےکه زیاد شکر کند ♦️از زیاد شدن نعمت‌ها محروم نمےشود ∞♥️∞ ❣https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442