eitaa logo
🌹منتظران ظهور 🌹
972 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
42 فایل
ادمین تبادل. @Sgssduhv شرایط @mazhabion313 💠کپی مطالب حلال میباشد لطفاً از صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج مولایمان امام زمان علیه السلام فراموش نشود💠 اللهم عجل لولیک الفرج ✋
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 بلا شروع شده تازه بعد عاشورا چه میکشید؟ خدا صبرتان دهد آقا دلی که سوخت چو نِی وقتِ شور، خوانده تو را سری که سوخت میان تنور خوانده تو را ∞♥️∞ ❣❣ ➬ @Emam_Mahdi_114
🌹منتظران ظهور 🌹
🌼منتظران ظهور #روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪 ⚫️وقایع لحظه شهادت امام حسین علیه السلام.... ☑️يكي از اه
🌼منتظران ظهور 🎪 ⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 1) ◾️ شام غریبان کربلا نخستین شب عزا خاندان پیامبر پس از شهادت سید الشهداء علیه السلام است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.. ▪دیشب چه سالاری داشتند؟دیشب چه کسی از خیمه ها محافظت می کرد؟امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است! چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام...   ▪️شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود. 🔴 عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بی جهاز سوار کردند . و امام سجاد علیه السلام را نیز با غل و زنحیر بر شتر سوار کردند. 🌅هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند... 🔥عمر سعد به کوفه آمد .ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.  ♻️سپس سر مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود. ⚫️عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. 💐لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.  🔥هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد،و بسان فرمانده ای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد... ادامه دارد.. 📙ارشاد شیخ مفید ،ج2 📗در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی ∞♥️∞ ❣❣ ➬ @Emam_Mahdi_114
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••|📱|•• 💚 +تا‌لحظه آخر‌پدرَت‌گُفت‌آب..؛💔•
🌹منتظران ظهور 🌹
••|📱|•• #استورۍ💚 +تا‌لحظه آخر‌پدرَت‌گُفت‌آب..؛💔• #صوت‌الشهدا
گرما به خون بخوره بوی خون بلند میشه بوی خون هم بیشتر عطش میاره با اون جراحت‌های روی بدنش ضعف کرده بود چشماش سفید شده بود طلب آب میکرد...💔😭
✳️منتظران ظهور ⚫️عاقبت ادعای دروغین روضه خوان! 🌹آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): 🌴روضه خوان های قدیم اول شروع روضه شان میگفتند: « یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عَظیٖما» یعنی ای کاش ما هم در رکاب تو ای حسین بودیم و به آن رستگاری بزرگ می رسیدیم. 🔻یک نفر روضه خوان مقید بود حتما این جمله را هر بار بگوید. 🔵یک شب برای اینکه به این شخص بفهمانند که تو اهل این ادعا نیستی، در عالم خواب دید که روز عاشوراست. 🔰لشکر ابن سعد این طرف و لشکر امام حسین علیه السلام آن طرف صف آرایی می کردند. 🌴او در خواب مراقب بود که مبادا امام حسین علیه السلام او را ببیند و بگوید بیا مرا یاری کن. 🌼اتفاقا امام حسین علیه السلام او را دید و گفت: «آشیخ حسین،بیا این اسب و زره و شمشیر را بگیر و مرا یاری کن!» 🍁او هم به ناچار اسب آقا را گرفت، سوار شد، زره را پوشید و شمشیر را برداشت، اما با این حال مراقب بود که به محض اینکه آقا به خیمه گاه میروند فرار کند، که همینطور هم شد.h ✳️ به محض اینکه امام حسین علیه السلام وارد خیمه شدند، اسب امام علیه السلام را برداشت و فرار کرد. ⚫️وقتی از خواب بلند شد فهمید که یک عمر دروغ میگفته که: «یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عظیما» و امشب به او فهماندند که تو مرد این حرف نبودی! 🔴مگر کسی می تواند حبیب بن مظاهر یا زهیر بشود؟ در شب عاشورا امام حسین علیه السلام فرمودند: «من بیعت خود را از شما برداشتم ، هر کدامتان دست یکی از افراد خانوادهٔ مرا بگیرید و از اینجا بروید» ♦️حضرت سرشان را پایین انداخته بودند که اصحاب خجالت نکشند. ✨ اما زهیر در همان حال به امام حسین علیه السلام عرض کرد: «آقا، ما اگر هزار مرتبه در راه شما شهید شویم ، دست از یاریتان بر نخواهیم برداشت.» 📘در محضر آیت الله مجتهدی ره
صدایِ کربلا ۸.mp3
11.06M
۸ 🏴 ✦ کربلا سرزمین آرزوهاست! سرزمین آرزویِ "یا لیتنا کُنتُ معکم "! ☜ اما این آرزو، آرزویی جا مانده در گذشته نیست که دست انسان به آن نرسد! - چند درصد قلب شما با این آرزو درگیر است؟ - آیا این آرزو، در انتخابها و ارتباطات شما، منشاء اثر هست؟ 💥همه نمی‌توانند به بزرگیِ کربلا، آرزو کنند!
🌹منتظران ظهور 🌹
قسمت بیست و هفتم #بدون_تو_هرگز با عجله رفتم سمتش … خیلی بی حال شده بود … یه نفر، عمامه علی رو بس
قسمت بیست و هشتم بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون … علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره … اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه …منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه … نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره … بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش …قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده … همه چیز تا این بخشش خوب بود … اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن … هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد … پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت …زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش …دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه … مراقب پدرم و دوست های علی باشم … یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد … یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم … و زینب و مریم رو دعوا کردم …. و یکی محکم زدم پشت دست مریم… نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن … قهر کردن و رفتن توی اتاق … و دیگه نیومدن بیرون … توی همین حال و هوا … و عذاب وجدان بودم … هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد … قولش قول بود … راس ساعت زنگ خونه رو زد … بچه ها با هم دویدن دم در … و هنوز سلام نکرده … – بابا … بابا … مامان، مریم رو زد … ••••• ادامه دارد.... • • دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است ✅ در غیر این صورت نویسنده راضی نیست ‼️ و اینکار دارد💯
‹ 🥀 › ❏ 💔✋🏻 ❏ کربلا خاطرات تلخی داشت ساربان را نمیبری از یاد😭.. تا قیام‌ِقیامت آقاجان خیزران را نمیبری از یاد😭.. 🖤✋🏻 •••• تعجیل‌درظهور‌و‌سلامتی‌مولا،شفابیماران 📿 به‌رسم‌وفای‌هرشب بخوانیم 💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از 🌹منتظران ظهور 🌹
رفقا هندزفری ها رو بیارید💔🍃
roze_emam_sajjad_darstani.mp3
5.26M
🎧 👤 🎵بسیار زیبا و شنیدنی ⚠️روضه امام سجاد 👌 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. https://eitaa.com/joinchat/766640225C397950a442