eitaa logo
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
6.8هزار دنبال‌کننده
41.2هزار عکس
11.7هزار ویدیو
546 فایل
با به اشتراک گذاشتن لینک کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ثواب نشر مطالب شریک باشید ./کپی مطالب با ذکر صلوات/ لینک کانال ایتا👇 @Emam_Zamaan_313 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEHGwvGjppToruRpFw @iemeHdi تبادل 👇👇 @KhadamY
مشاهده در ایتا
دانلود
خانواده آسمانی ۳۱.mp3
11.27M
۳۱ ⚜ تمام جهان به صورت ریاضی خلق شده است! و برای تمام روابط و رفتارهای انسان فرمول‌هایی وجود دارد که اگر طبق آن‌ها عمل کند شاه‌کلید سعادتمندی را در دست دارد. و مهمترین فرمول زندگی این است ↓ ✦ عشق ورزی به دیگران در عین عزت نفس، و بدون محتاج شدن به محبت دیگران و لِه شدگی، تنها در صورتی امکان پذیر است که بتوان به شناخت دو گزاره مهم رسید! - آن دو گزاره چیست؟ 🎤 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 مرحوم حاج عبدالله ضابط (ره) : 🔹 آنـقـدر بـایـد بـدویــم تــا وقـتـی امــام زمــان ( ارواحنا فداه ) آمـد سـرمــان را بـالـا بـگـیـریـم و بـگـویـیـم : آقــــــا بـیـشـتـر از ایــن جــان نـداشـتـیـم. 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#دلنوشته♡🌿 ◽️◽️ در برگشت تعلّل نکنیم! ↻⇦♡مبادا دلگیر شود و دلگیر بماند! انصاف نیست آن پدری که قلب
✅ یک نکته ◽️◽️↻⇦ منتظِر و هم منتظَر‌! ↻⇦راه را از سَر گرفتیم! ۞گویی منزل، دورتر از آن بود که می‌پنداشتیم! عدّه‌ای درماندند و عدّه‌ای پیش تاختند … آن‌ها که راه را نیمه رها کردند، مقصد را منکر شدند ... و آن‌ها که پیش می‌رفتند، به سوسویى از نور، دل قوی داشتند … و ما چه دور بودیم و چه دور هستیم هنوز … روزی قدمی برمی‌داریم و روزی پا پَس می‌کشیم! گویی که نمی‌بینیمتان که در منزل مقصود، دست بر سَر نهاده‌اید و چشم بر راه دارید، تا شاید کسی از راه سر برسد و انتظار را خاتمه بخشد … ۩؎سلام بر او که هم منتظِر است و هم منتظَر! 🔍 مطالب مشابه: 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
۩؎ویژگی یاران امام زمان ارواحنافدا پس از ظهور؎۩ ⚪️«در مسیر خدا از سرزنش سرزنش گر هراسی به دل ندارند
۩؎ویژگی یاران امام زمان ارواحنافدا پس از ظهور؎۩ ⚪️؎هر چند انسان موجودی محدود است.... و توانائی شناخت کامل خداوند که موجودی نا محدود است را ندارد اما با این همه لازم است به اندازه ظرف وجود خود این شناخت را تحصیل کند و الا با زیان جبران ناپذیری مواجه می شود؛ ۞؎زیرا رسیدن به سعادت دنیا و آخرت، بدون عبادت و بندگی خداوند متعال، ممکن نیست و روشن است که عبادت و بندگی خدا میسر نمی شود مگر اینکه انسان، خداوند متعال را شناخته باشد؛ ۞؎ به همین دلیل امیرالمومنین علیه السلام فرمود: «شناخت خداوند سبحان بالاترین و ارزشندترین شناخت ها است.»[۱] ◀️به هر روی از روایات استفاده می شود که یاوران امام مهدی (عج) از شاگردان قوی مکتب توحید هستند و شناخت کاملی از خداوند متعال دارند. امام صادق علیه السلام مى ‏فرماید: «در قلوب آنان (یاران مهدى)، نسبت به ذات خدا شکى نیست»[۲]و «آنان به وحدانیت خداوند آن‏چنان که حق وحدانیت اوست، اعتقاد دارند»[۳]به راستی بدون شناخت کامل خداوند متعال چگونه می توان در مسیر تحقق اهداف حجت او گام نهاد و بزرگترین سرمایه عمر را ـ که رگ حیات باشد ـ سخاوتمندانه نثار او کرد؟ امید است در مسیر شناخت خدا ما نیز شباهت به ایشان یابیم. پی نوشتها: [۱] غرر الحکم، ص ۷۱۲. [۲] بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷. [۳] بشاره الاسلام، ص ۲۲۰. ۲۴ 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
1_1197703316.mp3
4.29M
......🥀💔کاری کن آقا دلش تنگت بشه❗️ 🎧 🎙حجت الاسلام محرابیان 🎼پادکست صوتی بسیار زیبا 🔸کاری کن آقا دلش تنگت بشه❗️ 🔸بسیار شنیدنی و تأثیرگذار👌 👈حتما بشنوید و نشر دهید. ‌ 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
‌ به راه بیاییم تا از راه بیاید...💔 ݐࢪۅڢٵێݪ .ٵسٺۅࢪێ . مْدّاْحٍیَ ٵݦٵݦ زݦٵنێ ها🖤 https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌هشتم ( #خاطرات‌خادمی‌واعزام‌رفقا) #قسمت_123 لحظه تحویل سال ۹۶ نصفه شب ب
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) یک روز از تعطیلات عید را هم به سنبل آباد رفتیم، حمید برای کمک به پدرش بیل به دست راهی باغ شد و من سمت خانه رفتم. تا رسیدم خروس یکی از اهالی روستا با سرعت به دنبالم افتاد، از این حرکت غافلگیر شده بودم، در حالی که ترسیده بودم عین جن بسم الله زده فرار را بر قرار ترجیح دادم. حمید تا صدای من را شنیده بود با ترس به سمت حیاط دویده بود، فکر می کرد اتفاقی افتاده، حسابی نگران شده بود، تا رسید و اوضاع را دید بیلی که دستش بود را سه کنج دیوار گذاشت و روی زمین ولو شد. از خنده داشت غش می کرد، حرصم گرفته بود دور حیاط می چرخیدم و برای حمید خط و نشان می کشیدم، خروس هم دست بردار نبود. تا یکی دو ساعت با حمید سرسنگین بودم، گفتم: تو منو از دست اون خروس نجات ندادی ، حمید تا حرفش می شد نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد. گفت: «تو همسر پاسداری، دختر پاسداری، کمربند مشکی کاراته داری، خوبه خروس دیدی خرس نبوده» شوخی می کرد و می خندید، شاید هم می خواست حرص من را در بیاورد؟ هر وقت که سنبل آباد بودیم با عمه حتما برای قرائت فاتحه سر مزار پدربزرگم می رفتیم، با اینکه پدربزرگم وقتی پدرم دو ساله بود فوت کرده بود ولی همیشه سر مزارش احساس عمیقی نسبت به او داشتم. قبرستان روستا وسط یک باغ بزرگ قرار داشت، حمید از بالای کوه ما را می دید که سر مزار نشسته ایم و از همان جا برایمان دست تکان می داد. در مسیر برگشت از سنبل آباد بودیم که خاله نسرین تماس گرفت و ما را برای شام دعوت کرد، چون می دانستم حمید در جمع های فامیلی عموما سر به زیر و ساکت است و خیلی کم حرف می زند به خاله گفتم: «خاله جون راضی به زحمتت نبودیم ولی اگر امکانش هست پدر و مادر منو هم دعوت کن، چون شوهر خاله که ساکته، شوهر من هم که کم حرف، حداقل بابای من این وسط میانه میدون رو بگیره و صحبت کنه این دو تا گوش کنن!». واقعیت رفتار حمید همین بود، بر عکس زمانی که بین رفقا و همکارهایش بود و تیریپ شیطنت بر می داشت اما در جمع فامیل به ویژه وقتی که بزرگترها بودند می شد یک حمید کم حرف گوشه نشین! به همراه خانواده خودم و حمید شام منزل خاله بودیم، سفره شام را تازه جمع کرده بودیم که گوشی حمید زنگ خورد، بعد از سلام و احوال پرسی برای اینکه بتواند راحت تر صحبت کند رفت داخل راهرو. چند دقیقه ای صحبت هایش طول کشید، وقتی برگشت خوشحالی را می شد از چهره اش فهمید، از داخل آشپزخانه با سر پرسیدم: «جور شد؟ » لبخندی زد و زیر لب گفت: «الهی شکر!». . از چند روز قبل دنبال این بود که مرخصی بگیرد ولی جور نمی شد، دوست داشت تا اردوهای راهیان نور تمام نشده مثل سال قبل برای خادمی با هم به جنوب برویم. از خانه خاله که در آمدیم پرسیدم: «چی شد حمید؟ مرخصی جور شد؟»، گفت: «به نیت شهید حسین پور نذر کردم جور بشه الآن فرماندمون زنگ زد گفت میتونیم یه هفته بریم». گفتم: «زمان حرکتمون چه روزیه؟»، گفت: «تو حاضر باشی همین فردا میریم!». ... التماس دعا🤲🏼🌹 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313