eitaa logo
🌸کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
7هزار دنبال‌کننده
41.4هزار عکس
11.8هزار ویدیو
554 فایل
با به اشتراک گذاشتن لینک کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ثواب نشر مطالب شریک باشید ./کپی مطالب با ذکر صلوات/ لینک کانال ایتا👇 @Emam_Zamaan_313 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEHGwvGjppToruRpFw @iemeHdi تبادل 👇👇 @KhadamY
مشاهده در ایتا
دانلود
42.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°🌱 از کربلا...🏴 موکت قرمزهای حرم امام حسین پهن شد😭 آماده سازی حرم مطهر امام حسین علیه السلام برای محرم الحرام ۱۴۴۳ ، و عزای صبح عاشورا •°🍃•°ݐࢪۅڢٵێݪ .ٵسٺۅࢪێ .ٵݦٵݦ زݦٵنێ ها👇 🦋https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻ثواب روزه اول ماه محرم🔻👈فردا کسی که روز اول ماه را که اوّل سال است روزه بگیرد، 👈گویا مانند کسی است که تمام سالش را به کار خیر مداومت داشته، و پیوسته تا سال بعد محفوظ مانده، و اگر بمیرد به بهشت می رود. 📕(بحارالأنوار، ج98، ص333 به نقل از اقبال الاعمال) 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️مهدی جان... در این ماه فقط خدا می داند حالِ تو را... 🔘 بریده ای از قصیده " ها یا مهدی " به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم... 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
🌸کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌پنجم ( #عروسی‌وماه‌عسل) #قسمتــ67 حمید هفته آخر قبل عروسی دوره آموزش عقی
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) روز جهازبرون هم شوق داشتم هم استرس. همه خانواده وبستگان درجه یک در تکاپو برای بردن وسایل خونه بودند . مشغول بسته بندی وسایل بودم که حمید کنارم نشست ومقداری تربت کربلا به دستم داد وگفت: این تربت رو بین جهزیه بذار،دوست دارم تمام زندگیمون بوی اهل بیت وامام حسین(ع) بگیره. می دانستم خانه ای که انتخاب کرده ایم کوچک تر از آن است که تمام وسایل جهاز را بتوانیم با خودمان ببریم. برای همین بسیاری از وسایل مثل پشتی ها،میز ناهارخوری،تابلوفرش ومیزتلفن خانه مادرم ماند. در جواب اعتراض ها هم گفتم:(نشاءالله هر موقع خونه بزرگ تر رفتیم این ها رو هم میبریم. وسایل یکی یکی بین مرد های فامیل دست به دست تا ماشین می رفت. با بیرون رفتن هر کدام از آن ها در ذهنم جای آن را مشخص می کردم. با صدای بلندی که از حیاط آمد همه ترسیدیم،وقتی به حیاط آمدم متوجه شدم اجاق گاز از دستشان افتاده و شیشه جلوی آن شکسته است. چند روز مانده به عروسی یکی از کار های ما این شده بود که دنبال ششه جلوی این گاز باشیم،متاسفانه پیدا هم نمی شد. روز های آخر برای چیدن جهاز از دانشگاه یکسره خانه خودمان می رفتم. حمید هم برای جابجایی وسایل از سرکار به خانه می آمد،چون خانه کوچک بود چیدمان وسایل وقت وانرژِی زیادی می خواست. حمید در حالی که مشغول انداختن کارتون کف اتاق خواب بود،گفت: خانم نظرت چیه غذای بیرون نگیریم،اجاق گاز رو وصل کنیم همین جا یه چیز ساده درست کن بخوریم. اولین غذایی که که پختم سیب زمینی سرخ کرده با تخم مرغ بود،گفتم بیا این هم غذای سر آشپز! برای چیدمان وسایل تصمیم گرفتیم بعضی از وسایل آشپزخانه را حتی از داخل کارتون بیرون نیاوریم چون کل کابینت های آشپزخانه چهارتا هم نمی شد. یک طرف پذیرایی بیست متری خانه،فرش شش متری پهن کردیم. بوفه و مبل ها را هم بعد از چند بار جابه جا کردن دور اتاق چیدیم. البته یک ستون هم وسط پذیرایی به این کوچکی داشتیم! باید طوری وسایل را می چیدیم که ستون وسط خانه کمترین مزاحمت را داشته باشد. نوه صاحب خانه هر وقت این ستون را می دید می گفت: وقتی که ما پایین زندگی می کردیم از همین ستون می گرفتیم می رفتیم بالا،تا دستمون به سقف می خورد برمیگشتیم! ...
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️اربابم یا حسین! تا رو فرش روضه هاتون این قدم خورد... به شکرانه اینکه امسال هم، چشمانم به سیاهی‌های عزا منور شد عهد میکنم چشمانم را از سیاهی گناه بِشویَم به عشق حسین و به نیت فرج 🤲 ❤️ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
دلم عاقبت به خیری می‌خواهد؛ زیر سایه‌ی پرچم میانِ روضه با ذکر نامت، حسین جان 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🥀شب اول محرم 🏴سلام بر محرم 🏴 ۩؎ گر بپرسی : کی بمیرم با چه ذکری در کجا...؟! پاسخ آید : با مُحرَّم ، یاحسین ، در کربلا... 🏴 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
🌸کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌پنجم ( #عروسی‌وماه‌عسل) #قسمتــ68 روز جهازبرون هم شوق داشتم هم استرس. ه
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) دوره عقیدتی حمید یک طرف،امضاءجمع کردن برای شهید گمنام از طرف دیگر در کنار تمز کردن خانه و چیدن وسایل جهاز حسابی مشغولم کرده بود. بین همه این گرفتاری مشغول جابجا کردن وسایل بودم که از طرف دانشگاه با من تماس گرفتند. وخبر دادند که مسابقات کشوری کاراته دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی دقیقا یک روز قبل عروسی افتاده و قرار است در شهرساری برگزار شود. من ورزش کاراته را تا کمربند زرد پیش پدرم آموزش دیده بودم،بعد هم که رفتم باشگاه وکمربند مشکی گرفتم. تاریخ دقیق مسابقات قبلا اعلام نشده بود،به من گفته بودند احتمال زیاد مسابقات آذرماه باشد. خیالم راحت بود که تا آن موقع ما عروسی را گرفته وحتی مسافرت وماه عسل را هم رذفته ایم. اماحالا خبردادند مسابقه دقیقا روز اول آبان ماه برگزار شود. دو دل بین رفتن ونرفتن بودم،شش ماه زحمت کشیده بودم وتمرینات سختی را گذرانده بودم. مسابقات برایم اهمیت داشت،به مربی گفتم: من برای مسابقه همراهتون میام،فقط منو زودتربرسونید قزوین که به کار های عروسیم برسم. ،مربی که از تاریخ دقیق عروسی خبر داشت خندید وگفت: هیچ معلومه چی داری میگی دختر؟اون جا که وسط مسابقه حلوا خیرات نمی کنن، اومدیم به صورتت ضربه خورد،کبود شد،اون موقع میگن داماد روز اول نرسیده عروس رو زده. کلی خندیدم وگفتم: حمید آقا خودش مربی کاراته ست ولی دست بزن نداره، حتی توی مسابقات سعی میکنه ضرباتش طوری باشه که به حریفش آسیبی نزنه. در نهایت مربی حرفش را به کرسی نشاند ونگذاشت که برای مسابقات به ساری بروم! . 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313