eitaa logo
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
6.5هزار دنبال‌کننده
40.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
512 فایل
با به اشتراک گذاشتن لینک کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ثواب نشر مطالب شریک باشید ./کپی مطالب با ذکر صلوات/ لینک کانال ایتا👇 @Emam_Zamaan_313 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEHGwvGjppToruRpFw ارتباط با خادمین @KhadamY @iemeHdi
مشاهده در ایتا
دانلود
؎۞از اين دعا دست برندار و سه مرتبه در صبح و سه مرتبه در شب آن را بخوان. ؎۞«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ». ؎۩«خداوندا! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى‏كند و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى‏دهى، قرار بده».↻ ؎۩؎۩؎۩؎۩؎ آیت‌الله‌العظمی بهجت قدس‌سره🍃 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
﷽ ۞امام مهدی شناسی ۵۸۴۞ ☘﴿معرفت امام، گامی به سوی اعتدال﴾☘ 💠؎۩در ذیل آیه‌ی شریفه:«ثمً اَورثنا الک
﷽ ۞امام مهدی شناسی ۵۸۵۞ ☘﴿امام، موجب زینت و جمال﴾☘ 💠؎۩زیبایی‌های حقیقی زندگی، در زمان ظهور حضرت ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه جلوه‌گر می‌شود.«…يُزَيِّنَ اللَّهُ تَعَالَى الْأَرْضَ بِظُهُورِهِ‏ وَ ظُهُورِ دَوْلَتِهِ …»(اعلام الوری ص ۴۱۸) «خدای متعال با ظهور او و آشکار شدن دولت او، زمین را زینت می بخشد.» 💠؎۩زینت چیزی است که موجب آراستگی و فزونی زیبایی می‌شود. زمین با همه‌ی زیبایی‌های چشمگیری که دارد‌، با ظهور‌، مزیّن شده و دارای آراستگی خاصی می‌شود. 💠؎۩زمین وجود ما نیز این گونه است. به میزانی که امام عصر عجّل‌الله‌فرجه در آن ظهور داشته باشد و قلب و دلمان گذرگاه و نظرگاه «ولی خدا» شود، آراستگی و زیبایی‌اش افزون شده و نزد خدا و اولیای خدا بیشتر جلوه گر می‌شود. ☘﴿ایمان، زینت انسان﴾☘ 💠؎۩زینت حقیقی، ایمان و اعتقادات الهی است. بر خلاف تصور غالب انسان‌ها که زینت خود را فلزات (طلا و نقره)، سنگ‌ها (جواهرات) و پوست حیوانات و چیزهایی از این قبیل می‌دانند، آنچه زینت انسان محسوب شده و موجب جلوه گری قلب و دل او می‌شود، باور قلبی و دلدادگی به خداوند است. «…وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في‏ قُلُوبِكُمْ…»(سوره ی حجرات آیه ۷) «…ولی خدا ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده…» 💠؎۩ارتباط با حضرت ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه، قلوبمان را به نور ایمان مزین کرده و بیش از پیش موجب درخشش و جلوه‌گری ما در عالم می‌شود..... ۵۸۵ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
⁉️ آیا کسی هست که مرا یاری کند؟ 👈 مردی هنوز چشم به راه جواب ماست... ▫️ یا صاحب‌الزمان_عًجْ ؛ ویژهٔ 🔘
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌پنجم ( #عروسی‌وماه‌عسل) #قسمتــ79 وسط غذا خوردن بودیم که نگاهش به گوشه آ
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) از گلزار شهدا رفیتم خانه عمه،دل تنگی ها و نگرانی های یک مادر هیچ وقت تمام ندارد. حمید مثل همیشه مادرش را که دید پیشانیش را بوسید،به اصرار عمه شام را همان جا ماندیم. تازه سفره شام را جمع کرده بودیم که شبکه یک سخنرانی آقا را پخش می کرد،به مناسبت نوزده دی مردم قم به دیدار ایشان رفته بودند. حمید سریع جلوی تلویزیون نشست و مشغول دادن سخنرانی شد،پدر حمید هم که از بسیجی های زمان جنگ بود مثل حمید از اول تا آخر سخنرانی را گوش کرد. حمید همه سخنرانی های آقا را کامل گو‌ش می داد،هر کدام را هم که نمی رسید بعدا از اینترنت می گرفت و نکات مهمش را یادداشت می کرد. برای همه سخنرانی ها همین روال را داشت ،هر کجا پای سخنرانی می نشست یک دفترچه و خودکار همراه داشت. وقت هایی که دفترچه همراهش نبود از کوچک ترین کاغذ ممکن مثل فیش های خرید استفاده می کرد. بعدا از همین مطالب در مباحث حلقه های صالحین،جمع رفقایش بعد از هیئت یا برای صحبت با سربازهایش استفاده می کرد. روز هایی که دانشگاه رفتم برنامه من این بود که از شب قبل ناهار را بار بگذارم، خورشت را شب می گذاشتم،برنج را هم اول صبح. با این برنامه ریزی غذای ما هر روز حاضر بود،این طور نبود که چون دانشگاه داشتم بگویم امروز نرسیدم غذا درست کنم. ناهار یا شام را حتما غذای خورشتی بار می گذاشتم،مثلا اگر ظهر کتلت یا ماکارونی داشتیم برای شب خورشت می گذاشتم یا بر عکس. اگر خودم زودتر می رسیدم که غذا را گرم می کردم،اگر حمید زودتر می آمد خودش غذا را گرم می کرد. ولی هر دوی ما حداقل یکی دو ساعت منتظر یکدیگر می ماندیم تا هر جور شده با هم غذا بخوریم. گاهی اوقات که کار من طول می کشید حمید دو سه ساعت چیزی نمی خورد تا من برسم،با هم سر یک سفره غذا بخوریم. روز های دوشنبه هر هفته که هم صبح هم بعد از ظهر کلاس داشتم،برای ناهار به خانه بر می گشتم. ... 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
❪کھ‌قوتِ‌غالب‌ماچاۍ‌روضھ‌هاۍ‌شماستـ🖤!❫
🍃 به سید می‌گفتن: اینا ڪی هستند مياري ؛ بهشون مسئوليت میدی؟! می‌گُفت: ڪسی ڪه تو راه نیست، اگه بیاد توی مجلس اهـل بیٺ و یه گوشه بشینـه و شما بهش ندی، میـره و دیگه هم برنمی‌گرده اما وقتی تحویلش بگیری؛ همین راه میشه!...🦋 📕 کتاب علمدار. اثر گروه شهید هادی 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا صاحب الزمان ابرهای سیاه معصیت، آسمـ☁️ـانِ دݪـم را پرڪرده و چشمانم را نابینا😔 تو حاضرے مولاے من این منم ڪه اسیر غیبتم... متی ترانا و نراڪ💔... 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسین‌علیه‌السلام‌به‌خیمه‌بازگشت درحالی‌که‌شکسته،گریان‌و‌محزون‌بود اشکهای‌خودرا‌با‌دست‌پا‌ک‌میکرد سکینه‌نزد‌امام‌علیه‌السلام‌آمد‌ و‌درباره‌عمو‌سوال‌کرد حسین‌علیه‌السلام‌خبر‌شهادت‌اورا‌دادند زینب‌این‌خبر‌را‌شنید‌و‌فریاد‌او‌بلند‌شد: واأخاه! واعباساه! زنان‌همگی‌گریستند‌و حسین‌علیه‌السلام‌با‌آنها‌گریست زینب‌‌سلام‌الله‌علیها‌فرمود: وای‌از‌ضایع‌شدن ما‌بعدازتو.. [مقتل شب نهم🖤] 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
[WWW.FOTROS.IR]ma98061705.mp3
17.65M
با اینکه غم داشتیم...😔🖤 صاحب علم داشتیم... عمومون رو کشتن... همین رو کم داشتن...😭😭 علیه السلام 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌پنجم ( #عروسی‌وماه‌عسل) #قسمتــ80 از گلزار شهدا رفیتم خانه عمه،دل تنگی
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) آن روز دوشنبه ساعت یک کلاسم که تمام شد سریع سوار تاکسی شدم که زودتر به خانه برسم،غذا را گرم کردم و سفره را چیدم. همه چیز را آماده کردم تا وقتی حمید رسید زود ناهار را بخورم وبرای ساعت سه دانشگاه باشم. حمید خیلی دیر کرده بود،تماس که گرفتم خبر داد کمی با تاخیر میرسد. ناچار تنهایی سر سفره نشستم و چند لقمه ای به زور خوردم تا زودتر راه بیفتم و به کلاسم برسم. هنوز از درخانه بیرون نرفته بودم که حمید رسید،دست ها ولباس هایش خونی شده بود،تا حمید را با این وضع دیدم بند دلم پاره شد. سریع گفت:نترس خانوم چیزیم نشده. تا با چشم های خودم ندیده بودم باورم نمی شد گفتم: پس چرا با این وضع اومدی؟دلم هزار راه رفت گفت: با موتور داشتم از محل کار برمی گشتم که یه سرباز جلوی پای ما از پشت نیسان افتاد پایین. زخمش سطحی بود ولی بنده خدا خدا خیلی ترسیده بود،من بغلش کردم آوردمش یه گوشه،کنارش موندم و بهش روحیه دادم تا آمبولانس برسه. نفس راحتی کشیدم و گفتم: خدا رو شکر که طوری نشده،اون سرباز چی شد؟طفلک الان حتما پدر و مادرش نگران میشن. حمید گفت: شکر خدا به خیر گذشت،بردنش درمانگاه که اگه نیاز شد بفرستن از دست و پاهاش عکس بگیرن. گفتم: ولی اولش بدجور ترسیدم،فکر کردم خدای ناکرده خودت با موتور زمین خوردی،ناهار آماده است من باید برم کلاس برسم. گفت:صبرکن لباسمو عوض کنم برسومنت خانوم. گفتم: آخه تو که ناهار نخوردی حمید. گفت:برگشتم می خورم چون باید بعدش هم برم دانشگاه. زود آماده شد و راه افتادیم،سرخیابان که رسیدیم با دست یک مغازه پنچری را نشانم داد و گفت: عزیزم به این مغازه پونصد تومن بابت تنظیم باد لاستیک موتور بدهکاریم،دیروز که اومدم اینجا پول خرد نداشتم حساب کنم،الان هم که بسته است،حتما یادت باشه سری بعد رد شدیم پولش رو بدیم. گفتم: چشم می نویسم توی برگه می ذارم کنار اون چندتایی که خودت نوشتی که همه رو با هم بدیم. همیشه روی بدهی های خردی که به کاسب ها داشت حساس بود. روز هایی که من نبودم روی برگه های کوچک بدهی هایش را می نوشت و کنار مانیتور می چسباند که اگر عکرش به دنیا نبود من با خبر باشم و بدهی های جزئی را پرداخت کنم. نزدیک دانشگاه بودیم که به حمید گفتم: امسال راهیان نور هستی دیگه؟بچه ها دارن هماهنگی ها رو انجام میدن،بهشون گفتم من وآقامون با هم میایم. جواب داد: تا ببینیم شهدا چی می خوان،چون سال قبل تنها رفتی امسال سعی می کنم جور کنم با هم بریم. اواخر اسفند ماه 92 بود که همراه کاروان داشنگاه علوم پزشکی عازم جنوب شدیم. حمید به عنوان مسئول اتوبوس تنها اقایی کہ همراه ما امده بود. به خوبی احساس میکردم که حضور در این جمع برایش سخت است ولی من ازاینکه توانسته بودیم باهم به زیارت شهدا بیاییم خوشحال بودم. حوالی ساعت ده از اتوبوس پیاده شدیم. حمید وسایلش را برداشت و به سمت اسکان برادران رفت. من باید دانشجویانی را که دراتوبوس ما بودند اسکان میدادم. حوالی ساعت دوازده بود که دیدم حمید دوبار تماس گرفته ولی من متوجه نشده بودم.چندباری شماره حمید راگرفتم ولی برنداشت. نگران شده بودم،اول صبح هم که از اسکان بیرون آمدیم حمید را ندیدم. تا اینکه ساعت یک خودش تماس گرفت وگفت: دیشب بهت زنگ زدم برنداشتی،من اومدم معراج الشهدا شب رو اینجابودم،چون میدونستم امروز برنامه شماست که بیایید معراج دیگه برنگشتم اردوگاه من اینجا منتظرشما می مونم. وقتی رسیدیم به معراج الشهدا حمید در ورودی منتظرمابود. یک شب نشینی باشهدا کارخودش را کرده بود مشخص بود کل شب رابیدارمانده وحسابی باشهدای گمنام خلوت کرده است. (پایان ) ... التماس دعا🤲🏻 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨هرشب،ساعت 22:00 ⇜✾دعــاے‌ فــرجـ ✾⇝ ❥﴿بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم﴾❥ «الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️» ✷اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ✷ ✼اگر یک نفر را به او وصل کردی✼ ✼برای سپاهش تو سردار یاری...✼ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
⁉️ اولین بار چه کسی با امام زمان (عج)بیعت کرده؟ 🖌 پاسخ: از روايات چنين استفاده میشود که اولين کسى ک
جٵݩم فدٵے مھدے: ❓قضیه چاه مسجد جمکران چیست؟ ✅عريضه نويسي به عبارتي توسل کردن و تقاضاي حاجت از خدا، ريشه در روايات دارد. محدثِ قمي در منتهي الآمال مينويسد: هر کس در ضريح ائمه کاغذي را ببندد و مُهر کند و آن را در نهر يا چاه آب و يا برکه اي بياندازد و به نيت حضرت مهدي حاجت خود را ذکر کند، آن بزرگوار عهده دار برآورده شدنِ حاجت وي ميشود. ✅ بر همين اساس چاهي در مسجد جمکران وجود دارد. اما اين چاه خصوصيتي ندارد و انسان ميتواند براي توسل و عرض حاجت به محضر حضرت، در آن چاه يا چاه و نهر ديگري عرضه خود را بياندازد. پس نبايد تصور کرد اين چاه جزوي از مسجد جمکران است و بدستور حضرت حفر شده و اينکه حضرت حتما نامه ها را خواهند خواند. ۳۰ _عج 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیڪ یا ساقے العطاشا💔 شب قَسـَم تو را بِہ دَسٺِ قَــلَمٺ قِسْمٺ ڪُن أَربَعـِیڹ سـینہ زَنم در حَرمٺ 🌙 💔🥀 💚🍃 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313