💨💨تدابیر هوای آلوده
☄جامعه ای که ب صورت مدام، شب و روز هوای آلوده استشمام می کند، حتما باید نوشیدنی اش آب جوش باشد
🥃مصرف سیب و آب سیب
🎃مصرف کدو حلوایی
🥩🍖مصرف کمتر گوشت ها و مواد غلیظ در زمان آلودگی هوا
🥜مصرف شیر بادام/حریره بادام/شله زرد/شلغم
🍯آب عسل/برگ ترب و ترب
مصرف شربت سرکنگبین/آب نارنج
💌اسپری گلاب در منزل
💌جوشاندن ملایم آب و سرکه ی طبیعی در منزل
💌جوشاندن ملایم پوست پرتقال
💌قلیان نعنا
🍁🍂🍁🍂🍁
⭕️ خیلی ها منتظر بودن این صحنه
رو تو ایران ببینن اما خبر بد اینه که
اینجا واشنگتنه، ساختمان #کنگره،
مهد دمکراسی، خونه #کدخدا، از همین
جا از انقلاب های رنگی تو کشورهای
دیگه حمایت میشد، اما حالا #گارد_ملی
خوابیده تا خطری مراسم #تحلیف رئیس
جمهور رو تهدید نکنه.
فلاکت از این بیشتر؟! ☺️
📸 خداوکیلی مهماننواز خوبی بودیم 👌☺️
@Emam_kh
👌 تهذیب نفس ، شرط درک خدمت امام زمان (علیه السلام)
✍ آیت الله بهجت(ره) :در تهران استاد روحانیی بود که لُمْعَتَیْن را تدریس می کرد، مطّلع شد که گاهی یکی از طلاّب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود. روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچّه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود.
و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود. روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید: «آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند.» آقا یادش می آید و تعجّب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است. از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان (علیه السلام) مشرف می شوید؟ استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرّف به حقیر بدهند. مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر آقا تمام می شود و روزی به وی می گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می کند.
آقا می گوید : عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی (وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ الْمُبینُ) آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید: آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقتِ ملاقات بدهیم،شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم.
@Emam_kh
#سخن_نگاشت
🔷 بودجه تنظیم شده استخوان های مردم را خرد می کرد.
🔹در شرایط امروز جامعه تابآوری لازم برای این مسائل را ندارد و باید متناسب با شرایط جامعه بودجه تدوین شود. هدفگذاری مجلس برای این کار ایجاد تسهیلات برای ساخت مسکن و تامین اعتباراتی برای اینکه بار از دوش مردم برداشته شود. نکته بعدی این است که مالیات به خانههای خالی گرفته شود تا مسکن از جنبه سوداگری خارج شده و در اختیار نیازمندان قرار گیرد.
___________________
علیرضا_زاکانی
@Emam_kh
مزار مرد میدان 🌹شهید حاج قاسم سلیمانی
دعا گوی شما عزیزان هستم
@Emam_kh