7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جزئیاتی جدید از دستگیری دو جاسوس فرانسوی در ایران
🔹 این دو جاسوس با شکل دهی به اعتراضات صنفی ، فرهنگیان و انحراف آن قصد ناامنی و ایجاد آشوب در کشور را داشتند.
مراقب باشیم در زمین دشمن بازی نکنیم
#تغییر_به_نفع_مردم
#رئیسی
#جاسوس
@Emam_kh
آقای پرستویی یه مطلب برای رهبر انقلاب نوشتند و خطاب به ایشون گفتند: «از شما خواهانم حکم رفاه ملت را با خون بنده امضا کنید»
آقای پرستویی برخلاف تصور شما، این مملکت توش دموکراسیه
یعنی حسن روحانی که شما به عنوان رئیس جمهور انتخابش کردید دهها اختلاف استراتژیک و ایدئولوژیک با رهبر انقلاب داره، اما رئیس جمهور شد!
دقت کنید! رئیس جمهور شد!
چون شما خواستید!
رئیس جمهوری که بالای ۸۰ درصد بودجه دستشه و اختیاراتش از رهبر مملکت هم بیشتره!
حالا چون فرد مورد نظر شما نه نیروگاه برق درست و حسابی ساخته، نه کشور رو تو گندم خودکفا کرده، نه بیکاری رو سر و سامون داده، نه یه دونه خونه ساخته، نه مافیای خودرو رو جمع کرده و نه هزار کار دیگه ...
رهبر مملکت باید جواب پس بده؟
آقای پرستویی
متأسفانه یا خوشبختانه اینجا دموکراسیه و وضع فعلی نتیجه انتخاب من و شماست!
البته که بیکفایتی بسیاری از مسئولین جای خود و ما هم معتقدیم تا مسئولین بیکفایت محاکمه نشن، فایدهای نداره!
@Emam_kh
🔴 ۱۳٠ مدیر متخلف در دولت بر کنار شدند
✅خیلی ها به رییسی بخاطر عدم عزل مدیران دولت روحانی انتقاد کردند گرچه درست می گفتند
اما نگاه اقای رئیسی عمیق تر بود👇
1⃣ نفسانی عمل نکرد
2⃣ عجولانه برخورد نکرد
3⃣ مدیران را صرفا بخاطر حضورشان در دولت روحانی مجرم ندانست
4⃣ اخلاق اسلامی و کرامت انسانی را رعایت کرد
5⃣ مانند حسن روحانی کینه توزانه عمل نکرد، آبروی افراد را در نظر گرفت،
6⃣ ثابت کرد با مدیران متخلف برخورد میشود
اما اگر کسی صادقانه خدمت کند، جناح بازی و باند سیاسی برای اقای رییسی بی معناست
🔶 به دولت رئیسی اعتماد کنیم و صبور باشیم
🖊سیدحسین
اللهم عجل لولیک الفرج
@Emam_kh
8.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃
🌺 مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی): تاریخ، شما را با مواضعتان قضاوت خواهد کرد نه نماز و روزهای که گرفتید.
@Emam_kh
202030_408581375.mp3
1.12M
✍ مشکلاتم زیاده نماز نمی خونم😔
🎤 پاسخ از استاد قرائتی
@Emam_kh
💦⛈💦⛈💦⛈
#قسمت_سی_و سوم
♥️عشق پایدار♥️
زندگی درسکوتی عجیب,شتابان میگذشت,پدرم ,همان پدر مهربان قبل شده بودومادر برای جبران ان سیلی تمام مهروعاطفه اش راخرجم میکرد وبیشتر از,قبل به من میرسید ونمیگذاشت آب در دلم تکان بخورد.
اما ته دلم از دست خاله کبری ناراحت بود,با اون برخورد اون روزش که با بدترین حالت رازهای مگوی زندگی مرا برملا کرد ومرا باعث مرگ مادرم معرفی کرد ,دلم ازش گرفته بود باهاش کمتر صحبت میکردم از نگاه های جلال میگریختم ,انگار یا هر نگاهش اتش غضبی را به جانم مینداخت غضبی که از نرسیدن به خواسته قلبی ام نشات میگرفت وتمام سعیم براین بود تا کمترباهاشون برخورد کنم,حتی از همصحبتی با فاطمه هم کناره گیری میکردم وروزها خود را در اتاق حبس میکردم وسرم را با دوخت ودوزهای تمام نشدنی گرم میکردم ,اخر من از رفتن بیرون منع شده بودم وخاله کبری وبچه هاش مثل شاهینی در کمین بودند تا مبادا من پا را از خانه بیرون گذارم ودر هر حال روز میگذرد و اما روزگار انجور که ما میخواهیم نمیچرخد واینک زندگی روی دیگرش را نشانم میداد.
یک ماه از آن طوفان میگذشت,بااینکه پدرخوانده ام ,آزادم گذاشته بود به شرطی که به طرف خیاطخانه نروم ,اما من میلی به خروج ازخانه نداشتم ,فقط یک بار برای ترمیم جلدقران به چندکتاب فروشی سرزدم که همه کتاب فروشی ها ,نشانی جایی را درمرکز شهرونزدیک مسجدجامع میدادند.که این کار راگذاشتم برای موقع مناسب تری.....
یک روز ,صبح زود باصدای بگو ومگوی پدرومادرم از خواب پریدم,تابه حال امکان نداشت این دو باهم بحث کنند ,این اولین بار بودکه اینچنین صحنه ای میدیدم.
مادرم میگفت:چکارکنم ,خواهربزرگمه,میگه همونقدرکه توحق داری ,منم حق دارم,میگه برای روزا بی بچه ایت,بچه شده ,الان دیگه سهمت تمومه ونوبتی هم باشه نوبت ماست.
وپدرم گفت:به خدا گناه داره,یک ذره وجدان داشته باشید این طفلک ضربه ی سختی خورده,بعدشم دختر درس خونده وهنرمندم رابدم به اون پسره که ده سال ازش بزرگتره واخلاقشم مثل زهرمار میمونه؟؟!!!
فهمیدم دوباره برای زندگی من است که به شور نشستن,دوباره سرپرستی من را بین خودشون تقسیم میکنند,خسته بودم.ودلشکسته ,کسی مهریتیمی ونداشتن پدر برجبینش خورد ,حق اظهارنظر ندارد
دیگه تحمل اینهمه کش وقوس وجنگیدن نداشتم ,خودم راسپردم دست سرنوشت......
وباز روزگار چرخید وچرخید ,گاهی بروفق مراد نیست ,اما همیشه هم تلخ نیست وشیرینیها در دل خود نهفته....
ادامه دارد