eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.5هزار عکس
17.7هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 باز هم پای "فریدون" در میان است! ‼️ وزارت نفت دولت حسن روحانی با انحلال شرکت ذخیره‌سازی گاز طبیعی(1397) در کمال خونسردی و سکوت خبری، باعث شد که ذخیره‌سازی گاز طبیعی در کشور به معنی واقعی از دستور کار خارج شود! ♨️ دولت دوم روحانی، ذخیره سازی گاز را منوط به حضور سرمایه‌گذار خارجی کرده بود که در شرایط تحریم، تصمیمی عاقلانه نبود. ‼️ مدیران وزارت نفت روحانی، ذخیره‌سازی گاز برای فصل سرد را اقدامی غیراقتصادی می‌دانستند و به همین علت، زیرساخت های ذخیره‌سازی گاز را فراهم نکردند در حالی که ظرفیت ذخیره‌سازی از گاز مصرفی در اروپا ۲۲ درصد، روسیه ۱۹ درصد، آمریکا ۱۶ درصد، ترکیه ۷ درصد و ایران ۱،۷ درصد بود! ‼️همین ترک فعل دولت روحانی است که در ماه های سرد سالهای اخیر، کشور را با کمبود ذخیره برای جبران اوج مصرف گاز مواجه کرده است. ♨️ از ابتدای دولت سیزدهم (یکسال اخیر) برنامه ذخیره‌سازی گاز به صورت جدی دنبال می‌ شود به نحوی که تا سال ۱۴۰۵ و در صورت تأمین کامل منابع، میزان ذخیره‌سازی از ۱،۷ به ۱۰ درصد تولید خواهد رسید. ♨️ وزارت نفت دولت روحانی با پشت کردن به اولویت مهمی چون ذخیره‌سازی گاز طبیعی، ضربه سنگینی به صنعت نفت و گاز کشور وارد کرد؛ ضربه‌ای که تا سال‌ها تبعات آن بر پیکره صنعت نفت کشور باقی خواهد ماند. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠دشمنان ما چه در داخل و چه در خارج باید بدانند که جمهوری اسلامی به کوری چشم ابرقدرتها و به کوری چشم امثال منافقین و مخالفین با جمهوری اسلامی، تثبیت شده است و خللی ان شاء الله در او وارد نخواهد شد. 📚صحیفه نور ، جلد ۲۰ ، صفحه ۴۷ @Emam_kh
روایت دلدادگی ۵۳ 🎬: صبح زود بود ، آقاسید که بعد از یک هفته جستجو ، به هیچ کجا نرسیده بود و هیچ خبری از سهراب بدستش نیامده بود، گویی این پسر آب شده بود و به زمین فرو رفته بود ، آخر او در این شهر غریب بود و جز یاقوت آشنایی نداشت، کجا می توانست رفته باشد ؟ سید، مغموم و مستأصل ،به رسم همیشه که صبح جمعه راهی زیارت امام رضا(ع) میشد ، به سمت حرم حرکت کرد. آنقدر در فکر بود که نفهمید چگونه راه را پیمود ،وقتی چشم باز کرد که خود را جلوی حرم دید ، سریع از اسب به زیر آمد ، رو به گنبد مطهر ایستاد و دست بر سینه گذاشت و مؤدبانه سلام داد : السلام علیک یا غریب الغربا....مولای خوبم از غریب ما چه خبر داری؟ وبا زدن این حرف اشک از چشمانش جاری شد ، آهی کشید و افسار اسب را در دست گرفت از جوی آب گذشت و به سمت اصطبل حرم رفت ، داخل اصطبل بزرگ شد . برخلاف همیشه ،تعداد زیادی اسب به چشم نمی خورد ، کورمال کورمال جلو رفت ، افسار اسب را به چوب پیش رویش بست ، می خواست به عقب برگردد که در تاریکی انتهای اصطبل چیزی توجهش را جلب نمود. دستی به چشمهایش کشید و وقتی به تاریکی عادت کردند، خوب دقیق شد ، غلامرضا بود که مشغول تیمار اسبی بود و گویا متوجه حضور او نشده بود. البته این کار همیشگی غلامرضا این خادم پیر و مهربان بود ، مراقبت از اسبهای زائران امام ، یکی از وظایفش بود ، اما چیزی که نظر سید را به خود جلب نموده بود ، اسبی بود که غلامرضا مشغول رسیدگی به آن بود ، اسبی، درست شبیه اسب سهراب.... سید ناباورانه به جلو رفت و با خود گفت : نه....امکان ندارد....یعنی سهراب؟! غلامرضا که حالا متوجه شخصی پشت سرش شده بود ، به عقب برگشت و تا چشمش به او افتاد ، دست از کار کشید و جلوتر آمد و با لبخند همیشگی گفت : سلام آقاسید...بَه بَه ،خوشحالم که دوباره چشمم به جمالتان ، منور می شود. سید ،با لحنی آرام جواب سلام او را داد و گفت : سلام علیکم ، این اسب...این اسب متعلق .... غلامرضا که متوجه حال دگرگون ،سید شده بود گفت : بله این اسب ، متعلق به همان جوانی ست که چند وقت پیش با شما به حرم آمد و وقتی غرق زیارت بود شما بسته ای مرحمتی برایش نزد من ،به امانت گذاشتید و درحالیکه سرش را تکان می داد ادامه داد : نمی دانم چه شده که یک هفته ایست مقیم حرم شده ، جز برای وضو ،قدم از حرم بیرون نمی نهد ، فکر کنم مشکلی دارد که پناه آورده به این مکان امن.... سید همانطور که صدایش از شوق می لرزید گفت : پس آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم ،یار درخانه و ما گرد جهان میگردیم .....و سپس همانطور که با دست به شانه ی غلامرضا میزد گفت : خسته نباشی خوش خبر....من باید فی الفور این جوان را ببینم.... سید با زدن این حرف ، به سرعت از اصطبل خارج شد و بی خبر از آنچه که در حال وقوع است به سمت درب ورودی حرم مطهر راه افتاد.... ادامه دارد...‌‌ 📝 به قلم :ط_حسینی
روایت دلدادگی ۵۴ 🎬 : سید ، بی خبر از آنچه که در حرم مطهر می گذشت ، به شتاب خود را به جلوی درب ورودی رسانید ، سربازان که او را به خوبی می شناختند ، به احترامش سر پایین آوردند و یکی از آنها گفت : عذر خواهیم ، چون حرم را برای شاهزاده فرنگیس خلوت نموده ایم ، اجازه بدهید که ورود شما را به آستان مطهر ،به اطلاع بانو برسانیم . سید بله ای گفت و با خود اندیشید ،اگر حرم را قرق کرده اند ، پس بی شک ،سهراب در جوار ضریح نمی تواند باشد ، پس بهتر دید اطراف را نگاهی بیاندازد و وقتی آقا سید از درب ورودی دور می شد ، گلناز هم خود را با عجله به فرنگیس رسانید. گلناز که متوجه سهراب شده بود و از این معجزه بر جای خود خشک شده بود ، تا دهان باز کرد که چیزی بگوید ، فرنگیس از ترس اینکه ،گلناز ناخواسته ، حرف دل او را عیان کند ، به میان صحبت گلناز پرید و همانطور که قران را به آرام از بین دستان سهراب بیرون می کشید ، با دست پاچگی از جا بلند شد ، بوسه ای بر ضریح مطهر زد و همانطور که آخرین نگاه را به چهره ی این جوان زیبارو و جسور می کرد ، به گلناز امر نمود تا به بیرون از حرم بروند. گلناز که هنوز در شوک دیدن سهراب بود ، با دیدن این حرکت فرنگیس ، به خود آمد و درحالیکه به سمت درب می رفتند ، سر در گوش خانمش برد و گفت : خدای من ، این معجزه ی امام رضا(ع) است، بانوی من ،حال که ایشان را یافتید ، چرا اقدامی نمی کنید؟ برگردید و به او چیزی بگویید...یا حداقل یکی از سربازان را بفرستید تا او را به قصر دعوت کنند. فرنگیس که انگار ذهنش درگیر بود ، هیسی کرد وگفت : مهم این است جایش را پیدا کردیم ، باید به قصر بروم ، افکارم را متمرکز کنم و ببینم،چه باید بکنم ،اصلا از چه راهی وارد شویم . گلناز من ومن کنان گفت : اگر در همین مدت کوتاهی که می خواهید تصمیم بگیرید و راهی انتخاب کنید ، این جوان از حرم رفت چه؟! فرنگیس با غضب به سمت او برگشت و گفت : اولاً زبانت را گاز بگیر ، درثانی وقتی او هفت روز است مقیم حرم شده، بی شک نصف روز دیگر هم می ماند ، کاملا مشخص است او جایی برای ماندن نداشته و در این دیار ،غریب است. جلوی درب ورودی رسیدند ، فرنگیس با نگاهی به اطراف ، رو به گلناز گفت : پس سید کجاست؟ مگر نگفتی پدر عروسمان اینجاست؟ گلناز شانه ای بالا انداخت و هر دو دختر جوان با شوری تازه درون دلشان ،سوار بر کالسکه شدند. حال فرنگیس ،زمین تا آسمان فرق کرده بود با زمانی که وارد حرم شده بود و بی شک این معجزه ی عشق بود و از آن بالاتر معجزه ی امام رضا (ع) .... فرنگیس ، این دختر پاک طینت و ساده دل ، فکر می کرد وصال به همین راحتی ست ،اما نمی دانست که سختی ها پیش رو دارد و هجران ها در تقدیرش نوشته شده.... و سهراب بی خبر از آتش عشقی که درون فرنگیس شعله کشیده بود ، خیره به رد رفتن این پری آسمانی ، حسی تازه را درک می کرد ،که تا به حال هرگز طعمی اینچنین نچشیده بود... ادامه دارد.... 📝 به قلم : ط_حسینی
✍ بنده خدا باشیم،،، یعنی چه⁉️ ✅ عبودیت آن است که نشانه های مالکیت نداشتن انسان در تمام حرکات و سکناتش ظاهر شده، مال را مال الله بداند و ملکیتی برای خویش قائل نباشد. دارایی خود را در راهی که او خواسته خرج کند. خود را مدبر کار خویش ندانسته، تمام توانش در آنچه که خدا می‌خواهد صرف کند. ✅ در این هنگام انفاق مال و تحمل مصائب دنیا برایش آسان می‌شود و دیگر فرصتی برای ریا و مباحات به دارایی و خاندان باقی نمی‌ماند. ✅ دنیا و ریاست آن نزد او بی‌ارزش شده، روزگارش را به بیهودگی نمی‌گذراند. این اولین درجه از درجات پرهیزگاران است. ✅ بندگی و عبودیت انسان ها مراتب بی‌شمار دارد. کسی که از جمیع جهات کامل و در عبودیت و بندگی تام است از همه مخلوقات به پروردگار نزدیک تر است. 📚اسرارالصلاة، صفحه۳۷۸و۳۷۹ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴امام خامنه ای: یک روزی بر زبان‌ها جاری می‌کردند كه شاه، صاحب مملکت است ♦️جمهوری اسلامی آمد اين عنصر تهی از غیرت ملی را كنار زد و مملکت را داد دست صاحبان اصلی‌اش که ملّتند 🌺26 دی سالروز فرار شاه از کشور @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 از اقتصاد غافل نشوید 🔹مقام معظم رهبری(حفظه الله) طی سخنرانی اخیر خود در جمع مداحان و در بررسی حوادث اخیر و عوامل مختلفی که دشمن از آن ها استفاده کرد فرمودند : عامل اقتصادی وجود داشت چرا که وضعیت اقتصادی کشور خوب نبود و نیست بنابراین مشکل معیشتی مردم زمینه‌ای بود که از آن استفاده کنند. 🔺اما این تا‌کید ایشان دو نکته را مشخص می کند : ۱_ اشتباه بودن تحلیل برخی از تحلیل گران و کارشناسان که عامل اقتصادی را در حوادث اخیر به طور کلی منتفی و بی اثر می دانستند. ۲_ مشخص شدن خطای فاحش برخی خشک مغزهای متعصب و متصلب که هرگونه انتقاد به وضع موجود را حرکتی ضدانقلابی و ضدمنویات رهبری تفسیر می کنند. در صورتی که یک دلسوز واقعی ضمن حمایت از اصل انقلاب و اسلام ، هیچ گاه در برابر ضعف ها و کم کاری ها و خیانت ها ساکت نمی نشیند و همین مطالبه گری و عدم سکوت هم در راستای دفاع و صیانت از انقلاب و ساخت یک است ... ✍ "قاسم اکبری" @Emam_kh
❌هـر گـردی ، گـردو نیـست!!! 🔥مشکل گاز در کشورمان هرچند مشابه با مشکل گاز در اروپاست و برخی شبکه‌های خبری معاند [همچون سعودی اینتر نشنال] تلاش میکنند از مشکلات چند روز اخیرِ ایران در بحث تامین گاز ، فاجعه بسازند و از هشتگ زمستان سخت برای ایران استفاده کنند ، اما در این اتفاق تفاوت های زیادی وجود دارد و مشکل ما و اروپا در گاز همانند دو خودرو است که خراب شده ‌اند ، با این تفاوت که مشکل خودروی ما پنجری چرخ است و با یک پنجرگیری ساده حل خواهد شد ، اما مشکل ماشین اروپا ، مشکلی بزرگ و از اختلال در موتور ایجاد شده و نیاز به تعمیر کامل موتور دارد! 👈به عبارت دیگر مشکل ما در اثر برخی سوء مصرف ها در بخش خانگی و البته غافلگیری با سرمایی بی سابقه در کشورمان ایجاد شده که البته با قطع گاز مقطعی در مناطق محدودی به علت همراه بوده ، اما اروپا هفته هاست که با مشکل کمبود سوخت و منابع گازی به طور سراسری دست و پنجه نرم می‌کند! 😏مقایسه این دو مشکل و برابر دانستن آنها توسط برخی سایت ها و شبکه های خبری ، یا از روی جهل و بی توجهی به جزئیات این مسئله است و یا از رذالت رسانه‌ای آنها نشأت گرفته! 📍پ.ن : ما از رنج بردن مردم اروپا از سرما خوشحال نیستیم و جریان رسانه‌ای پاسخی بود به آتش افروزی های دولت های اروپایی در جریان اغتشاشات اخیر ، که بهتر است بجای ایجاد تنش در ایران به فکر تامین اوّلیات مردم خود باشند! ✍ میلاد خورسندی @Emam_kh