🎥 قابل توجه خانم هایی که به بهانه های واهی #چادر نمی پوشند ... این چادر هدیه فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) است. شبی که بخاطر نور چادرحضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) هفتاد یهودی مسلمان شدند. به خاطر در عظمت حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) وچادر وصله دارش حتماً ببینیدبسیارعالیه یا فاطر بحق فاطمه عجل لولیک الفرج 🤲 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺 #فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) @Emam_kh

💠 نماز مستاجر بدون رضایت صاحب‌خانه 💬 سوال: آیا خواندن نماز در خانه ای که مدت اجاره آن تمام شده و صاحب خانه راضی به حضور در آن نیست و اصرار بر تخلیه دارد، صحیح است؟ ✅ پاسخ: 🔹 آیت الله خامنه ای: لازم است برای صحت نماز به نحوی رضایت صاحب خانه را کسب کنید. 📚 استفتاء از سایت آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: ymk626w @Emam_kh

شب چهارم دیماه سالروز عملیات کربلای ۴ و سی و هفتمین سالگرد شهادت شهید والامقام محمد حسین جهانبخشیان داورانی می باشد.پیکر این شهید غواص پس از ۱۵ سال به کشور بازگشت ......... اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹🌷🌹 @Emam_kh

رمان واقعی«تجسم شیطان» قسمت_شصت_هفتم یک روز بعد از مراسم بود، فاطمه سیراب از عشق و مردانگی روح الله و روح الله در بند مهربانی و زیبایی فاطمه شده بود، فاطمه که خانواده روح الله را همچون خانواده خودش می دانست و اصلا خبر نداشت که روابط در این خانواده چگونه است، پس پیشنهاد داد تا به همراه روح الله و محمود و فتانه به حرم حضرت معصومه مشرف شوند. فتانه که هنوز به خاطر اتفاقات گذشته که بر وفق مرادش نبود پر از باد بود و شب گذشته هم چون توقع داشت تمامی هدیه ها حتی هدیه های خانواده عروس را دو دستی تقدیم او کنند که هدیه های خانواده عروس از دستش پریده بود، حالش بد بود و تمام این بد حالی را از چشم فاطمه می دانست، اما چون از محمود چشم میزد نمی توانست علنا با رفتن به زیارت مخالفت کند. بنابراین عروس و داماد همراه فتانه و محمود به زیارت حضرت معصومه رفتند. ورودی حرم ایستادند، روح الله و فاطمه همانطور که دستهایشان در دست هم قفل شده بود، روبه روی گنبد زرد و طلایی حضرت معصومه دست بر سینه گذاشتند و اولین سلام دوران متأهلی را به بانو دادند، وجودشان سرشار از احساساتی خوش بود و روح الله سرش را خم کرد و می خواست در گوش فاطمه عشق زمزمه کند که ناگهان با صدای تیز و عصبی فتانه به خود آمدند. اه این اداها چیه زودتر برین زیارت کنیم بیاین دیگه، ما کلی کار داریم باید بریم روستا، مثل شما از هفت دولت آزاد نیستیم. با این حرف فتانه، روح الله و فاطمه از هم فاصله گرفتند، فتانه و فاطمه از ورودی خواهران و روح الله و پدرش هم از ورودی آقایان وارد حرم مطهر شدند. فاطمه زیارتنامه ای برداشت و چون میدانست فتانه سواد ندارد، کنارش ایستاد تا بلند و شمرده بخواند که اگر فتانه خواست تکرار کند،زیارتنامه را باز کرد و هنوز شروع نکرده بود که ناگهان فتانه با دستش، مچ‌دست فاطمه را محکم چسپید، فاطمه که با این حرکت ناگهانی فتانه جا خورده بود،به سمت او برگشت و می خواست بپرسد منظورش از این کار چیست؟! هنوز حرفی نزده بود که چشمش به نگاه پر از خشم و نفرت فتانه افتاد و حرف در دهانش خشکید، فتانه همانطور که دندانی بهم میسایید رو به فاطمه گفت: ببین دخترهٔ پر فیس افاده! فکر نکن من برا سعید عروسی مثل روح الله میگیریم، تو و روح الله لیاقتتون خیلی کمتر از عروسی دیشب بود، اما سعیدِ من باید عروسی براش بگیرم که توی خاطر همهٔ شهر بمونه و صدا از خودش درکنه فهمیدی؟! فاطمه تازه فهمیده بود که بله برون و خواستگاری و جشن دیشب که توی خانه باباش برگزار شده بود از دید فتانه و این طرفیا عروسی بوده، فاطمه دلش شکسته بود و همانطور که خیره به عبارات زیارتنامه بود یک لحظه از ذهنش گذشت: ان شاالله که آرزوی جشن عروسی سعید روی دلت بمونه و قطره اشکی از گوشهٔ چشمش چکید، ناگهان فتانه نیشگونی از بازوی فاطمه گرفت به طوریکه سوزشی در بازویش پیچید، فاطمه درحالیکه با دستش جای نیشگون فتانه را می مالید گفت: چی شده؟! چرا اینکار می کنی؟! فتانه با چشمان به خون نشسته به او خیره شد و گفت: چی گفتی دخترهٔ چش سفید؟! حالا دیگه آرزوی مرگ سعید را میکنی؟! حالا دیگه می خوای آرزوی عروسی پسرم روی دل من بمونه؟! فاطمه با تعجب به فتانه خیره شد و گفت:‌چی میگین ؟! من که حرفی نزدم!! فتانه سری تکان داد و همانطور که بازوی فاطمه را محکم گرفته بود او را به طرف در خروجی کشید و گفت: زیارت میزنه به کمرت ، بیا بیرون اینقدر سجاده آب نکش و فاطمه متعجب از حرکات فتانه، آخر او چیزی نگفته بود، یعنی فتانه چطور توانست ذهنیات او را بخواند.. ادامه دارد 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂

🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 سلام علیکم بماصبرتم و اما بعد .... 🚨 حواس ها باید جمع باشد که : مستحق هستيم نه محقّ ✅ ذات باری تعالی میفرماید : وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ، لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» تو که دولت مند شدی ، دارايی ات به حد نصاب خاصی رسيد ، تو بايد محرومينی که جدی محروم هستند و دست دراز ميکنند را برخوردار بکنی ، از آن‌ها غافل نباشی . 🤔 این مطلب را که فرموده است ؟ خداوند هستی در این که شکی نیست ، که کلام ، کلام وحی است ، وچند مٶلفه هم در این آیه شریف از اهمیت خاصی برخوردار است ، اولا ، طرف باید دارا و مملوک باشد ، و وقتی دارا شد ، باید ، دقت بفرمائید که باید مقداری از دارائی را بدهد دوما ، چه کسی باید بدهد مهم است ، به کسانی که سائل هستند و مستحق ، روی حرفمان امروز بیشتر در کلمه مستحق است ، از این دارائی باید به مستحق بدهند . 🤫 خب تا اینجا را داشته باشید تا به فضل الهی یه آیه دیگر را هم ذکر کنم تا موضوع بسیار جالب و شیرین گردد ، بسیار جذاب و دلنواز ..... ✅ در این قرآن کریم ، آمده است : «وَلِلَّـهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» ☺ سرمایه دار مطلق ، مالک مطلق را هم ، مشخص فرموده اند که ذات باری تعالی است و در این هم شکی نیست . 🎍خب اینو هم داشته باشید ، داره موضوع جذاب تر هم میشود ، دارم صغری و کبری میچینم تا ببینیم چه میشود حالا بریم یه آیه هم پیدا کنیم که تصوراتمان به حد مطلوب برسه تا برسیم به تصدیقات . ✅ پروردگار جهانیان و عالم هستی در همین قرآن مجید ، فرموده است : يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ 😊 خوب شد ، در ضمن ایها الناس فرموده اند ، مطلقِ مطلق ، ✳ و حالا اصل مطلب : الله فرموده است که غنی مطلق من هستم ، و شما فقیر هستید سرتاپا نیاز ، و باید غنی به فقیر یاری رساند ، در این هم هیچ مشکلی نیست ، خداوند نعمت های مادی و معنوی خویش را سرازیر کرده ، ولی 👀 نه بی حساب و کتاب ، به مستحق اش میرسد نه محقّ ، 🚨يعنی من باید به اين نتيجه برسم که سر تا پا فقر هستم سر تا پا نياز هستم ، اگر به اين باور رسيدی به تو هم خواهند داد ، فرمولش همين است يعنی گدا بودن ، نيازمند بودن ، يعنی به اين برسی که يک آدم مستحقی هستی ، ما به نيازمند ميگوييم مستحق ، به اين نتيجه برسی که مستحق هستی نه محقّ 🎍حقب نداری ، مستحق هستی ، مستحق همان چيز متداول عرفی است ميگويد اين را بده به يک آدم مستحق ، يعنی به يک آدم نيازمند 🌹 اگر اين حالت را در خودت احساس کردی و باور کردی که سر تا فقر و نياز هستی کامروا ميشوی . شرط کامروايی و کام يابی همين است 🤔 چرا خدا به ما چيزی نميدهد؟ چون ما باور نکرديم که چيزی نيستيم ، باور نکرديم که چيزی نداريم ، اگر به اين باور برسيم ما هم به يک چيزهايی دست پيدا ميکنيم ، 😊 بحث ام همین بود که : ما خودمان را مالک میدانیم ، دارا میدانیم ، خب به مالک و دارا هم نباید برسد ، هر زمان به این مهم رسیدیم که فقیر مستحق هستیم و محقّ نیستیم ، آنزمان نعمت های معنوی و مادی الهی سرازیر خواهد شد . بازمانده @Emam_kh

❇️ #جهاد_تبیین تماشا کنید || عمار کجاست؟ ✨ امام خامنه ای سایه اش پایدار باد 🇮🇷 @Emam_kh

😓 به خاطر خدا بشنوید 🙏 و لطفا تا آخر گوش کنید 🎙 سخنرانی خانم خراسانی ، خانمی که از ۱۰۰ غیرتمندی و دغدغه مندیش آدم شرمنده میشه... مومنین و مومنات و تریبون دارها و آخوندای قم و آخوندای مشهد و ..... باید بترسیم از خشم خدا و سکوت نکنیم☝️ @Emam_kh